یکشنبه، 30 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » اشك هاي قاتل 100 كيلويي در جلسه دادگاه/ بعد از رفتن خواهر و مادرم بدبخت شديم!

اشك هاي قاتل 100 كيلويي در جلسه دادگاه/ بعد از رفتن خواهر و مادرم بدبخت شديم!

0
345
کد خبر: 26806

میار: مردي كه در بازار دلارفروشان تهران با سوءاستفاده از عنوان پليس آگاهي تهران بزرگ يك دلار فروش را حين سرقت به قتل رسانده بود،محاكمه شد.


به گزارش میار، 6 فروردین سال 96 از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی به کلانتری ۱۲۹ جامی اعلام شد که راننده یک دستگاه خودرو پراید، پس از ایجاد یک تصادف زنجیره‌ای با چند خودرو پارک شده در خیابان خارک و در حالیکه مأمورین راهور و شهروندان پیش از آن فردی مجروح را از داخل خودرو پرایدش خارج کرده بودند، با تهدید اسلحه از محل متواری شده است.


تحقیقات اولیه از فرد مجروح داخل خودرو

مأمورین کلانتری ۱۲۹ جامی در تحقیقات اولیه از فرد مجروح به نام «علیرضا. ص» (متولد ۱۳۴۲) که از ناحیه شکم و سینه مورد اصابت پنج گلوله قرار گرفته بود اطلاع پیدا کردند که فرد متواری به شیوهٔ مسلحانه قصد سرقت وجوهات نقد همراه این شخص را داشته است که طی درگیری در داخل خودرو، راننده پراید اقدام به شلیک چند گلوله و مجروح نمودن او نموده است.


پرونده مقدماتی در اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «سرقت مسلحانه» و به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه ۳۴ تهران، پرونده در اختیار اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

برابر تحقیقات میدانی از شاهدان صحنه تصادف در خیابان خارک، همان روز یک دستگاه خودرو پراید به شماره انتظامی ایران ۶۸ با دو سرنشین، پس از انحراف از خیابان با چندین خودرو پارک شده در محل تصادف زنجیره‌ای می‌کند که گشت راهور با مشاهده صحنه اقدام به تعقیب خودرو مذکور کرده و نهایتاً خودرو پراید مذکور طی یک تصادف شدید با یک دستگاه خودرو پراید پارک شده در حاشیهٔ خیابان متوقف می‌شود؛ برابر اظهارات شاهدان، راننده پراید (مردی حدوداً ۴۵ ساله، قد بلند، قوی هیکل و با موهای سفید) پس از پیاده شدن از خودرو پراید و در حالیکه یک قبضه اسلحه کمری در دست داشته اقدام به تهدید شهروندان می‌کند که مأمورین راهور با مشاهده فرد مسلح و در مرحله نخست اقدام به خلح سلاح و گرفتن اسلحه کمری از این شخص می‌کنند.

برابر مشاهدات شاهدان صحنه، راننده پراید پس از خلع سلاح شدن از سوی مأمورین راهور، با کاتر (cuter) تهدید به خودزنی و زدن شاهرگ گردنش می‌کند که مأمورین سعی در آرام کردن او می‌کنند؛ همزمان سایر شهروندان حاضر در محل با مشاهده فرد مجروحی بر روی صندلی سرنشین خودرو که به شدت دچار خونریزی از ناحیه شکم و سینه شده بود، اقدام به خارج کردن این شخص از داخل پراید کرده و موضوع را به مأمورین راهور اطلاع می‌دهند؛ در همین زمان، راننده پراید که با تهدید به خودکشی مانع از نزدیک شدن مأمورین به خود شده بود اقدام به بیرون آوردن اسلحه کمری دیگری از زیر صندلی پراید کرده و نهایتاً با تهدید به شلیک، با پراید خود از محل متواری می‌شود.


اظهارات مرد دلار فروش

کارآگاهان پلیس آگاهی با مراجعه به بیمارستان امام خمینی به تحقیق از مرد دلارفروشی پرداختند که بنا بر نظریه تیم پزشکی مورد اصابت ۵ گلوله از ناحیه شکم و سینه قرار گرفته بود؛ وی قبل از انتقال به اتاق عمل در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: "به صورت سرپایی و در محدوده میدان فردوسی و چهارراه استانبول اقدام به خرید فروش دلار و ارز می‌کنم. روز حادثه در حاشیهٔ خیابان فردوسی ایستاده بودم که یک دستگاه پراید در مقابل من توقف کرد و راننده آن ضمن معرفی خود به عنوان مأمور پلیس و در حالیکه بی سیم و دستبند همراه داشت از من خواست تا سوار ماشین او شوم؛ پس از سوار شدن به ماشین، راننده شروع به حرکت کرد و همزمان از من خواست تا دلار و ارزهای خود را جهت بررسی در اختیارش بگذارم؛ من که به این شیوهٔ تحقیق و درخواست رانندهٔ پراید مشکوک شده بودم، از وی درخواست کارت شناسایی کردم اما ناگهان او اسلحه کمری را از زیر لباسش خارج و شروع به تهدید من کرد؛ دیگر اطمینان پیدا کرده بودم که این شخص مأمور نیست و قصد سرقت وجوهات نقد و پول‌هایم را دارد؛ با او درگیر شدم که ناگهان گلوله اول شلیک شد و به من برخورد کرد؛ خودم را به روی دستی که اسلحه سارق در آن بود انداختم و همین موضوع باعث شد تا اسلحه از دست سارق خارج شده و زیر صندلی بیفتد. درگیری ما در حالی ادامه داشت که ماشین همچنان حرکت می‌کرد؛ در حالیکه تصور می‌کردم رانندهٔ پراید مجبور به توقف خواهد شد اما ناگهان او با اسلحهٔ دوم خود چند گلوله دیگر به من شلیک کرد؛ دیگر توان مقاومت نداشتم و تنها در آخرین حرکت توانستم فرمان پراید را به صورت کامل به سمت راست بچرخانم که پس از آن خودرو با صدا و تکان شدیدی متوقف شد ".


ادامه رسیدگی به پرونده

مرد دلار فروش به علت شدت جراحات وارده و اصابت گلوله به نقاط حساس سینه و شکم، با وجود انجام اقدامات و مراقبت‌های پزشکی فوت کرد؛ پرونده با با صدور عدم صلاحیت از شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران به دادسرای امور جنایی (۲۷ تهران) ارسال می‌شود.

با تشکیل پرونده سرقت مسلحانه منجر به جنایت و به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.


آغاز تحقیقات پلیسی

برابر اطلاعات پرونده، کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی اطلاع پیدا کردند که دو فقره سرقت مسلحانه مشابه دیگر نیز در اواخر سال ۱۳۹۵ و دقیقاً به همین شیوه و شگرد توسط راننده یک خودرو پراید انجام شده؛ همچنین برابر تحقیقات انجام شده مشخص شد که شماره بدست آمده از پراید متواری شده از خیابان خارک نیز متعلق به یک دستگاه سواری دیگری است که پلاک آن دارای سابقه سرقت است.

در چنین شرایطی، اقدامات ویژه و تخصصی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و سرانجام کارآگاهان موفق به شناسایی راننده پراید به نام «حمیدرضا. ر» (متولد ۱۳۶۰) شدند؛ با رؤیت تصویر این شخص به دو دلارفروشی که به همین شیوه و شگرد مورد سرقت قرار گرفته بودند و همچنین شاهدان صحنه جنایت، همگی آنها به صورت کامل و دقیق موفق به شناسایی این فرد به عنوان سارق مأمورنما شدند.

کارآگاهان با اطمینان از انجام تمامی این سرقت‌ها و همچنین ارتکاب جنایت توسط «حمیدرضا. د» به محل سکونتش در شهرستان البرز رفته و در تحقیقات نامحسوس پلیسی اطلاع پیدا کردند که او از محل سکونتش در شهر کرج متواری شده است.


عملیات دستگیری قاتل مسلح

در ادامه اقدامات ویژه پلیسی، سرانجام مخفیگاه «حمید رضا. د» در شهرستان قزوین – شهر محمدیه شناسایی و کارآگاهان اداره دهم با اخذ نیابت قضایی ۲۷ خرداد همان سال به شهر محمدیه اعزام شدند.

