راز جيغ دخترك جوان در اتوبان چه بود/ او با دوستانم رابطه شيطاني داشت!
میار: پسر عاشق پیشه كه به اتهام شکنجه و سرقت اموال دختري مورد محاكمه قرار گرفته بود مدعي شد وقتی فهمیده است شاكي كه با هم قرار ازدواج گذاشته بودند با دوستانش رابطه هاي شيطاني دارد، با همدستی برادرش او را ربوده و پس از كتك زدن او را در حاشیه بزرگراه رها کرده است.
به گزارش میار، رسیدگی به این پرونده از تابستان سال ۹۷ و در پي شکایت دختر جواني به نام ترانه در دستور کار پلیس قرار گرفت. او در زمينه شكايت خود به ماموران پليس گفت: مدتی قبل با پسر جوانی به نام ياسر آشنا شدم كه به من ابراز علاقه مي كرد و میگفت قصد ازدواج دارد. چند ماه از آشنایی ما گذشته بود که حرفهای عجیبی زد. ياسر به من انگ خيانت مي زد و مي گفت تو با دوستانم ارتباط برقرار کرده اي. چند بار به او گفتم اشتباه می کني اما قبول نمي کرد. آخرین بار روز جاري او و برادرش به دنبالم آمدند و مرا به بهانه تفريح و گردش سوار ماشين شان كردند اما در ادامه مرا به حوالی بزرگراه یاسینی بردند و در آنجا ياسر مرا کتک زد و شکنجه کرد. سپس موبایل و کارت عابر بانکم را به زور از من گرفت و چهار میلیون تومانی را که در کارت عابربانك ام داشتم كامل خالي كرد. آنها در ادامه شب گذشته مرا در حاشیه بزرگراه یاسینی از خودروي خود به بيرون پرتاب و فرار كردند.
به دنبال اين شكايت، ياسر ۲۳ ساله و برادرش عبدالرحمن ۲۷ ساله به اتهام آدم ربایی و سرقت مقرون به آزار بازداشت شدند. آنها روز گذشته در شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند و در ابتدای این جلسه ياسر به عنوان متهم رديف اول محاكمه شد و در دفاع از خود گفت: من عاشق شاكي بودم و می خواستم با او ازدواج کنم اما او از اعتماد من سواستفاده و به من خیانت کرده بود. من چند بار او را سوار ماشین دوستانم دیده بودم و میدانستم با دوستانم روابط شيطاني دارد. به همین خاطر چند بار با او صحبت کردم تا دست از این رفتارها بردارد اما او منكر ماجرا مي شد و به دروغ مي گفت كه تو شكاك هستي. آخرین بار با برادرم موضوع را در ميان گذاشتم و به او گفتم عاشق اين دختر شده ام. به همین خاطر نقشه اي براي تنبيه او کشیدیم. من و برادرم به بهانه تفریح دنبال او رفتیم. در میان راه با شاكي صحبت کردم و از او خواستم تا سر به راه شود اما با بی اعتنایی جوابم را مي داد و همين موضوع من را عصباني كرده بود كه در ادامه کنترل اعصابم را از دست دادم و او را کتک زدم اما بارو کنید او را شکنجه نکردم و اين حرف هاي او دروغ است. من قصد سرقت هم نداشتم فقط برای اینکه او را گوشمالي کنم گوشی موبایل و کارت عابر بانکش را گرفتم و بعد از دستگیر شدن ام در پي شكايت او، هم موبایل و پول هایش را به او بازگرداندم.
عبدالرحمن نیز به اتهام معاونت در آدم ربایی و سرقت مقرون به آزار محاكمه شد و در دفاع از خود گفت: من فقط به گفته هاي برادرم گوش دادم و براي اينكه به او كمكي كرده باشم در اين ماجرا همراه اش شدم. من بيگناه هستم و در هيچ كدام از كارهاي برادرم مشاركتي نداشته ام.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای خود را براي متهمان پرونده صادر کنند.