نقد و بررسی کوتاه بر خفه گی، تازه ترین فیلم فریدون جیرانی
مخاطب در این فیلم هم گام با لحظه لحظه های فیلم، جذب فیلم می شود. بیشتر مخاطبان هیچگاه فکر نمی کردند بتواند با چنین فیلمی عجیب و غریب همراه شود اما از آنجایی که یکدفعه در دل فیلمی با بازیگرهای سیاه و خاکستری مدفون شده است کماکان سعی و تلاش خود را می کند که به کنه وجودی شخصیت هایی که ما از شناخت آنان عاجز هستیم سر در بیاورد.
کار جیرانی وقتی تحسین برانگیز می شود که او مخاطب خود را از یاد نمی برد بلکه نیاز اولیه مخاطب یعنی محتوا را نیز در نظر می گیرد و با ارائه داستانی رئال و برانگیخته از دل جامعه ای مرد سالار روایت خود را از حال و روز سیاه بخشی از جامعه کنونی می گوید و در مکان و زمانی مجهول، ما را با افرادی آشنا می کند که کمتر مخاطب از آنها شناخت داشته باشد و اتفاقا خواست اصلی مخاطب نیز همین است؛ حقیقتش را بخواهید همراهی با شخصیت های فیلم به شدت سخت است اما به زودی مخاطب از دل همین کاراکترهای گنگ با یکی از خاکستری ترین کاراکترهای روز سینمای ایران، یعنی صحرا مشرقی همراه می شود و با اینکه او زن بیچاره ای را به قتل می رساند دوست دارد لااقل او به آخر و عاقبتی خیر برسد.
حقیقتا در فیلم خفه گی با بازیگرانی آشنا می شویم که شاید پیش از این فیلم از آنها چنین کاراکترهایی را کمتر دیده بودیم. الناز شاکردوست مغموم و تنها، نوید محمدزاده شارلاتان و قاتل و بقیه بازیگرانی که تا بحال از آنها چنین نقش هایی را کمتر دیده بودیم و بایسته است بهترین بازی این فیلم را از آن ماهایا پطروسیان بدانیم که پس از مدت ها با نقش و بازی گیرایی جلوی دوربین ظاهر شده است اما نکته ای که در این فیلم نباید از آن غافل ماند آهنگسازی همچون کارن همایونفر است که بدون شک همراهی او با این فیلم خفه گی را معنای واقعی بخشیده است.
این فیلم همچنین از مناظری فنی همچون فیلمبرداری، تدوین و دکوپاژ، به طرز انکارناپذیری وامدار سینمای کلاسیک هالیوود است و به همین سبب است که تا این اندازه در هنگام تماشا کردن آن در عین ضعفهای داستانی اش و عدم بهرهبرداری اثر از عنصری به نام شخصیتپردازی، حس مواجهه با ساختهای هنری و ارزشمند را دارید.
در انتها باید یادآور شد فیلم خفهگی بیشتر باب سلیقه مخاطبان جدیتر سینماست آنها که از کشف ارجاعات فیلم به آثار مهم سینمای جهان و بازی با زمان و مکان و تاحدی اکسپرسیونیسم و سورئالیسم لذت میبرند چرا که فیلم جذابیتش را بیشتر از داستان، مدیون فضاسازی و فیلمبرداری خیره کنندهاش است.
نویسنده: زینب سادات موسوی نیا