عموي جنايتكار قصاص مي شود +تصوير
میار: عموي جنايتكار كه تصميم به قتل دو كودك و همسر برادرش گرفته و توانسته بود دو تن از آنها را به قتل برساند بالاخره با تاييد حكمش در ديوان عالي كشور به دو بار قصاص محكوم شد كه در صورت عدم جلب رضايت اولياي دم به طناب دار آويخته خواهد شد.
به گزارش میار، اواخر شهريور سال 96، ماموران كلانتري 152 خانيآباد از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 در جريان وقوع یک جنایت در طبقه دوم یک منزل مسکونی در نعمت آباد قرار گرفتند. با حضور ماموران آتش نشانی و اورژانس در محل و بازگشایی در خانه، جسد متعلق به یک دختر 4 ساله بهنام آیلین در کنار جسد مادرش بهنام شببو در حالیکه توسط جسم تیز و از ناحیه گلو دچار جراحت شدید شده بودند، کشف شد.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور بازپرس محسن مديرروستا پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. در کنار اجساد، پیکر نیمه جان دیگر عضو خانواده بهنام آذین 11 ساله قرار داشت که از ناحیه سینه و دست مورد اصابت ضربات متعدد جسم تیز قرار گرفته بود؛ آذین در زمان انتقال به بیمارستان در اظهارات کوتاهش عنوان کرد: شب عمو احمد به خانه ما آمد و ما را با شمشیر زد.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در تحقیقات میدانی از محل جنایت اطلاع پیدا کردند که درگیری شدیدی در محل جنایت رخ داده و همسایگان مردی حدود 50 ساله را مشاهده کردهاند که به سرعت از خانه خارج شده است.
یکی از همسایگان که با 110 تماس گرفته و موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: همسایه طبقه پايین هستم، دخترم به من اعلام کرد بچههای همسایهمان بیرون نمیآیند، با توجه به اینکه شب گذشته، حدود ساعت 4 بامداد در منزل همسایهمان درگیری شدیدی رخ داده بود، به موضوع مشکوک شده و بلافاصله موضوع را به 110 اطلاع دادم. همسایهای دیگر در اظهاراتی مشابه عنوان داشت: ساعت چهار بامداد صدای جیغ دختر همسایهمان را میشنیدم که ناگهان صدای آنها قطع شد؛ همزمان، از داخل پنجره فردی حدودا 50 ساله را مشاهده کردم که به سرعت از محل جنایت خارج و از محل دور شد.
با توجه به شواهد بهدست آمده از محل جنایت به ویژه اظهارات آذین 11 ساله مبنی بر ارتکاب جنایت توسط عمویش، کارآگاهان اداره دهم با شناسایی این شخص بهنام احمد 56 ساله، او را در نزدیکی محل جنایت دستگیر کردند و بلافاصله تحقیقات در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
احمد زمانيكه به دادسراي جنايي تهران منتقل شد به بازپرس پرونده گفت: همسر برادرم از مدتها قبل با مردی به نام شاهرخ كه یکی از دوستان برادرم بود ارتباط داشت، شاهرخ خانهای را که برادرم در آن ساکن است اجاره کرده و بارها به برادرم و خانوادهاش کمک مالی کرده بود. از چند ماه قبل که متوجه رابطه شببو و شاهرخ شدم به اقوام و بستگان هشدار و موضوع را اطلاع دادم اما هیچکس به حرفم توجهی نکرد، شاهرخ بارها زمانیکه برادرم در خانه بود به منزلشان میرفت و حتی چند شب در منزل برادرم خوابید، من که متوجه ارتباط بین شاهرخ و شببو شده بودم، موضوع را به شوهرش گفتم اما او هم توجهی نکرد تا اینکه یک روز زمانیکه به خانه برادرم رفته بودم، در حالیکه برادرم خواب بود کلید خانهاش را برداشتم و از روی آن کلید ساختم. حدود ساعت 23 شب قبل از جنايت، مقابل منزل برادرم رفتم، زمانیکه آنجا رسیدم پژو 206 شاهرخ را مقابل خانه برادرم دیدم اما میدانستم که برادرم در محل کارش است و در خانه نیست، پس از آن با نیسانم، بار میوه بردم و حدود ساعت 4:30 صبح روز بعد به مقابل خانه برادرم بازگشتم و با کلیدی که همراه داشتم در خانه آنها را باز کرده و بالا رفتم. زمانیکه به خانه برادرم رفتم، همسربرادر و برادرزادههایم در پذیرایی خواب بودند که من در ابتدا با چاقو به دست شببو ضربهای زدم و او بیدار شد، زمانیکه بیدار شد او را تهدید کردم و از او خواستم صدایش درنیاید، سپس درحالیکه بچهها خواب بودند از شببو پرسیدم چرا با شاهرخ ارتباط داری و تا چه زمانی میخواهی به این کارهایت ادامه دهی و آبروی خانواده را ببری که او گفت زندگی هرشخصی به خودش مربوط است و از من پرسید با او چه کار دارم که ناگهان آذین از خواب بیدار شد و جیغ کشید؛ من به آذین گفتم جیغ نکش، میخواهم با مادرت صحبت کنم و چند ضربه با دست به صورت آذین زدم که سپس جیغهای شببو بلند شد. در آن زمان با چاقویی که همراه داشتم چندین ضربه به قسمتهای مختلف بدن شببو زدم، در نهایت شببو از دست و پا افتاد و زمانیکه میخواستم ضربه آخر را با چاقو به او بزنم به این دلیل که آیلین دقیقا کنار مادرش خوابیده بود ضربه به گلوی او خورد، در نهایت به آذین که به من چسبیده بود و قصد جدا کردن من از مادرش را داشت نیز ضرباتی با چاقو زدم. پس از قتل آنها، چند دقیقه در محل نشسته و گریه کردم، سپس از خانه خارج شدم و کت و چاقو را به داخل سطل آشغال انداختم، در نهایت به حجره رفتم، سرانجام نیز برادرم با من تماس گرفت و از من خواست به منزلشان بروم، من نیز به خانه آنها رفتم، میدانستم برادرم تا حدودی از ماجرا مطلع شده است.
پس از ثبت این اظهارات در پرونده متهم در اختيار ماموران آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت و بالاخره كيفرخواست عليه او بعد از تكميل تحقيقات صادر شد و در ادامه متهم به قتل در دادگاه پاي ميز محاكمه ايستاد و با گفتن همان حرفها درباره انگيزهاش اين بار سعي كرد نشان بدهد كه قصدش كشتن بچهها نبوده بلكه همسر برادرش را نيز تنها ميخواسته است زخمي كند اما به دليل شدت جراحات وارده مقتول فوت ميشود.
در انتهاي رسيدگي به اين پرونده قضات وارد شور شدند و با توجه به درخواست اولياي دم مبني بر قصاص براي متهم راي به دوبار قصاص دادند كه عينا اين راي در ديوان عالي كشور مورد تاييد قرار گرفت و پرونده براي انجام مراحل اجرا به اجراي احكام دادسراي امور جنايي تهران ارسال شد.