شنبه، 29 اردیبهشت 1403

پدر و مادرم لانه فساد درست کرده بودند و مرا هم مجبور به...

میار: هر شب خواب مادرم را می بینم و تا می خواهم در آغوشش بگیرم از خواب می پرم. خیلی دلم گرفته است و تنها شده ام. نزدیک سالگرد فوت مادرم است. دلم برای اخم کردن هایش و حتی چروک پیشانی اش تنگ شده و هر بار که سر مزارش می روم با او حرف می زنم و از غصه هایم و ...