یکشنبه، 30 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » قاتل زن جوان بايد ديه بدهد و حبس بكشد

قاتل زن جوان بايد ديه بدهد و حبس بكشد

0
347
کد خبر: 31682

میار: مرد جوان كه در پي رابطه با زني جوان او را به طرز فجيعي كشته و در خانه رها كرده بود بالاخره در دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شد

به گزارش میار، چهارم اسفندماه سال 95  بود كه مردي وحشت زده با پليس تماس گرفت و گفت همسرش به طرز مرموزي در خانه‌شان به قتل رسيده است. لحظاتي بعد تيمي از مأموران كلانتري مسعوديه در محل حادثه كه خانه‌اي در حوالي خيابان مسعوديه بود، حاضر شدند. مأموران در اتاق خواب با جسد بي‌جان زن 37 ساله‌اي روبه‌رو شدند كه دهانش با پارچه‌اي و دست و پاهايش با طنابي بسته شده بود.   

مرد افغاني كه مرگ همسرش را به مأموران خبر داده بود، گفت: من و همسرم پسر عمو، دختر عمو هستيم. 12 سال قبل با هم ازدواج كرديم اما هيچ وقت بچه‌دار نشديم. چندين سال قبل از افغانستان براي كار به ايران آمديم. مدتي است در شركتي شيفت شب كار مي‌كنم. شب گذشته همانند هر شب ساعت 19 از خانه خارج شدم و به محل كار رفتم. تا نيمه‌هاي شب چند بار با همسرم تلفني حرف زدم تا اينكه صبح راهي خانه شدم. هر چقدر زنگ خانه را زدم همسرم در را باز نكرد تا اينكه با كليد يدكي كه داشتم در را باز كردم و با جسد بي‌جان همسرم روبه‌رو شدم. من با كسي مشكل نداشتم اما قاتل پس از قتل همسرم طلاهاي او را هم سرقت كرده است و فكر مي كنم هدف قاتل از اين كار سرقت بوده است.

مأموران در تحقيقات دريافتند مقتول مدتي است با پسر جواني به نام شروين ارتباط تلفني و تلگرامي دارد. همچنين مشخص شد پسر جوان تا شب حادثه به صورت تلفني و پيامكي با مقتول ارتباط داشته است اما پس از حادثه اين ارتباط قطع مي‌شود.

بنابراين تيم جنايي پسرجوان را براي تحقيقات بازداشت كردند. متهم كه منكر ارتكاب جنايت بود در ادامه بازجويي‌ها به دوستي با زن جوان اعتراف كرد و گفت: چهار سال قبل بود كه براي اولين‌بار مقتول را در رستوران ملاقات كردم. براي كار كردن آمده بود و من آشپز رستوران بودم. در ادامه ارتباط ما بيشتر شد تا اينكه مدتي قبل تصميم گرفتم ارتباطم را با زن جوان قطع كنم و براي ادامه زندگي به شهرستان بروم. شب حادثه وقتي به خانه مقتول رفتم به همين دليل با هم مشاجره لفظي كرديم كه او سيلي محكمي به من زد. خيلي عصباني شدم و او را هل دادم و سرش به ديوار برخورد كرد. خيلي ترسيده بودم به خاطر اينكه صدايش را همسايه ها متوجه نشوند دست و پا و دهانش را با طناب و پارچه‌اي بستم و از خانه گريختم و به شهرستان رفتم.

در ادامه با توجه به اعترافات اوليه متهم، بازسازي صحنه جنايت نيز انجام شد و پرونده با صدور كيفرخواست عليه متهم به دادگاه كيفري يك استان تهران ارسال شد. روز گذشته بود كه اين پرونده براي رسيدگي روي ميز قضات شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران قرار گرفت و در اين جلسه كه به رياست قاضي رضايي و مستشاري قاضي حسنزاده تشكيل شده بود ابتدا اولياي دم با قرار گرفتن در جايگاه تقاضاي پرداخت ديه كردند.

در ادامه، با توجه به اين تقاضا رسيدگي به پرونده از بابت جنبه عمومي جرم آغاز شد و متهم زمانيكه در جايگاه قرار گرفت با انكار تمامي اعترافات خود گفت:‌ من قاتل نيستم و نمي دانم مقتول را چه كسي به قتل رسانده است. چهارسال قبل وقتي با هم همكار بوديم آشنا شديم. در اين مدت ما با هم مشكل خاصي نداشتيم و رابطه مان هم حسنه بود و هيچ اتفاقي ناميموني بين مان نيفتاده بود اما اينكه مي گويند من قاتل هستم يك دروغ بزرگ است و اين انگ را در اداره آگاهي روي پيشاني ام چسباندند. در اداره آگاهي چنان بلايي سرم آوردند كه مجبور شدم به دروغ بگويم من او را كشته ام.

در ادامه قاضي از متهم پرسيد پس چرا در بازپرسي هم اعتراف كردي؟ كه متهم گفت: من در بازپرسي هم به دليل اينكه هيچ كسي حرف ام را باور نداشت تصميم كردم همان حرف ها را بزنم تا هرچه زودتر از اداره آگاهي راحت شوم. من قاتل نيستم و هيچ كسي را نكشته ام.

در ادامه قاضي از متهم در رابطه با حرف زدن در خواب پرسيد و اينكه چرا كارفرماي متهم مدعي بود او شب ها هنگام خواب صحبت مي كند و مي گويد مردني بايد بميرد؟ كه قاتل گفت: من چنين چيزهايي را نگفته ام.

قاضي از متهم اين بار پرسيد چرا تا سه روز بعد از وقوع قتل دقيقا گوشي ات را خاموش كردي كه متهم باز هم ابراز بي اطلاعي كرد و زمانيكه از او درباره گفتن ريزترين و جزئي ترين اتفاقات روز قتل پرسيده شد كه خودش حين بازسازي صحنه جنايت آنها را روايت كرده است متهم باز هم منكر قتل شد و گفت همه آنها تحت فشار بوده است و من هيچ قتلي نكرده ام.

در حاليكه تمامي مدارك عليه متهم بودند وكيل او در جايگاه قرار گرفت و گفت: متهم همانطور كه در پرونده نيز موجود است از قبل از ماجراي قتل به ترياك اعتياد داشته و چهار سال نيز به شيشه اعتياد داشته است. همانطور كه خودش نيز در اعترافات اش عنوان مي كند شب قبل از قتل مقدار زيادي متادون مصرف كرده و شيشه زيادي نيز مصرف كرده بود. نتيجتا بايد قبول كرد متهم حين قتل در حال خودش نبوده است. در مورد ادعاي سرقت از سوي شاكي نيز بايد اين را اضافه كنم كه هربار در پرونده چيزي ذكر شده است. براي مثال يك بار شوهر مقتول ادعا كرده است هشت النگو، يك النگوي پهن به همراه انگشتري كه بعد از بازگشت از كربلا به مقتول داده بود ربوده شده است و بار ديگر مي گويد تنها هشت النگوي كوچك سرقت شده است. هنوز مال سرقت شده از مقتول دقيقا مشخص نيست.

در انتهاي اين جلسه پس از اخذ آخرين دفاعيات از متهم به قتل، هيئت قضائي وارد شور شدند تا براي تعيين سرنوشت متهم پرونده تصميم گيري كنند.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید