پنج شنبه، 27 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » فرهنگی » سینمای ایران » احضار ترسناک نیست/ نقدی بر اولین سریال ژانر وحشت ایرانی/ نوآری با چاشنی ملودرام!

احضار ترسناک نیست/ نقدی بر اولین سریال ژانر وحشت ایرانی/ نوآری با چاشنی ملودرام!

0
1 125
کد خبر: 22258
میار: فیلم احضار اگرچه از نظر کیفی و ساخت فیلم برتری نسبت به ساخته های گذشته رامین عباسی زاده به حساب می آید بااینحال نه تنها هیچ رنگ و بویی از ژانر وحشت نبرده است بلکه این فیلم می توانست با تغییر ژانر و قدم برداشتن در ساخت یک فیلم نوآر، به جایگاه برتری در مقام فیلم سازی دست پیدا کند.
به گزارش میار، معمولا رسم بر این است که فیلم های ژانر وحشت با یک صحنه گیرا شروع می شود و با همان صحنه مخاطب خود را جذب کرده و تا آخر فیلم قدم به قدم او را همراه خود می کند و با اینحال سریال ها نیز از این قاعده مستثنا نیستند. مشکل اصلی سریال احضار بعد از اینکه هیچ ترسی در قسمت اول خود نمی آفریند این است که نه تنها ضربه اولیه را به مخاطب خود وارد نمی کند بلکه با تقلید از سینمای ژانر وحشت سعی و تلاش خود را به کار می بندد تا با کارهای فنی و آفرینش صحنه های بدیع وحشتناک مخاطب خود را جذب کند.
این راهکار اصلی عباسی زاده است. او تا به الان و در فیلم های قبلی خود که در آنها در مقام تهیه کننده ظاهر شده بود سعی و تلاشش را به نهایت به کار بسته بود تا با به کار گرفتن کارگردانان خبره و ماهر بتواند در ژانر وحشت قدم هایی بردارد و نکته جالب اینکه در فیلم های گذشته خود تا به حد قابل قبولی مخاطبش را راضی نگهداشته بود اما حالا سعی دارد با وسوسه مخاطبان خاص و حرفه ای که ژانر وحشت را با خون و پوست خود درک کرده اند آنها را جذب خود کند و به آنها فیلمی را در ژانر وحشت بقبولاند که هیچ شباهتی به فیلم های ترسناک ندارد بلکه تنها کارگردان محترم سعی کرده با به کار گرفتن تجربه های فنی خود، اثری بیافریند که در دل مخاطبخود دلهره بیافریند و نه وحشت!
تا به این قسمت دوم سریال، ما نه تنها ترس را به معنای واقعی تجربه نکرده ایم بلکه با آفرینش صحنه هایی کودکانه روبرو بوده ایم که حتی از نظر داستانی نیز با هم خوانشی ندارند. برای مثال فیلمنامه نویس و کارگردان حتی به این موضوع توجهی هم نکرده اند که مهدکودک را مملو از کودکان نشان دهند تا مخاطب باورش بشود که در مهدکودک، بازیگر پسر خردسال به دلیل مسخره شدن از سوی کودکان دیگر تصمیم گرفته است از پریا انتقامگیری کند و خیلی ساده آقای کارگردان به این بسنده کرده که بار فیلم را بر دوش دیالوگ های مطرح شده از سوی بازیگران سریال بگذارد که داستان را روایت می کنند و نتیجه آنکه یک اثر با درجه کیفی پایین خلق می شود که هیچگونه رنگ و بویی از ترس و وحشت در آن دیده نمی شود.
البته پیشنهاد میار به آقای کارگردان این است که رده سنی فیلم را به جای مثبت 16 به منفی 16 تغییر دهد بلکه مخاطبان فیلم در اثر دیدن این فیلم و برخی صحنه های آن، وحشت کنند چراکه دقیقا این فیلم برای کودکانی نوشته شده است که در دنیای کودکی خود، با تعریف کردن داستان های جن و پری، اقدام به ترساندن خود و دیگر کودکان می کنند و هیچ منطقی هم در روایت داستان های خود به دیگر بچه ها ندارند بلکه هدف شان اغراق در داستان است تا از بقیه دیگران را بیشتر بترسانند. درست متوجه شدید، بعضی از صحنه های این فیلم آنچنان بی منطق روایت شده اند که حتی قشر مخاطبین از کودکان نیز چنین فیلمی را باور نمی کنند:
   مردی با لباس و آرایش عجیب، بین روستاییان (به زعم آقای کارگردان قشر خرافیون و زود باوران این مرز و بوم) ایستاده است و با صحبت هایی بچه گانه آنها را قانع می کند که تمام شر و گناه از سوی شهریان انجام می شود. 
سوال این است که منطق فیلمنامه نویس و کارگردان در این سکانس بر چه اساسی پایه گذاری شده است که اینچنین مبتذل به روایت به زعم خودشان یک واقعیت می پردازند. آیا فیلمنامه نویس تنها برای دلخوش کردن مخاطب دست به چنین اقدامی زده است.
در فیلم پیشروی می کنیم و با چهره هایی روبرو می شویم که موارد واقعی آن به معنای واقعی در دنیای امروز وجود دارند. مانند همان مردی که لوکیشن پریا را با انگشت اشاره به دکتر سینا نشان می دهد. اینکه چرا باید ما از این افراد و افراد شبیه به آنها بترسیم مشخص نیست اما آقای کارگردان به دلیل نداشتن هیچ گونه بدعت در وحشت آفرینی بین مخاطبان خود، تصمیم گرفته تا لااقل کودکان را به این شیوه بترساند و برای نمونه دیگر، با انتشار تصویر وحشتناکی از گریم الهه جعفری در نقش گیسو، مخاطبش را به سمت فیلمی که هیچ نشانی از واقعیت و منطق ندارد جذب کند.
مخاطبین نیز در واکنش هایی که در اینستاگرام تمامی آنها قابل مشاهده است، فیلم را به سلابه کشیده و اعلام می کنند هیچ صحنه ای در این فیلم نشان از ژانر وحشتی که آقای عباسی زاده روی پوستر فیلم درج کرده وجود ندارد. در نتیجه تنها واکنش های اینستاگرامی که فیلمساز و دست اندرکاران به آن دلخوش کرده بودند نیز با دلسردی مخاطبان نسبت به فیلم روبرو می شود.
با توجه به تجربه نویسندگان میار، می توان حدس زد که پریا چه نقشی در این فیلم دارد اما اینکه فیلمنامه نویس و کارگردان مخاطب خود را تا به اینقدر جان به لب کنند و از او انتظار داشته باشند تا لحظه آخر همراهش بماند کمی مسخره به نظر می رسد و لابد بعد از اتمام فیلم و عدم استقبال از سوی مخاطبان نیز قرار است از عدم حمایت از این فیلم گله شود و اینکه سانسور شدیم و دست و بالمان را بستند.
تنها پیشنهادی که میار به کارگردان و سازنده این فیلم دارد این است که کمی مخاطب خود را جدی بگیرد. با تبلیغات و پخش تیزرهای فیلم در ایستاگرام هیچگاه مخاطب عاشق چنین فیلمی نخواهد شد، آن هم تبلیغاتی که از دوسال پیش آغاز شده است و هربار رسانه ها با بهانه اولین سریال ترسناک تاریخ ایران سعی کرده اند مخاطبان خود را نسبت به چنین ساخته مبتذلی حساس کنند. انتظار این است که مخاطبان خود را جدی بگیرید. آنها انتظار زیادی از شما ندارند و فقط منتظر یک فیلم ترسناک درست و حسابی هستند که با وجود این دو قسمت اولیه تنها چند صحنه دراماتیک دستگیرشان شده است و امید می رود این فیلم هم همچون سقوط یک فرشته، دچار آشفتگی هایی شود که عباسی زاده خودش را در به وجود آوردن چنین آشفتگی هایی در داستان به اثبات رسانده است.
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید