اين زن راز كثيفي داشت/ او قرباني تنهايي و رابطه اش با مرد افغان شد
میار: مردي كه زن ميانسالي را در پي ارتباط نامشروع به قتل رسانده بود در حالي ديروز در دادگاه محاكمه شد كه يك بار پيش از اين به اعدام محكوم شده است
سه سال قبل دختری به ماموران پلیس خبر داد که جسد مادرش را در خانه پیدا کرده است.
ماموران جسد زن میانسال را به پزشکیقانونی انتقال داده و تحقیقات خود را برای مشخص شدن موضوع آغاز کردند؛ هرچند در ابتدا تصور میشد این زن قربانی یک سرقت شده و بههم ریختگی خانه این را نشان میداد؛ اما با بررسی بیشتر مشخص شد این فرضیه درست نیست؛ چراکه هیچ قفلی شکسته نشده و عامل قتل به زور وارد خانه نشده بود.
با توجه به اینکه فقط یک گوشی تلفن همراه که بسیار ساده و قدیمی بود، دزدیده شده بود و اشیای قیمتی دیگر در خانه مانده بود، ماموران متوجه شدند این زن قربانی یک قاتل آشنا شده است. با ردیابی تلفن همراه مقتول مشخص شد این تلفن دست یک مرد افغان در نزدیکیهای مرز ایران و افغانستان است.
پیگیریهای امنیتی ماموران نشان داد این مرد قصد دارد از مرز خارج شود. به این ترتیب دستور بازداشت مرد افغان صادر و او به تهران بازگردانده شد. متهم در بازجوییها ادعا کرد هیچ اطلاعی از سرنوشت زن میانسال ندارد و گوشی تلفن همراه را هم از یک فرد غریبه خریداری کرده است اما تحقیقات بعدی ماموران نشان داد این حرف درست نیست، چراکه متخصصان پزشکیقانونی اعلام کردند زن میانسال قبل از مرگ مورد تعرض قرار گرفته است.
آزمایشهای دیانای صورت گرفته از متهم نیز این موضوع را ثابت کرد؛ همچنین گزارش شد این زن بعد از تعرض با یک روسری خفه شده و این مرگ احتمالاً نیمه شب اتفاق افتاده است که با زمان خروج متهم از تهران مطابقت داشت؛ بهاینترتیب کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار مجازات متهم شد، اولیایدم هم در جایگاه حاضر شده و خواستار صدور حکم قصاص شدند. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات متهم را به قصاص محکوم کردند اما این حکم با نقض قضات دیوانعالی روبهرو شد برای همین این پرونده برای دومین بار روی میز قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی قرار گرفت.
در ادامه با توجه به حكم قصاص براي متهم، او در جايگاه قرار گرفت و با انكار اتهام انتسابي مدعي شد كه هيچ قتلي مرتكب نشده و از ماجراي قتل نيز خبري ندارد. در پايان هيات قضايي وارد شور شد و متهم را با توجه به دلايل موجود در پرونده به قصاص محكوم كردند.
اين متهم با حكم قضايي و با توجه به دلايل و قرائن موجود در پرونده به قصاص محكوم شده بود كه در ادامه حكم متهم در زمينه قصاص مورد تاييد قضات ديوان عالي كشور قرار گرفت اما اين تمامي ماجرا نبود و از آنجايي كه قضات براي متهم از بابت سرقتش تصميم گيري نكرده بودند دوباره پرونده به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران بازگردانده شد و ديروز صبح متهم براي بار آخر محاكمه شد.
زمانيكه متهم در جايگاه محاكمه قرار گرفت،گفت: من قتلي انجام ندادهام كه سرقتي هم كرده باشم. من آن موقع هم توضيح دادم كه سارق و قاتل كس ديگري است و حالا هم اتهام سرقت را قبول ندارم. يك روز يكي از دوستانم گوشي مرا خواست و او با گوشي من به مقتول زنگ زد و گوشي را نيز من از همان دوستم خريدم وگرنه من نه دزد هستم و نه قاتل.
در ادامه قضات از متهم در زمينه وجود آثاري از بدنش بر بدن مقتول سوال كردند كه او گفت من چنين چيزي را قبول ندارم. وقتي قضات سوال كردند كه دياناي بدن شما نيز اين را ثابت ميكند كه شما با اين خانم ارتباط داشتهايد باز هم متهم موضوع را منكر شد و گفت چنين چيزي واقعيت ندارد و من به هيچ عنوان اتهام قتل و سرقت را قبول ندارم و اگر مرا اعدام كنيد بيگناه اين كار را كردهايد. بلكه شما بايد برويد و دوستانم را كه باعث شدند من به چنين بلايي دچار شوم را پيدا كنيد.
در انتهاي اين جلسه قضات وارد شور شدند تا براي متهم از بابت سرقت نيز تصميم گيري كنند.