یکشنبه، 30 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » دردسر دنبال كردن مرد متاهل توسط دوست دخترش در تهران!

دردسر دنبال كردن مرد متاهل توسط دوست دخترش در تهران!

0
321
کد خبر: 19367

آقا حالا که به ما رسیده امانتدار شده!

در پرونده‌ای متهمی پس از برقراری رابطه و تعرض جنسی به خانمی، وی را کشته و در بیان انگیزه قتل می‌گفت چون این خانم اصرار داشته روابط‌شان ادامه پیدا کند و چند بار پیشنهاد ازدواج داده بوده اما متهم به دلیل اینکه خودش زن و بچه داشته و نمی‌خواسته زندگی‌اش از هم بپاشد، در مقابل این پیشنهاد هربار با طرح بهانه‌ای مقاومت می‌کرده است. یک روز وقتی به خانه خود بر می‌گشته این خانم را سر کوچه دیده و پرسیده بود تو اینجا چه کار می‌کنی؟ خانم گفته بود تعقیب‌ات کردم و خانه‌ات را یاد گرفته‌ام آمده‌ام همه قضایا را به همسرت بگویم. متهم آن روز هرجور بوده این خانم را راضی کرده بود تا از این کارش منصرف شود اما چون اصرار و تهدیدهای این خانم تمامی نداشته، متهم تصمیم شیطانی گرفته و وی را به قتل رسانده بود. در ابتدای جلسه رسیدگی در دادگاه، پس از توضیح اختیارات قانونی اولیای دم، چون پدر مقتول نظرش را با تردید بیان می‌کرد به ایشان گفتم اگر مایلید دادگاه یک فرصت چند دقیقه‌ای برایتان فراهم می‌کند، در بیرون از دادگاه با همسرتان مشورت کنید بعد نظرتان را بگویید. گفت خیلی خوب است. پس از مشورت به دادگاه فراخوانده شدند. پدر مقتول گفت من از حق قصاص خود صرفنظر می‌کنم و دیه مقتول را می‌خواهم. مادر مقتول هم گفتند من به‌خاطر امام زمان گذشت می‌کنم. مادر متهم که در دادگاه حضور داشت با شنیدن این مطلب نتوانست بر احساس خود غلبه کند و با صدای بلند شروع کرد به صلوات فرستادن که به‌خاطر نظم دادگاه اجازه ندادم و ساکتش کردم. به مادر مقتول گفتم باید مشخص کنید آیا گذشت شما در مقابل عوض هست و در برابر گذشت از قصاص، دیه می‌خواهید یا بدون عوض هست؟ گفت من هیچی نمی‌خواهم و فقط به خاطرامام زمان گذشت می‌کنم و رضایت می‌دهم. گفتم چون گذشت قابل عدول نیست اگر مایلید نظر شما بدین نحو در صورت جلسه دادگاه درج شود که با اخذ دیه از حق قصاص خود گذشت می‌کنید تا اگر بعداً نظرتان برگشت حق‌تان محفوظ باشد و حقوقی از شما تضییع نشود. نهایتاً در مرحله اجرای حکم، اگر مایل بودید آنجا از دیه صرفنظر کنید. گفت خدا خیرتان دهد همین طور بنویسید. چون یکی دیگر از اولیای دم در دادگاه حاضرنشده بود و نتیجه ابلاغ احضاریه نیز معلوم نبود، برای آنکه حقی از وی تضییع نشود، جلسه دادگاه تجدید شد تا نظر ولی دم دیگر نیز گرفته شود. مادر مقتول که پس از پایان جلسه دوم رسیدگی خود را به دادگاه رسانده بود، گفت آقای قاضی حالا که ما گذشت کردیم نتیجه چه می‌شود؟ گفتم چون قتل عمد بوده متهم فقط از قصاص رهایی یافته ولی 10سال زندان دارد. گفت حالا دیه ما چقدر می‌شود؟ گفتم دیه زن نصف دیه مرد است و طبق قانون ارث بین ورثه تقسیم می‌شود. میزان دیه را پرسید. مقدارش را به وی گفتم. گفت پس چرا اینقدر کم هست من شنیدم بعضی ها چهارصد و پنجاه میلیون دیه گرفته‌اند و گذشت کرده‌اند. گفتم شما که گفتید به‌خاطر امام زمان گذشت می‌کنید و دیه هم نمی‌خواهید حال چه شد دنبال مبلغی بیشتر از دیه هستید؟ بدون اینکه حرفی بزند چند لحظه‌ای مکث کرد و رفت. فردای آن روز به اتفاق سه نفر خانم آمد و گفت این‌ها خواهران من هستند. می‌گویند از همسایه‌ها شنیده‌اند بعضی‌ها حتی هشتصد میلیون تومان هم گرفته‌اند و بعد رضایت داده‌اند. گفتم من که در دادگاه مفصل توضیح دادم و گفتم یکی از اختیارات ولی دم مصالحه است. یعنی با گرفتن مبلغی کمتر از دیه یا بیشتر از آن با متهم مصالحه کنید. گفتند حاج آقا حالا نمی‌شود شما نظر ما را عوض کنید و بنویسید دیه نمی‌خواهند مصالحه می‌خواهند. گفتم نه. مگرتوضیح نداده بودم گذشتی که اعلام می‌کنید یا نظری که می‌دهید به هیچ وجه قابل برگشت و تغییر نیست؟ گفتند حاج آقا قلم دست شماست و دست قاضی باز است و شما هر کاری خواستید می‌توانید بکنید و هر حکمی خواستید می‌توانید صادر کنید. گفتم برخلاف تصور شما دست قاضی کاملاً بسته است. چون امانتدار مردم است. حتی یک نقطه هم نمی‌تواند کم و زیاد کند. گفتند آقا حالا که به ما رسیده، امانتدار شده. یکی دو روز بعد دیدم مادر مقتول علاوه بر سه خواهر دو دخترش را نیز همراه خودش آورده است. تا وارد شدند شروع کردند به سر و صدا و شیون گفتند: آقای قاضی شما حق ما را ضایع کردید. گفتم اولاً فقط یکی‌تان حرف بزنید تا ببینم چه می‌گویید. ثانیاً غیر از یک نفرتان بقیه شما اصلاً حقی نداشته‌اید تا ضایع شود. مادر مقتول گفت آیا هیچ راهی ندارد شما از نظرتان برگردید. گفتم خیر. گفت پس من برگه‌هایم را می‌خواهم. آن‌ها را به ما پس بدهید. گفتم کدام برگه‌ها را؟ گفت همان هایی را که در دادگاه امضا کردم. آن‌ها را به من برگردانید. می‌خواهم آن‌ها را پاره کنم.

دکتر محمدباقر قربانزاده رئیس دادگاه کیفری یک استان تهران


تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید