پنج شنبه، 27 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » فرهنگی » دین و اندیشه » مردم به دلیل رفتار بعضی از آخوند ها بی دین شده اند/ چرا بچه ها دین گریز شده اند!/ در گفت و گویی تفصیلی مطرح شد

مردم به دلیل رفتار بعضی از آخوند ها بی دین شده اند/ چرا بچه ها دین گریز شده اند!/ در گفت و گویی تفصیلی مطرح شد

0
651
کد خبر: 19848
میار: مسئولیت ما در قبال اجتماع چیست و چگونه می شود میان «عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ» و «تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»  جمع کرد؟ استاد محمود امجد در این باره معتقد است: آدم باید روشن و روشنگر شود. وقتی روشن شد، روشنگر هم هست. اگر انسان خودش تاریک باشد، دیگر نمی تواند روشن کند. انسان باید رو به خدا رود و روشن شود، بعد که مثل چراغ روشن شد، آن کسانی که لایق هستند، دورش می آیند و از او استفاده می کنند.

گفت و گو با استاد امجد:

-شفقنا: در راه که می آمدیم، شعری را زمزمه می کردید…

-امجد: یک قدم بر خویشتن نه/ وان دگر در کوی دوست. یعنی وقتی هوا و هوس نباشد، راه خدا روشن است. مشکل ما این است که هوای نفس بر ما قالب است. وقتی دکتر به ما می گوید این کار را بکن و ما نکنیم، مریض می شویم. خدا هم گفته است کارهایی را بکنیم و ما نمی کنیم.

ما باید تابع امر و نهی باشیم.

این شعر یعنی این که راه یک قدم بیشتر نیست. هزار منزل نمی خواهد.

-شفقنا: حضور قلب چیست؟

-امجد: حضور قلب در نماز وقتی برای انسان حاصل می شود که انسان در تمام زندگی موحد باشد. توحید هم این است که انسان دائما با ذکر و فکر باشد؛ دائم الذکر باشد و توجه داشته باشد. و الا وقتی فرد همه کاری می کند و همه فکری می کند، مشخص است که ذهنش در نماز جمع نمی شود.

البته ما نماز می خوانیم به این معنی که خدایا ما یاغی و سرکش نیستیم و اگر نه این نماز نیست. یک عمر «الله اکبر» گفتیم. اگر هفده رکعت نماز را در نظر بگیریم، ۹۵ تکبیر داریم که ۵ تا از آن ها واجب است. اما ما یک عمر تمام این تکبیرهای واجب و مستحب را بلند-بلند می گوییم. یعنی خدا بزرگ است.

اگر این الله اکبر گفتنمان را درست کنیم، حل است. خدا که بزرگ است، انسان در حضور یک شخص بزرگی حواسش پرت نیست. از خدا بزرگتر کیست؟ ما می خواهیم بگوییم خدا بزرگ است. پس باید همه چیز را فراموش کنیم. ولی این کار ما نیست. کار ما این است که اطاعت کنیم  و نمازمان را اول وقت بخوانیم. اگر کار مهمی و گرفتاری ای برای شخصی نباشد،  نمازمان را اول وقت بخوانیم. در نماز توجه داشته باشیم و از ذهنمان مراقبت کنیم.

اینگونه به مرور زمان تمام مدت زندگیمان «نماز» می شود.

خوشا آنان که دائم در نمازند/ بهشت جاودان مأوایشان بی

-شفقنا: پس می فرمایید حضور قلب تنها در نماز نیست؟

-امجد: بله، انسان باید دائما در نماز باشد.

-شفقنا: این که می فرمایید دائما در نماز باشد، یعنی دائما حضور قلب داشته باشد؟

-امجد: حضور قلب یعنی این که آدم باید دائما یاد خدا باشد. اگر دائما یاد خدا نباشد، هیچ وقت نمی تواند در نماز حضور قلب داشته باشد.

خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات/ مگر از نقش پراکنده ورق ساده کنی

تا ذهن انسان پاک نشود، نمی تواند فیض الهی بگیرد؛ منتها:

مـدد از خاطــر رندان طلب ای دل ورنه/ کار صعـب است مبادا که خطـایی بکنیم

باید مواظب باشد که خطایی نکنیم. خطاهای ما دلمان را تاریک می کند، پراکنده می شویم. والا اگر دائما یادخدا باشیم، آن نماز هم با حضور همراه می شود. نماز بهترین وقت توجه به خداست.

همه زندگی ما باید نماز باشد. نماز ارتباط با خداست. بهترین سوغاتی که پیغمبر خدا (سلام و درود خدا بر او و خانواده اش) آورده و بهترین چیزی که در دستگاه پیامبر (دورد خدا بر او و اهل خانه اش) بوده، این ۱۷ رکعت نمازی است که خدا آن را به وسیله پیغمبرش(درود خدا بر او و اهل خانه اش) برای ما فرستاده است.

باید این نماز را درست کنیم. تمام سیر و سلوک در این نماز است. همه کمالات در این نماز است. ما در فکر نماز نیستیم! در فکر خودمان نیستیم! مدام خیالات پراکنده داریم و بیهوده خیالات می کنیم. فکر خوب است. فکر عبادت است. اما بیشتر کار ما «خیالات» و «توهمات» است. به همین جهت از حقیقت باز می مانیم. برای همین اگر یاد خدا باشیم، خدا ما را یاد می کند «اذکرونی اذکرکم» یاد من باشید، یاد شما هستم.

شکر خدا این است که انسان یاد خدا باشد. شیطان هم تلاش می کند که انسان غفلت کند. غفلت و فراموشی بد است. در ۲۴ ساعت زندگیمان ما باید مواظب باشیم که کاری که مَرضیّ خداست انجام دهیم، کاری که مَرضیّ خدا نیست انجام ندهیم؛ این می شود «حضور». اگر چنین شد، در نماز هم «حضور» داریم. در آن صورت می دانیم چه می گوییم: «الله اکبر» یعنی خدا بزرگ است. «الحمدلله رب العالمین» خدایی که همه عالم را اداره می کند، «ربی العظیم » خدای من می شود. مثل این که خدا، خدای من است.

کمالات انسان انس با قرآن، انس با خدا و انس با نماز است. این که آدم دنبال دنیا و مال و مقام برود و بعد بخواهد حضور قلب در نماز داشته باشد، شدنی نیست.

بله، انسان می تواند مقام و پول داشته باشد، اما در تمام حالات یاد خدا باشد «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لابَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ» مردانی هستند که هیچ چیز مانع آن ها نمی شود، همیشه یاد خدا هستند.

خوشا آنان که دائم در نمازند/ بهشت جاودان بازارشان بی

-شفقنا: فرق فکر با اوهام چیست؟

-امجد: فکر این است که از معلوم به مجهول پِی ببریم. معلوم ما این عالم است. این عالم معلوم است. آن چیزی که مجهول است، «هدف» است. آیا این عالم هدف دارد؟ البته که این عالم هدف دارد. پس یک معادی هست. آدم وقتی که در فکر معاد و قیامت باشد، جمع و جور می شود.

این فکر است. و اگر نه بقیه اش خیالات است. چه کنم؟ چه کنم؟ خیالات است… بترسم از این که نکند فلان کس منافع مرا به خطر اندازد. طمع داشته باشم. یا همه اش فکر جمع مال باشم. یا این که به فکر مُرید و مُرید بازی باشم. این چنین فردی با خدا کار ندارد. آدمی که با خدا کار دارد، با خلق کار ندارد؛ مگر آن که بخواهد خدمت کند و فقط کارِ خوب کند.

-شفقنا:برای خلق چه کار می تواند کند؟

-امجد: خدمت کند. هر کاری که می تواند بکند، بکند. کمک فکری کند. کمک مالی کند. هرکاری می تواند بکند. اگر پول دارد، کمک مالی کند. اگر فکر دارد، کمک فکری کند. اگر علم دارد، کمک علمی کند، تعلیم دهد، یاد دهد.

-شفقنا: یک بار گفته بودید انسان باید برای دیگران مثل چراغ باشد.

-امجد: بله، وقتی انسان روشن شد، چراغ است.  وقتی چراغ روشن شد، دیگران استفاده می کنند. آدم باید روشن و روشنگر شود. وقتی روشن شد، روشنگر هم هست. اگر انسان خودش تاریک باشد، دیگر نمی تواند روشن کند. انسان باید رو به خدا رود و روشن شود، بعد که مثل چراغ روشن شد، آن کسانی که لایق هستند، دورش می آیند و از او استفاده می کنند.

-شفقنا: این که می گوید المعروف بقدرالمعرفه یعنی چی؟

-امجد: یعنی به کسی که نمی تواند از پول استفاده کند، اگر شما صد هزار یا یک میلیون تومان پول بدهی، نمی تواند از آن استفاده کند.

این قدری که به دین آشنایی دارد، این قدری که ظرفیت دارد و این قدر که «خوب» است می توانی به او کمک کنی.

حضرت (سلام خدا بر او) برای این که معرفت و ارزش معرفت را بگوید، می فرماید «المعروف بقدرالمعرفه». یعنی خوبی به اندازه معرفت است. به اندازه ای که او معرفت و گنجایش دارد، ارزش دارد. بیش از ارزش خودش نباید چیزی به او داد. یعنی به هر کسی باید به اندازه ظرفیت خودش کمک کرد.

-شفقنا: برداشت من از این روایت این بود که بهره ما از هر کار خیری، به اندازه میزان شناختی است که از آن کار کسب کرده ایم. مثلا ما همان قدر از نماز بهره می بریم که آن را می شناسیم.

-امجد: هر چقدر توجه داریم، بهره داریم. و الا نماز یک صورت خشک است. البته ما با نماز خواندنمان می خواهیم بگوییم ما یاغی و سرکش نیستیم؛ خدایا دسمتان را بگیر.

