قاتل علي اكبر در يك قدمي چوبه دار

به گزارش میار، رسيدگي به اين پرونده از 27 تیر سال 90 و با اعلام يك درگيري مرگبار به ماموران پلیس پیشوا ورامین  آغاز شد. براساس اين گزارش، یکی از اهالی  روستا به نام علی اکبر هدف شلیک گلوله اسلحه شکاری قرار گرفته بود و شواهد نشان می‌داد علی اکبر در درگیری دسته جمعی بر سر یک زمین کشاورزی کشته شده است. پلیس به بازجویی از شاهدان پرداخت. آنها همگی عامل جنایت را پسر ۲۵ ساله ای به نام شريف معرفی کردند و گفتند او بعد از شلیک با موتور یکی از دوستانش از محل گریخته است.

 در ادامه تحقیقات روشن شد شريف و عمویش آرش طرفین دعوا با علی اکبر و برادرانش بوده‌اند. به این ترتیب آرش بازداشت شد  و گفت: از قبل با علی‌اکبر و برادرهایش به خاطر یک زمین  کشاورزی اختلاف داشتیم. آن روز دعوا میان ما بالا گرفت. من چاقويي همراه داشتم و با چاقو یک ضربه به صورت علی اکبر زدم اما ضربه ای که به او زدم کشنده نبود و برادرزاده ام به او شلیک کرد  و حالا  به محل نامعلومی متواري شده است. با تکمیل تحقیقات فريد ۳۰ ساله که محمد را فراری داده بود ردیابی و بازداشت شد. وی گفت: من شاهد دعوا بودم و وقتی شريف با اسلحه شکاری عمویش به  علی اکبر شلیک کرد هراسان قصد فرار داشت. به همین خاطر چون با او رفاقت داشتم او را سوار موتورم کردم و از محل متواري شدم؛ بعد از آن نمی دانم شريف به کجا رفت و من بي گناهم.

 تلاش برای ردیابی شريف بی نتیجه ماند تا اینکه پنج سال پس از جنایت وی خودش را به پلیس معرفی کرد. او، عمویش و دوستش هفته جاري در شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

 در این جلسه پدر و مادر علی اکبر برای شريف حکم قصاص خواستند.

سپس شريف در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: عمویم آرش به من گفت دعوا شده و از من خواست همراه او بروم. عمویم همراه خودش چوب و قمه برداشت و از من خواست تا اسلحه شکاری او را هم با خودم ببرم. من ترک موتور عمویم نشسته بودم و اسلحه را در دست داشتم.وقتی دعوا بالا گرفت و دیدم علی اکبر و عمویم گلاویز شده اند یک تیر به علی اکبر شلیک کردم اما فکر نمی کردم تیر اسلحه شکاری موجب مرگ او شود.

وی ادامه داد: من بعد از قتل ترسیده بودم به همین خاطر پنج سال در روستاهای مختلف زندگی پنهانی داشتم. تا اینکه از این وضعیت خسته شدم و خودم را به پلیس معرفی کردم.

آرش با رد اتهام معاونت در قتل توضيح داد: قبول دارم اسلحه متعلق به  من بود و من از برادرزاده ام نخواسته بودم تا به علی اکبر شلیک کند. من فقط از او خواستم تا همراهم بیاید و برای اینکه طرفین دعوا را بترسانیم اسلحه را نیز همراه خودش آورد.

فريد  نیز از خود دفاع کرد و گفت: من وقتی دیدم شريف ترسیده و ممکن است شاهدان به او حمله کنند و او را بکشند، دلم برایش سوخت و او را سوار موتور و از محل دور کردم.

در انتهاي اين جلسه هيئت قضایی به رياست قاضي توليت وارد شور شدند و شريف را به قصاص محکوم کرد. عموی وی به خاطر معاونت در قتل  به 12 سال زندان محکوم شد. قضات دادگاه فريد را نیز به خاطر فراری دادن متهم به سه سال زندان محکوم کردند.