پرونده قتل مادر و فرزند به دادگاه رسيد| پرده اي از جنايت هولناك در نعمت آباد!+ تصاوير قتل
گزارش يك جنايت
اواخر شهريور ماه سال گذشته بود كه از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع یک جنایت در طبقه دوم یک منزل مسکونی در نعمت آباد به کلانتری 152 خانی آباد اعلام شد .با حضور ماموران کلانتری 152 خانی آباد، آتش نشانی و اورژانس در محل و بازگشایی در خانه توسط عوامل آتش نشانی، جسد متعلق به یک دختر 4 ساله بنام آیلین در کنار جسد مادرش بنام شب بو در حالیکه توسط جسم تیز و از ناحیه گلو دچار جراحت شدید شده بودند، کشف شد .
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور بازپرس محسن مديرروستا از شعبه ششم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
در کنار اجساد، پیکر نیمه جان دیگر عضو خانواده بنام آذین 11 ساله قرار داشت که از ناحیه ی سینه و دست مورد اصابت ضربات متعدد جسم تیز قرار گرفته بود؛ آذین در زمان انتقال به بیمارستان در اظهارات کوتاهش عنوان کرد : شب عمو احمد به خانه ی ما آمد و ما را با شمشیر زد .
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در تحقیقات میدانی از محل جنایت اطلاع پیدا کردند که درگیری شدیدی در محل جنایت رخ داده که همسایگان مردی حدود 50 ساله را مشاهده کردند که به سرعت از خانه خارج شده است.
یکی از همسایگان که با 110 تماس گرفته و موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: همسایه ی طبقه پائین هستم ؛ دخترم به من اعلام کرد بچه های همسایه مان بیرون نمی آیند ؛ با توجه به اینکه شب گذشته، حدود ساعت 4 بامداد در منزل همسایه مان درگیری شدیدی رخ داده بود، به موضوع مشکوک شده و بلافاصله موضوع را به 110 اطلاع دادم . همسایه ای دیگر در اظهاراتی مشابه عنوان داشت : ساعت 4 بامداد صدای جیغ دختران همسایه مان را می شنیدم که ناگهان صدای آنها قطع شد؛ همزمان، از داخل پنجره فردی حدودا 50 ساله را مشاهده کردم که به سرعت از محل جنایت خارج و از محل دور شد.
با توجه به شواهد بدست آمده از محل جنایت به ویژه اظهارات آذین 11 ساله مبنی بر ارتکاب جنایت توسط عمویش، کارآگاهان اداره دهم با شناسایی این شخص بنام احمد 56 ساله، او را در نزدیکی محل جنایت دستگیر کردند و بلافاصله تحقیقات در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت .
اعتراف عامل جنایت حادثه نعمت آباد
احمد زمانيكه به دادسراي جنايي تهران منتقل شد به بازپرس پرونده گفت: همسر برادرم از مدتها قبل با مردی به نام شاهرخ كه یکی از دوستان برادرم بود ارتباط داشت، شاهرخ خانهای را که برادرم در آن ساکن است اجاره کرده و بارها به برادرم و خانوادهاش کمک مالی کرده بود. از چند ماه قبل که متوجه رابطه شببو و شاهرخ شدم به اقوام و بستگان هشدار و موضوع را اطلاع دادم اما هیچکس به حرفم توجهی نکرد، شاهرخ بارها زمانیکه برادرم در خانه بود به منزلشان میرفت و حتی چند شب در منزل برادرم خوابید، من که متوجه ارتباط بین شاهرخ و شببو شده بودم، موضوع را به شوهرش گفتم اما او هم توجهی نکرد تا اینکه یک روز زمانیکه به خانه برادرم رفته بودم، در حالیکه برادرم خواب بود کلید خانهاش را برداشتم و از روی آن کلید ساختم. حدود ساعت 23 شب قبل از جنايت، مقابل منزل برادرم رفتم، زمانیکه آنجا رسیدم پژو 206 شاهرخ را مقابل خانه برادرم دیدم اما میدانستم که برادرم در محل کارش است و در خانه نیست، پس از آن با نیسانم، بار میوه بردم و حدود ساعت 4:30 صبح روز بعد به مقابل خانه برادرم بازگشتم و با کلیدی که همراه داشتم در خانه آنها را باز کرده و بالا رفتم. زمانیکه به خانه برادرم رفتم، همسربرادر و برادرزادههایم در پذیرایی خواب بودند که من در ابتدا با چاقو به دست شببو ضربهای زدم و او بیدار شد، زمانیکه بیدار شد او را تهدید کردم و از او خواستم صدایش درنیاید، سپس درحالیکه بچهها خواب بودند از شببو پرسیدم چرا با شاهرخ ارتباط داری و تا چه زمانی میخواهی به این کارهایت ادامه دهی و آبروی خانواده را ببری که او گفت زندگی هرشخصی به خودش مربوط است و از من پرسید با او چه کار دارم که ناگهان آذین از خواب بیدار شد و جیغ کشید؛ من به آذین گفتم جیغ نکش، میخواهم با مادرت صحبت کنم و چند ضربه با دست به صورت آذین زدم که سپس جیغهای شببو بلند شد. در آن زمان با چاقویی که همراه داشتم چندین ضربه به قسمتهای مختلف بدن شببو زدم، در نهایت شببو از دست و پا افتاد و زمانیکه میخواستم ضربه آخر را با چاقو به او بزنم به این دلیل که آیلین دقیقا کنار مادرش خوابیده بود ضربه به گلوی او خورد، در نهایت به آذین نیز که به من چسبیده بود و قصد جدا کردن من از مادرش را داشت نیز ضرباتی با چاقو زدم. پس از قتل آنها، چند دقیقه در محل نشسته و گریه کردم، سپس از خانه خارج شدم و کت و چاقو را به داخل سطل آشغال انداختم، در نهایت به حجره رفتم، سرانجام نیز برادرم (در زمان کشف جسد) با من تماس گرفت و از من خواست به منزلشان بروم، من نیز به خانه آنها رفتم، میدانستم برادرم تا حدودی از ماجرا مطلع شده است، سرانجام نیز بازداشت شدم.
پس از این اظهارات متهم در اختيار ماموران آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت و بالاخره كيفرخواست در اين پرونده، پس از انجام بازسازي صحنه جنايت صادر شد. با اين تفاسير به زودي متهم در دادگاه پاي ميز محاكمه خواهد ايستاد در حاليكه با درخواست قصاص از سوي اولياي دم مقتولين مواجه است.