دوشنبه، 31 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » من با او ازدواج نمي كنم/ از كجا معلوم قبل از من با كسي دوست نبوده است!

من با او ازدواج نمي كنم/ از كجا معلوم قبل از من با كسي دوست نبوده است!

0
341
کد خبر: 22291

میار: تاوان رفتار غلط

به گزارش میار، فرهنگ و رفتارهای فرهنگی درگذر زمان بر اثر عوامل مختلف عقیدتی، اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی، قومی، ادبی، سیاسی، اخلاقی و مانند آن به مرور و به آرامی شکل می گیرند و سپس رفته رفته در ارکان جامعه رسوخ کرده و تبدیل به یک هنجار اجتماعی می‌شوندو به عادات و رفتارهای مردم جامعه شکل می‌دهند. زمانی هم که فرهنگی در یک جامعه شکل گرفت موجب تمایزات فرهنگی آن جامعه با جوامع دیگر خواهد شد. هر آنچه در قرون متمادی و به مرور شکل گرفته باشد به راحتی قابل تغییرنخواهدبود و بنابراین نادیده گرفتن هنجارهای فرهنگی نیز قطعاً هزینه‌هایی را در پی خواهد داشت.به اعتبار همین هنجارهاست که رفتار ما به عنوان یک ایرانی هرگز نمی‌تواند مانند رفتار یک بریتانیایی یا ایتالیایی و آلمانی باشد.به عنوان مثال یک ایرانی هر چقدر هم که خواسته باشد اروپایی رفتار بکند،وقتی می‌خواهد از مهمان خود پذیرایی کند،حتماً با چندین نوع میوه،پذیرایی می‌کند.معمولاً برای عزا مجلس ختم و سوم وچهلم می‌گیردیا برای مراسم عروسی سالن می‌گیرد و همه بستگان و آشنایان را دعوت می‌کند.امادرکشورهای اروپایی از این قبیل مراسم وتشریفات خبری نیست.رفتارهایی ازاین دست ناشی از فرهنگ‌های مختلف است.غیرت وتعصبی که غالباً یک ایرانی نسبت به خانواده خود دارد درکشورهای غربی اگر نگوییم وجود ندارد لااقل  به قوت وشدت جامعه ما نیست.از این روتقلید از بعضی رفتارهای اجتماعی آنان نیز نمی‌تواند مبنای تشکیل یک زندگی مشترک درجامعه ما قرار بگیرد.آمار پروندهای طلاق و جرائم منافی عفت گویای این واقعیت تلخ  است. این مطلب را گفتم تا به خاطره‌ای اشاره کنم.در غالب پرونده‌های منافی عفت،دختران و زنان معمولاً پس از طرح دوستی و پیشنهاد ازدواج  مورد فریب و سوء‌استفاده قرار می‌گیرند،.در پرونده‌ای مادرودختری به اتفاق هم به شعبه آمدند.تا روی صندلی نشستند،مادرشروع به صحبت کرد.گفتم چون دخترتان بالغ است اجازه بدهید خودش موضوع رابگوید و شکایتش را طرح کند.مادر گفت اجازه بدهید من توضیحی درمورد ماجرا بدهم، بعد شما هر سوالی داشتید از دخترم بپرسید.درحالی که اشک می‌ریخت،گفت سه سال پیش از شوهرخود جدا شده است.پس از جدایی توانسته با پس انداز و حقوقی که داشته خانه‌ای را اجاره کند.دخترش قریب پنج شش ماه پیش به وی گفته با پسری آشنا شده و این پسر به ایشان پیشنهاد ازدواج داده است چون داروندارش ازهمه دنیا همین دختر بوده، با عقل خودش گفته باید این پسر را ببیند.دخترش هم قرارگذاشته و به اتفاق رفتند و این پسر را در پارک دیدند.پوشش وی مثل بسیاری ازجوان‌های امروزی بوده.تی شرت یقه هفت آستین کوتاهی پوشیده بوده و بخشی ازشعری را که خالکوبی کرده بوده روی بازویش نمایان بوده است.پسر با این وضع ظاهری‌اش خیلی به دل ایشان ننشسته ولی به خاطر دخترش چیزی نگفته.از کاروبار پسره پرسیده.گفته بوتیک دارد. پس از مراجعت به منزل به دخترش گفته این جوان به درد زندگی مشترک نمی‌خورد اما به خورد دخترش نرفته.یک‌بار هم به مغازه این پسر رفته‌اند.پس از مدتی دخترش هر از چندگاهی با این پسر به تریاوپارک می‌رفتند.او هم ازسرناچاری مخالفتی نمی‌کرده است.تااینکه یک روز دخترش گفته قرارگذاشتند با دوستش به اتفاق به یک جشن تولدی در لواسان بروند چون مخالفتش فایده‌ای نداشته پذیرفته است.پس از برگشت ازلواسان دخترش  بدون آنکه پاسخی  به سلام واحوالپرسی مادرش بدهد، یک سره به اتاقش رفته ودر را به روی خودش بسته.وقتی هق هق گریه‌اش راشنیده به سراغش رفته و فهمیده پسر بلاسرش آورده است. پس از شنیدن اظهارات مادر،شکایت شاکی نیز اخذ شد.متهم که پس از قریب دو هفته دستگیرشده بود،درابتدا به کلی منکر موضوع شد وگفت به من تهمت می‌زننداما پس از آنکه دید دلایل کافی علیه وی جمع‌آوری شده است،لب به اعتراف گشود ولی مدعی شد هیچ‌گونه اکراه وفریبی درکار نبوده است. پس ازشنیدن توضیحات و پاسخ متهم ،گفتم قبول داری به این خانم قول ازدواج داده بودی؟ گفت صحبت‌هایی باهم کرده بودیم.گفتم الان هم روی قول خودت هستی؟گفت آخر کی حاضر می‌شود با دختری که با شخص  دیگری دوست بوده و رابطه داشته ازدواج کند.خیلی خیلی ببخشید مگر خر کله‌ام را گاز گرفته است؟ گفتم خب اگر دوستی و رابطه‌ای هم داشته با تو داشته، چه اشکالی دارد به قولی که داده بودی عمل کنی؟گفت از کجا معلوم قبل از من با کسی دوست نبوده یا پس از ازدواج  با من فردا با کس دیگری دوست نشود؟حالا ما یک نفهمی و اشتباهی کردیم.شماببخشید.یکی دو روز بعد،شاکی با مادرش آمدند و تا وارد شعبه شدند هر دو پرسیدند آقای قاضی چی شد؟پسره اعتراف کرد؟خواستم چندلحظه‌ای بنشینند.به شاکی گفتم متهم مواردی را ادعاکرده است که دادگاه ناگزیر است برای روشن شدن حقیقت بپرسد.اگرنمی‌توانند پیش مادرشان پاسخ بگویند مادرشان بیرون باشند.گفت نه اشکالی ندارد مادرم هم باشند. شاکی درتحقیقات صورت گرفته ادعای متهم را رد کرد.گفتم اگر واقعاً قصد هر دوی شما ازدواج بود،چرامطابق آنچه درجامعه ما عرف و سنت است اقدام نکردید؟ گفت این رسم‌ها دیگرکهنه ومنسوخ شده است.الان همه اول مدتی با هم دوست می‌شوندو بعد ازدواج می‌کنند.آدم تا مدتی با کسی نباشد که نمی‌تواند تشخیص دهد مناسب زندگی هست یا نه.گفتم درهمین رسمی هم که شما قبول ندارید ومی‌گویید منسوخ شده است،این امکان وجود دارد.اما با روشی پخته‌تر و عاقلانه‌تر و بعد از آشنایی کامل خانواده‌های دوطرف نسبت به هم.گفت الان دیگر در همه جای دنیا ازدواج‌ها پس ازآشنایی و مدتی دوستی صورت می‌گیرد.پرسیدم آیا در همه جای دنیا مهروشیربهاوگرفتن سالن ودعوت اقوام ودوستان و پای تختی ومانند آن هم کهنه ومنسوخ شده است.گفت نه اینها رسم است نمی‌شودکه اینها نباشد.گفتم شما که می‌گویید این رسم‌ها کهنه شده است ؟گفت نه اینها را که نگفتم.گفتم پس چه فرقی می‌کند؟اگر قصد ازدواج داشتید آیا بهترنبود طبق عرف و سنت جامعه عمل می‌کردید؟سرش را پایین انداخت و مدتی بدون آنکه چیزی بگوید به زمین خیره شد و سپس از جایش بلند شد و گفت اگر بزرگ‌تری داشتیم و سایه پدرم بالای سرمان بود هرگز این بلا به سرم نمی‌آمد!

دکترمحمدباقر قربانزاده رئیس دادگاه کیفری یک استان تهران

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید