دوشنبه، 31 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » قاتل شهيد محمدجلال كاشاني اعدام مي شود

قاتل شهيد محمدجلال كاشاني اعدام مي شود

0
1 048
کد خبر: 29550

میار: قاتل شهيد محمدجلال كاشاني كه طي يك تيراندازي او را هدف قرار داده بود به زودي به طناب دار مجازات آويخته خواهد شد؛ در حالي‌كه دلايل عليه قاتل به صورت محرمانه در پرونده موجود است كه از آن جمله به آنتن زني‌هاي مخابرات توسط اطلاعات جنايي اداره آگاهي تهران مي‌توان اشاره كرد

به گزارش میار، رسيدگي به اين پرونده از 28 مهر  ‌‌سال93 با تيراندازي‌هاي مرگبار فردي ناشناس به سوي سروان كاشاني، مامور كلانتري مرزداران آغاز شد. در تحقيقات مشخص شد، سروان كاشاني هنگام گشت‌زني در حاشيه و فضاي سبز بزرگراه حكيم هدف شليك گلوله فروشنده مواد مخدر قرار گرفته و جانش را از دست داده است. با شهادت مامور پليس تلاش براي رديابي عامل حادثه كه مردي 20‌ساله به نام موسي بود آغاز شد اما شواهد نشان مي‌داد فرد مظنون به مكان نامعلومي گريخته است.

سه ماه از اين ماجرا گذشته بود تا اينكه پليس در تحقيقات خود موفق به رديابي دو متهم در پرونده شد كه يكي از آنها موسي صداقت بود. موسي در خانه پدري‌اش در ملك آباد كرج بازداشت شد و در يك عمليات ويژه در 30 دي‌ماه همان سال بازداشت شد. در بازرسي از خانه پدري او مقدار زيادي مواد مخدر و چندين فشنگ جنگي كشف شد كه در ادامه متهم به پليس آگاهي منتقل شد و تحت بازجويي قرار گرفت اما جرمش را انكار كرد و گفت بي‌گناه است.

در ادامه دختر جواني كه به عنوان شاهد در آگاهي احضار شده بود در توضيح ماجرا به ماموران گفت: آن شب با نامزدم در فضاي سبز قدم مي‌زديم كه صداي شليك چند گلوله شنيديم. همان موقع مرد قد بلندي را ديديم كه يك كلاه نقابدار روي سرش داشت. او يك كيسه مشكوكي را بين شمشادها جاسازي ‌كرد و بعد به سرعت محل را ترك كرد.

دقايقي بعد مواجهه حضوري انجام شد و دختر جوان در چند قدمي خود، موسي صداقت را در ميان چند متهم شناسايي كرد و گفت اين همان مرد قد بلندي بوده كه آن شب او را ديده است. آنجا بود كه متهم در بازجويي‌هاي صورت گرفته به قتل اعتراف كرد و گفت: پسر دايي‌ام مواد فروش است و روزانه50‌ هزار تومان به من مي‌داد تا در فضاي سبز حاشيه اتوبان حكيم كه پاتوق معتادان و خريداران مواد مخدر است كشيك بدهم. آن شب نيز مراقب اطراف بودم تا اينكه مامور پليس به من نزديك شد و مجبور شدم شليك كنم تا بتوانم فرار كنم.

به اين ترتيب كيفرخواست عليه متهم صادر شد و پرونده بعد از كامل شدن تحقيقات به شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي عبداللهي فرستاده شد. در اولين جلسه رسيدگي به اين پرونده و بعد از درخواست قصاص از سوي اولياي دم، متهم در جايگاه حاضر شد اما اين بار جرمش را انكار كرد و در دفاع از خودش گفت آن شب به مامور پليس تيراندازي نكرده و تحت فشارهاي بازجويي به قتل اعتراف كرده است. در پايان متهم به قصاص محكوم شد اما حكم دادگاه با اعتراض متهم به رأي دادگاه در شعبه 47 ديوان عالي كشور نقض و براي رفع به همان شعبه ارجاع شد.

پرونده سال گذشته براي بار ديگر روي ميز هيات قضايي همان شعبه به رياست قاضي عبداللهي قرار گرفت و بعد از اعلام رسميت جلسه، اولياي‌دم بار ديگر درخواست قصاص كردند. سپس نماينده ناجا كه در دادگاه حضور داشت در خصوص انكارهاي متهم و نقض حكم صادره گفت: با توجه به اظهارات دختر جواني كه مدعي بود موسي براي مخفي شدن از او كمك خواسته همچنين اظهارات خواهر متهم كه گفته بود موسي نزد دايي‌اش به قتل مامور پليس اقرار كرده است و اقرار خود متهم در بازسازي صحنه جرم، همه اين شواهد و مدارك مشخص مي‌كند او عامل شهادت محمد‌جلال كاشاني است.

در ادامه متهم در جايگاه قرار گرفت اما بار ديگر جرمش را انكار كرد و گفت: باور كنيد آن شب من دست به اسلحه نشدم و به مامور پليس شليك نكردم بلكه همه اظهاراتم تحت فشارهاي بازجويي بوده است.

وي در پاسخ به سؤال قاضي درباره پيامك‌هاي او به دختر جوان كه از او كمك خواسته بود، گفت: من از دختر جوان 200‌ ميليون تومان پول طلب داشتم و او پولم را پس نمي‌داد. وقتي از مواد فروشان شنيدم كه يك مامور پليس كشته شده است به دروغ به دختر جوان پيامك فرستادم و گفتم من مامور پليس را كشته‌ام تا او بترسد! و پولم را پس بدهد.

بعد از اين قضات دستورات جديدي براي روشن‌تر شدن ابعاد پنهان ماجرا صادر كردند و حتي از كارشناس اداره آگاهي و افسر پرونده اين قتل نيز خواستند براي اداي توضيحات به دادگاه بيايند. بار ديگر سال گذشته جلسه اين دادگاه به اجرا درآمد. در اين جلسه متهم و وكيلش هر دو اتهامات را انكار كردند و دلايل خود را نيز در اين زمينه ارائه دادند و متهم مدعي شد چون كتك خورده و از سوي مامور آگاهي هم خودش و هم زنش تهديد شده بودند تصميم به اعتراف گرفته بود.

در ادامه از كارشناس اداره آگاهي خواسته شد صحبت‌هاي خود را در اين زمينه بگويد كه فردي در جايگاه قرار گرفت و بدون ارائه كارت معرفي خود از سوي يگان مربوطه اينگونه توضيحاتش را ارائه كرد: من نمي‌توانم دلايلم را اينجا و جلوي متهم و وكيلش بگويم اما به خود قضات خواهم گفت و خواهش مي‌كنم به هيچ عنوان اين دلايل در پرونده درج نشود چرا كه تمامي آنها محرمانه هستند و سازمان به من اجازه طرح اقدامات فني پيچيده در اين باره را نداده است.

در پايان اين جلسه هيات قضايي وارد شور شدند و بار ديگر با توجه به مدارك موجود در پرونده از جمله اينكه متهم بعد از ارتكاب به قتل يكي از گوشي‌هايش را خاموش مي‌كند و به فردي نيز اس.ام.اس مي‌دهد كه اسلحه‌اش را گم كرده است و علاوه بر آن عدم بازگشت دائمي‌اش به پاتوق فروش مواد مخدر در محل وقوع جنايت، كه همگي نشان از اين دارند كه او اين قتل را مرتكب شده است متهم را به قصاص محكوم كردند اما از همه اين مدارك مهمتر اقدامات فني و پيچيده پليسي تيم اطلاعات جنايي اداره آگاهي بود كه در موردي براي مثال آنتن زني‌هايشان مشخص كرده بود متهم آن روز در همان نقطه ارتكاب به جنايت حضور داشته و انكارهاي او تماما كذب محض است.

براساس اين گزارش، راي قضات شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران عينا توسط قضات شعبه 47 ديوان عالي كشور مورد تاييد قرار گرفت و به اين ترتيب پرونده به زودي براي اجراي حكم در اختيار واحد اجراي احكام دادسراي امور جنايي تهران قرار خواهد گرفت تا پس از انجام مراحل تكميلي حكم اعدام به اجرا گذاشته شود.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید