یکشنبه، 30 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » حوادث » پرونده های ویژه » اين مرد از بالكن خانه زن غريبه سقوط كرد/ شوهر صيغه اي اش ادعاهاي عجيبي دارد!

اين مرد از بالكن خانه زن غريبه سقوط كرد/ شوهر صيغه اي اش ادعاهاي عجيبي دارد!

0
359
کد خبر: 22570

میار: پرونده مرگ مشكوك مردي كه چهار سال پيش از بالكن خانه زني غريبه به پايين پرتاب شده بود براي آخرين بار در دادگاه كيفري يك استان تهران رسيدگي شد

رسیدگی به این حادثه از ١٠ دی ٩٣ در پی تماس زن و مردي با پليس آغاز شد. ماجرا از اين قرار بود كه مردي از بالاي ساختمان اين افراد به پايين سقوط كرده بود. مرد به نام مهرداد به ماموران در اين باره گفت که در بازگشت به خانه از سرکار، با جسد مقتول روبه‌رو شده که از بالکن به پایین پریده بود.

زن خانه نيز به نام فریبا در بازجویی هاي پليسي مدعي شد: متوفی از مدتی قبل مزاحم من شده بود و پیشنهاد دوستی می داد. من گفتم شوهر و دو تا بچه دارم اما او به مزاحمت‌هایش ادامه داد و شماره تماسش را برایم گذاشت. روز حادثه برای خرید از خانه بیرون رفته بودم که متوجه تعقیب مقتول شدم. او تا کوچه دنبالم آمد و با اصرار وارد خانه‌ام شد. در همین لحظه مهرداد هم به خانه آمد و متوفی با دیدن او سریع به بالکن رفت و خودش را به پایین پرتاب کرد!

اظهارات اين زن و مرد كه با هم رابطه همسري داشتند  کارآگاهان را قانع نکرد و دادستانی پرونده آن ها را با کیفرخواست قتل عمد به دادگاه کیفری يك استان تهران فرستاد چراكه در صحبت هاي متهمين تناقضاتي نيز وجود داشت و حتي در لبه بالكن و يا نرده هاي آن هيچ اثر انگشتي از متوفي نبود و در نتيجه ماجرا به قتل نزديك تر بود.

در ادامه متهمان در جلسه اوليه رسیدگی اظهارات خود را تکرار کردند و سرانجام قضات رای به تبرئه‌شان از قتل و ٩٩ ضربه شلاق برای فریبا به جرم رابطه نامشروع دادند اما این حکم با اعتراض اولیای دم به دیوان عالی کشور فرستاده و نقض شد تا برای رسیدگی مجدد در اختیار شعبه دهم دادگاه کیفری يك استان تهران قرار گیرد.

جلسه دادگاه پس از نقض اين حكم در ديوان عالي كشور در شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران تشكيل شد و ديروز صبح جلسه محاكمه به رياست قاضي قربانزاده و مستشاري قاضي حق شناس تشكيل شد در حاليكه متهم زن پرونده بر اثر بيماري قبل از اين و در طول رسيدگي به پرونده فوت شده بود و حالا مهرداد به تنهايي محاكمه مي شد.

مهرداد در دفاع از خود گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. روز حادثه من به سراغ لیلا رفتم و در واقع او زن صیغه ای 99 ساله من بود. حدود ساعت 12 و نیم ظهر بود كه جلوی در خانه لیلا بودم. دوبار در زدم در را باز نکرد تا اینکه کلید انداختم اما با کلید نتوانستم در را بازکنم. زنگ زدم صدای گوشی آمد، بعد از چند بار زنگ زدن، لیلا خواب آلود در را باز کرد و گفت: قرص خواب خورده بودم و متوجه زنگ نشدم.

رياست دادگاه از متهم پرسید شما در مراحل بازجویی و در مراجع انتظامی و همچنین بازپرسی هیچ وقت درباره باز نشدن در با کلید حرفی نزدید چه توضیحی دارید؟

متهم مدعي شد: شاید یادم نبوده است اما الان به خاطر آوردم. بعد از اينكه داخل خانه رفتم و در پذیرایی نشستم لیلا گفت حوصله اش سر رفته است و از من خواست بیرون برویم. با هم به یک پاساژ رفتیم و بعد به خانه لیلا بازگشتيم كه ديديم جلوی در صاحبخانه لیلا شلنگ آب به دست گرفته است و او به ما گفت كه مرد جوانی حین پرت شدن از بالکن یکی از واحدهای ساختماني مرده است. او از ما خواست که برویم و خانه را چک کنیم كه چیزی سرقت نشده باشد. رفتیم داخل واحد چند دقیقه بعد مامور پلیس به همراه مرد صاحبخانه و یکی از همسایه ها زنگ در را زدند. در را باز کرديم و آنها چند سوال از ما پرسیدند ورفتند. ما دوباره به اصرار لیلا رفتیم بیرون و موقع بازگشت لیلا از من خواست به خانه اش نروم. چون او می خواست بخوابد و من هم که ناراحت شده بودم از او خداحافظی کردم و حوالی پل تجریش بودم که لیلا زنگ زد وگفت: که این ماجرا پیش آمده و مرحوم در خانه او بوده كه بعدا از بالکن پرت شده است به پايين.

در ادامه مستشار دادگاه از همسر متوفي پرسید شما چند سال با شوهرت زندگی کردید؟ كه او گفت 18 سال و قاضي از او درخواست كرد با توجه به اینکه همسرش را به خوبي مي شناخته است، بدون تعصب بگويد او چه طور آدمی بوده است؟ زن مقتول نيز توضيح داد: همسرم مرد خیر و نیکوکاری بود و هیچ وقت به او، از لحاظ اخلاقی شک نکردم و در بین فامیل به انسان شریف وآبرو داري معروف بود.

در انتهاي اين جلسه، قضات وارد شور شدند تا براي تعيين سرنوشت متهم تصميم گيري كنند.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید