نامزدپیروز؛ وعدههای خود به مردم را فراموش نکند!
کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در گرما گرم فضای رقابتی با یکدیگر؛ قول و وعدههایی به مردم میدهند که بسیار نگران کننده و غیر قابل تحقق می نماید که با شرایط موجود جامعه بسیار فاصله داشته و منبطق بر واقعیات کشور نمیباشد. وعدههای یارانهای و غیریارانهای نامزدها و نحوه نگاه برخی از آنان به موضوعات کلان اقتصادی و سیاسی تا حدودی نگران کننده است و متأسفانه در خصوص فرهنگ هم گویا طرح و برنامهای ندارند تا شفاف اعلام نظر نمایند و با سکوت از کنارش تا به امروز از آن عبور کرده اند.
پایگاه خبری تحلیلی «میار»، این وعدهها اگر چه با نماد مثل کلید حسن روحانی مطرح نشده است اما با زرق و برقی که بیان میگردد چیزی کمتر از آن به ذهن خطور نمیکند. روحانی نیز با همان قول و وعدههای انتخاباتی از مردم رأی دریافت نمود و به مردم در باغ سبز را نشان داد و با سوگند و قسم تعهد داد زندگی پراز رفاه و آسایش برای مردم ایجاد خواهد کرد که دیگر نیازی به پول ناچیز یارانه نداشته باشند و آن را پس انداز کنند و به سمتش نروند! آیا واقعا همه آن رجز خوانی ها، وعده وعیدها تحقق یافت و زندگی مردم گل و بلبل شد؟! یا وقتی مردم را از یکی از نامزدها ترساند و گفت اگر او بیاد قیمت دلار به 5هزار تومان خواهد رسید و امروز و در دوران مدیریت ایشان به بیش از 5 برابر رسیده است، آیا پاسخگومی باشد و قس علهذا...چه فکر میکردیم و چه میخواستیم و عاقبت چه شد! واقعا جناب روحانی و جبهه اصلاحات به مردم نه جفا که خیانت کردند و حالا انتظار دارند نگوییم بالای چشمشان ابرو است چون به ایشان بر میخورد! به نامزدهای این دوره میگوییم مراقب باشند در صورت پیروزی و بر مسند قدرت نشستن روحانی ثانی نشوند و وعدههای خودشان را به مردم فراموش نکنند و گرفتار آلزایمر سیاسی نگردند. این مردم شایسته خدمت هستند نه جفا و خیانت.
امروز مردم با تورم بیش از 50 درصد به خاک سیاه نشستند، همه امید هایشان به ناامیدی و یاس تبدیل شده است و با دلسردی به انتخابات نگاه میکنند، ارزش پول ملی شدیدا کاهش یافته، قیمت کالاهای ضروری و اساسی و مایحتاج مردم از نانشان گرفته تا مرغ و گوشت و حبوباتشان با نوسانات قیمت ارز بالا و پایین میشود، خرید مسکن که برایشان اگر روزی رؤیا بود و میتوانستند به آن برسند امروز در خواب هم به آن فکر نمیکنند، دیگر از رشد صعودی قیمت ارز چیزی نگویم که ام المصایب کشور گردیده و آتشی گشته و به جان مردم و کشور افتاده است و زندگی را برای همه تلخ و سیاه نموده است البته برای اقشار ضعیف و حقوق بگیران با درآمد ثابت که البته به همه آن چه بیان شد اضافه شود تورم کمرشکن، بیکاری، از هم پاشیدگی کانون گرم خانوادگی، کاهش ازدواجها، سرخوردگی جوانان تحصیلکرده، شیوع ارتشا و اختلاس، دست درازی به بیت المال و غارت آن، باندبازیها، اختصاص حقوقهای نجومی، تقسیم پستها به فرزندان و اقوام و ... این همه فساد و شکاف طبقاتی محصول همان وعدهها و قولهایی است که رییس جمهور روحانی بدون پشتوانه و برنامه ریزی دقیق و به خلاف به مردم داد و نتوانست به شعارهای انتخاباتیاش وفادار بماند و جامع عمل پوشاند تا عکسش حادث نشود اما شد آن چه که نباید میشد!