-شفقنا: این که می فرمایید انسان می تواند دائما در حال حضور باشد، این حالی است که انسان به دست می آورد و یا خدا به او عطاء می کند؟

-امجد: انسان وقتی که یاد خدا برایش اهمیت داشت… ما همه تنهاییم، مگر این که با خدا باشیم «هُوَ مَعَکُمْ أَینَما کُنْتُمْ» خدا با شماست. ما هم باید با خدا باشیم. وقتی با خدا بودیم، نه می ترسیم و نه وحشت داریم. همه ترس ما این است که اگر مردیم ، بچه هایمان چه می شوند؟ حلال و حرام را برای اولاد خود جمع می کند. آن اولاد هم  مصرف چیز دیگر می کند. این که نمی شود. باید انسان توکلش بر خدا باشد. یعنی فقط خدا را راضی کند.

انسان باید در صدد باشد. منتها ما بنده خدا هستیم. شأن ما بندگی است. هیچ چیز جز بندگی نداریم. اگر بنده باشیم، همه چیز درست است.

-شفقنا: این دائم الحضور بودن به انسان عطاء می شود و یا انسان کسب می کند؟

-امجد: باید تلاش کرد. من اگر رانندگی بلد نباشم، باید یاد بگیرم. آن وقت در هنگام رانندگی، در پیچ و خم ها، یک چیزهایی یاد می گیرم. باید در پیچ و خم های زندگی، یک چیزهایی یاد بگیرم. اگر در پیچ و خم های زندگی انسان به یاد خدا باشد، چیزهایی یاد می گیرد و چیزهایی گیرش می افتد. خیلی چیزها گیرش می آید.

فقط و فقط سعادت در بندگی خداست. ما بنده ی سراپا نیازیم. او کارساز بی نیاز است. به ما گفته است که این کارها را بکنیم: نماز بخوانیم، روزه بگیریم تا ما همرنگ خدا شویم؛ بی رنگِ بی رنگ. بی رنگی، رنگ خداست. دیگر به هیچ چیز تعلق نداشته باشیم. تعین نداشته باشیم. فکر شخصیت و مصلحت شخصی خود نباشیم. فکر بندگی باشیم. انسان نباید فکرِ مصلحت خودش باشد و بنابراین کسی که با خدا آشناست، از غیر خدا هیچ چیزی نمی خواهد و از خدا هم غیر خدا را نمی خواهد. چیزی از این با ارزشتر نیست.

-شفقنا: یعنی چنین کسی مطلوبش فقط خداوند می شود؟

-امجد: مطلوبی جز خدا ندارد.

-شفقنا: در صحبت هایتان فرمودید که اگر انسان موحد نشود، به آن نتیجه نمی رسد.
-امجد: بله. نمی شود که ما مشرک باشیم و به همه اسباب چنگ بزنیم و با خدا کار نداشته باشیم و بعد انتظار داشته باشیم نماز موحدانه بخوانیم! در چنین وضعیتی در موقع نماز حواسمان جمع می شود؟ البته که نمی شود.

ما در تمام حالات باید ببینیم که خدا موثر است. اگر اسباب هم می گوییم، در همان اسباب هم خدا موثر است. یعنی آن آتش هم نمی سوزاند تا خدا نخواهد.

-شفقنا: چگونه می توانیم به این شناخت برسیم؟

-امجد:خودت را بشناسی و بشناسی که فقیری.

-شفقنا: خودم را بشناسم که فقیرم؟

-امجد: بله. فقیری، هیچ چیز نداری. بینایی و شنواییت برای خودت است؟

-شفقنا: نه، نیست.

-امجد: بفهمی که من سراپا فقرم و او غَنی است.

شفقنا: چگونه می توانم به این شناخت برسم؟

امجد: به این فکر کن که سراپا احتیاجی. احتیاج خودت را نمی فهمی؟ گرسنه می شوی. تشنه نمی شوی؟ اگر خدا به تو شنوایی و بینایی نداده باشد که نمی توانی بشنوی و ببینی. پس در همه چیز فقیری. خداست که دائما به تو بینایی و شنوایی می دهد. خداست که تو را سیر و سیراب می کند. انسان باید بفهمد که فقیر است. ما هیچ چیز نبودیم و یک روز به این دنیا آمدیم. وقتی آمدیم در شکم مادر از ما پذیرایی کردند. بعد هم در دامن مادر پذیراییمان کردند. حالا ولمان می کنند؟! باید چشممان فقط به خدا باشد.

-شفقنا:  این که  دستمزد ها زندگی را می بینم؛ این که خدا دارد  روزی می دهد را نمی بینم.

-امجد: این به خاطر بی معرفتی است. این به خاطر نقص ایمان است. و الا اگر انسان ایمان داشته باشد که خدا هست و خدا رزاق و رحیم است و این ها وسیله است،می فهمد که اگر تمام عالم و دست و پای من بسته باشد، خدا روزی مرا می رساند. منتها من باید وظیفه ام را انجام دهم. اگر الآن وظیفه ام این است که کار کنم، باید کار کنم. اما اگر دیدم برای این که کار کنم، باید خیانت کنم، باید در خانه بنشینم.

-شفقنا: بعضی کسانی که به این شناخت رسیده اند، می گویند که این شناخت به ما عطاء شده است.

-امجد: همه اش موهبت است.
دسته بندی: دین و اندیشه / اسلاید
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید