یکشنبه، 30 اردیبهشت 1403

اعتراف كثيف پسر نوجوان عليه مادرش براي رهايي از زندان | او به دروغ گفت مادرش شب ها...

میار: پسر نوجوانی که به اتهام حمل ونگهداری 108 گرم شیشه و 30 گرم هرویین دستگیر شده بود پس از محاکمه در شعبه چهارم دادگاه کیفری به رياست قاضي عبداللهي، به پنج سال نگهداری در کانون اصلاح و ترتبیت محکوم شد. رسیدگی به این پرونده از 20 آبان سال گذشته و پس از ...

سارق ميني بوس هاي تهراني بازداشت شد

میار: مكانيك معتادي كه پس از اخراج از كار خود به سرقت از ميني بوس هاي تهراني روي آورده بود بازداشت شد. سرهنگ سيد جلال حسيني، رئيس كلانتري 176 حسن آباد در گفت و گو با خبرنگار ما گفت: متهمان اين پرونده در سرقت هايي عجيب، تنها ميني بوس هاي تهران را هدف نيت ...

طناب دار انتخاب راه بیمار معتاد/ در بیمارستان سینا رخ داد

به گزارش میار، مدیر بیمارستان سینای شهر همدان گفت: یک مرد 29 ساله معتاد در داخل این بیمارستان خود را از لولای در حلق‌آویز کرد. ابراهیم قلیچ‌خانی اظهار كرد: یک بیمار روانی به‌خاطر اعتیاد به مواد مخدر، از هشتم خرداد امسال در بیمارستان سینا بستری شده بود. ...

دلم می خواهد بچه دار شوم اما نشئگی مواد...

میار: چه تصویر تلخی است که، زن باشی اما خماری، زنانگی کردن را از یادت ببرد. وقتی به جای مهر و ناز زنانه، صدایی خش دار پیدا کنی و در لابلای شادی های زنانه دیگران، چشمانت جز دود سفید چیزی را دنبال نکند. زن ها همیشه برای تحمل درد نیرویی مضاعف دارند اما ...

مرد معتاد سر زن و بچه اش را با پیک نیک له کرد+ جزئیات فجیع قتل همسر و فرزند

مرد معتادی که با استفاده از پیک نیک، دختر و مادری را به قتل رسانده و بعد از آن هم دست به ارتکاب چندین فقره سرقت خودرو زده بود به قصاص محکوم شد. به گزارش میار،قاضی پرونده در این باره گفت: چهارم آذر سال 1395 فردی از اهالی یک محله در شمال شهر بیرجند هنگام ...

تجربه های جالب یک قاچاقچی برقکار

میار: همسرم مانده با رسوایی ام چگونه کنار بیاید و 4 بچه قد و نیم قد را چگونه اداره کند، نمی دانم آینده شان چه خواهد شد البته پشیمانی فایده ای ندارد.چنان برق طمع زندگی ام را آتش زد که غیر از دود چیزی از آن نماند. این ها بخشی از صحبت های یک سوداگر مرگ در ...

پدر و مادرم لانه فساد درست کرده بودند و مرا هم مجبور به...

میار: هر شب خواب مادرم را می بینم و تا می خواهم در آغوشش بگیرم از خواب می پرم. خیلی دلم گرفته است و تنها شده ام. نزدیک سالگرد فوت مادرم است. دلم برای اخم کردن هایش و حتی چروک پیشانی اش تنگ شده و هر بار که سر مزارش می روم با او حرف می زنم و از غصه هایم و ...