کارآگاهان اداره دهم با اطلاع از مسلح بودن «حمیدرضا. ش»، مخفیگاه وی را به محاصره درآورده و سرانجام در ساعت ساعت ۵ بعد از ظهر دیروز عملیات دستگیری آغاز شد.

با ورود کارآگاهان به داخل مخفیگاه «حمیدرضا. ش»، وی قصد بکارگیری سلاح خود را داشت اما قبل از هرگونه اقدامی در این خصوص، کارآگاهان مانع از رسیدن وی به اسلحه شده؛ با این وجود متهم با استفاده از قدرت بدنی بالای خود قصد درگیری با کارآگاهان و استفاده از سلاح سرد را داشت که نهایتاً مهار و دستگیر می‌شود؛ در بازرسی از مخفیگاه «حمیدرضا. ش» نیز یک قبضه اسلحه کمری، شوکر، گاز اشک آور و همچنین تعدادی زیادی پلاک‌های خودرو کشف می‌شود.

متهم در همان تحقیقات اولیه عنوان داشت که پس از اطلاع از موضوع مرگ مرد دلار فروش از طریق اخبار حوادث، از محل سکونتش در شهرستان البرز به شهرستان قزوین – شهر محمدیه متواری شده و اطمینان داشته که به هیچ عنوان پلیس موفق به دستگیری او نخواهد شد.

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر به گفت: متهم در همان تحقیقات اولیه صراحتاً به ارتکاب جنایت و قتل مرد دلارفروش و همچنین انجام سه فقره سرقت مشابه در پوشش مأمور پلیس از دو دلارفروش دیگر اعتراف کرد.


محاكمه متهم

به زودي با انجام تحقيقات تخصصي، كيفرخواست عليه متهم به اتهام قتل، سرقت مقرون به آزار و غصب عنوان صادر شد و او روز گذشته در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران، به رياست قاضي زالي در جايگاه قرار گرفت. وي كه در تحقيقات اوليه صراحتا به قتل و سه فقره سرقت ديگر اعتراف كرده بود زماني‌كه با درخواست قصاص از سوي اولياي دم مقتول روبه‌رو شد در دفاع از خود گفت: قتل را قبول دارم. به غير از قتل مرحوم سه سرقت ديگر هم انجام دادم اما امروز به اينجا آمده‌ام تا واقعيتي را بگويم كه خانواده متقول نيز بدانند قصد من از همراه داشتن كلت كمري كشتن فرزندشان نبود و من اصلا با فرزند آنها پدركشتگي هم نداشتم. زماني‌كه 13 ساله بودم، مادرم دست خواهر هفت ساله‌ام را گرفت و من كه از پنجره نظاره گر آنها بودم كه در حال رفتن هستند، هيچوقت باورم نمي‌شد ديگر آنها را نخواهم ديد. مادرم رفت و ديگر نه من رنگ خواهرم را ديدم و نه فهميدم مادرم كجا رفته است. مدت‌ها پدرم به دنبالشان گشت تا اينكه بالاخره متوجه شديم آنها به اوكراين رفته‌اند. پدرم نابود شد. شب‌هايي بود كه بيدار مي‌شد و از غم داد و فرياد مي‌كرد و من نابود شدن پدرم را مي‌ديدم در حالي‌كه به خاطر اين مسائل روزبه‌روز وضع مالي‌اش هم بدتر مي‌شد. در يك چنين زندگي فاجعه‌اي بزرگ مي‌شدم و خودم هم هيچ كاري از دستم بر نمي‌آمد. هيچوقت كار را عار نمي‌دانستم و حتي دو سال تمام در ايستگاه مترو دستفروشي كردم اما يك ماه قبل از اين رخداد‌ها پدرم مريض شد و دكترها گفتند كه بايد پايش قطع شود. ديگر نمي‌توانستم تحمل كنم و با اين اسلحه‌اي كه خريده بودم تا يك روز از افرادي كه باعث و باني رفتن مادرم شده بودند انتقام بگيرم، شروع به ارتكاب سرقت‌هاي مسلحانه در پوشش مامور پليس كردم و در آخر با كشته شدن مقتول بدبخت شدم.

در انتهاي اين جلسه قضات وارد شور شدند تا براي تعيين سرنوشت متهم تصميم گيري كنند.  

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید