دو نفره مهسا را به خيابان خلوتي برديم و شوهرم او را...+تصوير
میار: زني كه به همراه شوهرش نقشه ربودن و خفتگيري از يك زن جوان را كشيده بود در حالي كه به خارج فرار كرده بود در بازگشت به ايران در فرودگاه بازداشت شد.
به گزارش میار، ارديبهشت سال جاري بود كه زن جواني به اداره آگاهي تهران بزرگ رفت و از دوست خود و شوهرش شكايت كرد. اين زن كه مهسا نام داشت در طرح شكايت خود گفت: عصري قرار بود دوستم به همراه شوهرش دنبال من بيايد و با هم كمي به گردش و تفريح برويم بي خبر از اينكه قرار است بلاي وحشتناكي سرم بياورند. آنها مرا سوار كردند و در حالي كه در اتوبانهاي تهران در حال دوردور و گردش بوديم با من شروع به صحبت كردند. بعد از مدتي شوهر اين زن ماشين را به خيابان خلوتي برد تا با ادعاي خودش چيزي براي خوردن بخرد كه يكدفعه متوجه نيت شوم او شدم. آنها ميخواستند به زور از من خفتگيري كنند. كارت عابربانك مرا گرفتند اما من قسم خوردم كه هيچ چيزي در كارتم ندارم و آنها قبول نميكردند تا اينكه با يك چاقو مرا تسليم خود كردند و ديگر من چيزي نميگفتم و تنها گريه ميكردم. آنها وقتي گوشيام را وارسي كردند و متوجه شدند كه واقعا در كارت من پولي نيست رهايم كردند و با دزديدن پولي كه همراهم بود از محل رفتند و من نيز با نامزدم تماس گرفتم تا او آمد و مرا براي درمان به يك بيمارستان برد كه سريعا بعد از درمان به اينجا آمدم و شكايتم را از آنها مطرح كردم.
در ادامه پروندهاي در اين زمينه در دادسراي امور جنايي تهران تشكيل شد و در حالي كه تحقيقات كارآگاهان جنايي براي بازداشت متهم ادامه داشت مشخص شد هر دو متهم مدتي است كه از ايران فرار كرده و به يكي از كشورهاي همسايه رفتهاند.
با اين تفاسير بالاخره پس از مدتها مشخص شد كه قرار است متهم زن پرونده به ايران بازگردد و با توجه به اين موضوع پليس خيلي سريع وارد عمل شد و اين زن را بازداشت كرد.
اين زن كه چارهاي جز اعتراف نداشت وقتي در برابر بازپرس پرونده قرار گرفت گفت: من در اجراي نقشه شوهرم هيچ دخالتی نداشتم و تمامي تهمتهايي كه آن خانم جوان به من زده از روي غرض ورزي بوده است.
اين زن درباره آشنايي خود با شاكي گفت: يك بار در خيابانهاي تهران با شوهرم ميگشتيم كه اين خانم ما را ديد و با عنوان اينكه از من خيلي خوشش آمده است به من نزديك شد. آنطور كه خودش ادعا ميكرد بيزينس ميكرد و به ما ميگفت از اين راه 300 ميليون تومان پول به دست آورده است. او خيلي با ما صميمي شده بود و هروقت فرصت ميشد با من تماس ميگرفت و قرار ميگذاشت تا همديگر را ببينيم. دختر خونگرمي بود و من نميدانستم اين ادعاهاي واهي او قرار است يك روز خودم را هم به خطر بيندازد.
وي درباره ازدواج خود با متهم ديگر پرونده توضيح داد: با شوهرم در جريان يك پارتي كه بازداشت شده بوديم آشنا شدم چون آن موقع دوست دختر و دوست پسر بوديم به پيشنهاد قاضي با هم ازدواج كرده و بعد از مدتي زندگي مشتركمان را آغاز كرديم. من او را دوست داشتم اما او يك مرد عصبي بود كه خانوادهاش بارفروشي ميكردند و خودش مدت يك ماه بود كه بيكار شده بود در خانه ميماند. اين بيكاري باعث شد يك روز كه با شاكي قرار گذاشتم با من بيرون بيايد و در حالي كه در اتوبانهاي تهران در حال گردش بوديم يك جاي خلوتي ايستاد و از شاكي پول خواست. واقعا من كارهاي نبودم و از آنجايي كه خودم را نيز كتك ميزد تصميم گرفتم چيزي نگويم و به شاكي هم گفتم كاري نكند. شوهرم وقتي فهميدم متهم بيشتر از يك ميليون تومان پول ندارد او را در خيابان رها كرد و من به نامزدش زنگ زدم تا بيايد دنبالش. واقعا من قصد بدي نداشتم و ادعاهاي عجيب و غريب شاكي بود كه او را به اين روز انداخت. او دائما ادعا ميكرد با پسرها در خيابان دعوا مي كند و اگر كسي پولش را ندهد او را با ضربه چاقو از پاي در ميآورد. شوهرم از اين ادعاهاي واهي او عصباني شده بود كه دست به چنين كاري زد. من هم به زور شوهرم به تركيه رفتم و از آنجا كه مرا كتك زده بود در آنجا او را بازداشت كردند و من بالاخره توانستم دوباره به تهران بازگردم كه در فرودگاه بازداشت شدم.
در انتها به دستور بازپرس جنايي متهم در اختيار اداره يازدهم آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت و تحقيقات براي بازداشت متهم ديگر پرونده در جريان است.