توبه شيطان در محكمه پس از تعرض به سه زن در اتوبان كرج!
میار: مردي كه حين مسافركشيهاي خود از ميدان آزادي سه زن را هدف سرقت مقرون به آزار قرار داده بود در انتها با اعتراف به همه چيز از قضات خواست كه توبه او را بپذيرند و توبه نامه خود را نيز به قضات تقديم كرد
رسيدگي به اين پرونده با اعلام شكايت مشابه سه زن از مردي درباره سرقت مقرون به آزار و اذيت آغاز شد. در توضيح يكي از شكات آمده بود: قصد رفتن به خانه را داشتم كه در ميدان آزادي سوار يك ماشين شدم. من صندلي پشتي نشسته بودم و قرار بود راننده مسافر ديگري هم سوار كند اما مسافر پيدا نشد و به همين دليل خالي حركت كرد. در ميانه راه حوالي كيلومتر 12 كرج بود كه گفت بايد به پمپ بنزين بروم و بنزين بزنم. بعد از بنزين زدن مسيرش را تغيير داد و حوالي اتوبان خلوتي نگه داشت. بعد از آن تمامي درهاي ماشين را قفل كرد و با استفاده از ريسمان دست و پاي مرا بست و تمامي طلاها و پولم را سرقت كرد و در ادامه با استفاده از زور مرا مورد آزار و اذيت قرار داد.
در جريان رسيدگي به اين پرونده و با توجه به شكايت هر سه زن راننده آزارگر بازداشت و در اختيار ماموران آگاهي قرار گرفت. او كه چارهاي جز اعتراف نداشت همه چيز را اعتراف كرد اما شكايت يكي از زنان را نپذيرفت و اعلام كرد آن زني كه ادعاي تجاوز به عنف كرده است دروغ ميگويد و در حقيقت او با ميل خودش با من رابطه برقرار كرد و حتي شماره كارت شوهرش را داد كه برايش پول بريزم.
در ادامه با اين اوصاف پرونده تكميل شد و قضات جلسه رسيدگي براي محاكمه متهم را ترتيب دادند. او وقتي در شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي قربانزاده در جايگاه قرار گرفت، گفت: من تمامي اتهاماتم را قبول دارم جز همان كه قبلا هم داستانش را گفتهام. آن زن دروغ ميگويد و به دروغ از من اعلام شكايت كرده است وگرنه همين امروز در جلسه دادگاه حاضر ميشد و بار ديگر با آوردن سند و مدرك صحبتهايش را به اثبات ميرساند. من اشتباه كردهام و تمامي گناهانم را نيز قبول دارم اما حالا توبه كردهام و با تنظيم توبه نامهاي كه در زندان آن را نوشتم از هيات قضايي محترم خواستار تخفيف در مجازات خود هستم و ميخواهم اين را هم در نظر بگيريد كه من به معناي دقيق كلمه تجاوزي نكردم و تنها دو شاكي خود را آزار و اذيت كرده و از آنها سرقت كردهام.
در ادامه رسيدگي به اين پرونده، هيات قضايي با توجه به مدارك موجود در پرونده وارد شور شدند تا براي تعيين سرنوشت متهم تصميم گيري كنند.