عملکرد جناب روحانی در طی 8سال که رو به اتمام است؛ نظام اسلامی را شرمنده کرده است و مردم را نسبت به حل مشکلات آنان وکشور از سوی حکومت اسلامی بدبین نموده است! آیا باز باید به مردم بگوییم به قول و وعدههای انتخاباتی نامزدها اعتماد کنند؟ این نامزدها آیا غیر از روحانی، احمدی نژاد، خاتمی و هاشمی هستند؟ چه تضمینی وجود دارد که اگر یکی از این حضرات بر مسند ریاست جمهوری و قدرت نشانده شد به وعدههایش عمل نماید و از حضور در جمع مردم گریزان نباشد؟ آیا این7 نامزد میتوانند با وعدههای عملی قابل تحقق صادقانه؛ بدون دروغ بافی و به دور از حواشی با قدرت تفکر و منطق سلیم، اعتماد را با امید به فردایی روشن و آیندهای درخشان، در تار و پود جان مردم احیا و زنده سازند؟
باورکنید مانند مردم ایران در هیچ جای دنیا پیدا نمیشود؛ باید قدر این مردم را دانست و با جان ودل برای آنان کار کرد، فداکاری نمود و برای رفاه و آسایش و گشایش اموراقتصادی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی- درمانی آنان از هیچ کوشش و تلاشی دریغ ننمود تا آب در دلشان تکان نخورد و با خیالی آسوده به زندگی خود بپردازند و ادامه دهند. این مردم چه گناهی کردهاند که پای اصول، ارزشها و آرمانهای انقلاب ایستادهاند اما مدعیان مست قدرت و تشنه گان دروغین خدمت به مردم با نقاب و تظاهر و نفاق، آرا و اندیشه و افکار و دل و جان آنان را مصادره کرده و به سرقت و یغما بردهاند! چرا پاسخ این همه اعتماد از سوی مردم به نیکی داده نشد و چرا این مردم را بازیچه عرصه قدرت و سیاست کردند و به زندگی آنان بها داده نشد؟ تا به کی باید در این کشور شاهد حضور مدیران ناکارآمد باندی و فامیل سالار باشیم و این مدیران نالایق بی کفایت زندگی مردم را به بازی بگیرند و به ریش مردم بخندند و بدون آن که پاسخگو باشند و بدون هیچ تلنگری صحنه اجرایی سیاست را ترک کنند که گویی در طی مسئولیت ایشان هیچ اتفاقی نیافتاده است و مردم همه آن چه را دیده و با پوست و گوشت خود لمس کردهاند در خواب دیدهاند! امروز چه تضمینی وجود دارد که مردم به صحنه آمدند – که به خاطر شرایط حساس ایران در داخل و جهان خواهند آمد- شاهد آن چه در 8 سال گذشته خصوصا دیدهاند دیگر نخواهند دید.
7 نامزد محترم سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در دوران تبلیغاتی و ارائه برنامه خود کار دشواری را برعهده دارند؛ این 7 نامزد باید شور و شوق را در مردم که کشته شده است زنده سازند و به آنان واقع بینانه اطمینان دهند که قادرند شرایط موجود را تغییر دهند، امید را به آنان و خانواده هایشان باز گردانند، رکود فراگیر را پشت سر گذارند، ارزش پول ملی را احیا سازند، رکورد تورمی را علاج خواهند کرد، نقدینگی فزاینده و تورمزا را چاره مینمایند و خط بطلانی بر دوران بیکاری خواهند کشید و اشتغالزایی را در حد قابل قبول و قوی تحقق خواهند بخشید، اوضاع نابسامان مسکن را سرو سامان خواهند داد و آرامش و رفاه را با توجه به شأن مردم فهیم و صبور ایران به آنان و خانوادههایشان هدیه خواهند نمود تا شادابی و نشاط به جامعه بازگردد و چهره غم از مردم و جامعه زودوده شود.
ضروریست این نامزدها به مردم صریح و شفاف قول دهند در صورت عدم تحقق برنامههایشان در هر شرایطی از مردم عذرخواهی کنند و از مسند خود کنار روند تا مردم و جامعه بیش از این متضرر نگردند؛ البته نگارنده امیدوار است این مهم تحقق نیابد چرا که هزینه این امر برای کشور بسیار سنگین است و تبعات داخلی و بین المللی آن جبران ناپذیر میباشد و لذا صمیمانه آرزو میکنم که فرد پیروز انتخابات با قوت و با حمایت مردم و با توجه به وظایف مندرج در قانون اساسی بتواند کشور را از بحرانها و چالشها خارج سازد تا مردم پس از 42 سال نفسی راحت کشیده و نگرانی و دغدغه برای سرفرازی خود و سربلندی کشور نداشته باشند.
دکتر اسدالله افشار