محاكمه عاملان جنايت بوستان شهيد رجايي / آنها شليك مي كردند و ما قمه پرتاب مي كرديم!
میار: پرونده نزاع گروهی در پارک شهید رجایی که با تیراندازی و قتل یک جوان به پایان رسیده بود به دادگاه رسيد.
به گزارش میار، شامگاه بيست و سوم بهمن ماه 94 مسئولان بیمارستان هفتتیر خبر قتل پسر جوان و مجروح شدن پسر جوان دیگری که پس از نزاع خونین پارک شهید رجایی به بیمارستان انتقال داده شده بودند را به ماموران کلانتری 160 خزانه اعلام کردند.
پس از تشکیل پرونده قتل، مراتب این درگیری مسلحانه به بازپرس کشیک اعلام شد و پس از حضور قاضي كشيك در محل وقوع قتل، مشخص شد جوان 24 سالهای به نام مصطفی در نزاع مرگبار با ضربات چاقو و قمه به قتل رسیده و پسر جوان دیگری نیز در این درگیری شلیک گلوله به سمت پایش به شدت مجروح شده است.
در ادامه چند متهم اين درگیری منجر به قتل بازداشت و تحت تحقيقات قرار گرفتند كه یکی از این متهمان در توضیح ماجرا گفت: این درگیری بین گروه ما و گروه دیگر که در دو سوی پارک پاتوق میکردند روی داد و برادر من نیز که در این درگیری شرکت داشت جان خود را از دست داد. در پارک نشسته بودم که برادرم زنگ زد و گفت با گروهی از افراد وارد نزاع شده است و مدتی بعد برادرم همراه با شماری از افراد با یک پرشیا و خودروی شاسی بلند به پارک آمدند. دقایقی پس از ورود اعضای گروه ما، گروه مقابل از سمت دیگر پارک به سمت هم حمله کردند و یکی از اعضای گروه ما که با خود اسلحه داشت به سمت آنان شلیک کرد ولی آنها همچنان به سمت ما حمله میکردند. بعد از مدتی گروه ما سوار خودرو شدند اما برادر من به علتی نتوانست سوار خودرو شود و سه نفر از گروه مقابل بر سر وی ریختند و من از سرنوشت وی آگاهی نداشتم تا اینکه متوجه شدم به قتل رسیده است.
متهم ديگر نیز در بازپرسی گفت: در پارک نشسته بودم که صدای تیراندازی و عربده کشی آمد و من به سمت صدا رفتم که دیدم دوستم لنگ لنگان به سمت من آمد و گفت تیر خوردهام.
در تحقيقات مشخص شد که مقتول با ضربات قمه و چاقو به زیر سینه جانش را از دست داده است و مجروح نیز با اصابت گلولهای به پا که توسط یکی از اعضای گروه دیگر شلیک شده بود مصدوم شده است.
پس از مدتها بالاخره روز گذشته پرونده اين نزاع مرگبار در شعبه سوم دادگاه كيفري يك استان تهران تحت بررسي قرار گرفت و در حاليكه متهم اصلي پرونده با هويت معلوم در جايگاه قرار گرفته بود به اين شرح از خود دفاع كرد: مقتول مدتها بود كه جلوي مغازه پدرم عربده كشي ميكرد و همين اتفاقات باعث شد تا يك روز به او زنگ بزنم كه نسبت به من فحاشي كرد و يك قرار دعوا در پارك شهيد رجايي با يكديگر گذاشتيم. زمان حضور در محل با افرادي كه متهم آورده بود درگير شديم و آنها كه مسلح بودند تيرهايي به سمتمان شليك كردند كه با توجه به اين موضوع من به شدت مجروح شده و در بيمارستان بستري شدم. در درگيري من سه ضربه زدم كه دو تاي از آنها به دست و كتف مقتول خورد و ضربه كشنده توسط من به مقتول وارد نشده است.
در انتهاي اين جلسه، هيات قضايي وارد شور شدند تا براي سرنوشت پرونده تصميم گيري كنند.