شنبه، 29 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » انتظامی » راز مراجعه اين دختر كچل به خانه هاي جنوب تهران چه بود| او و دوست پسرش امنيت تهران را ربوده بودند+‌تصوير

راز مراجعه اين دختر كچل به خانه هاي جنوب تهران چه بود| او و دوست پسرش امنيت تهران را ربوده بودند+‌تصوير

0
647
کد خبر: 16891

میار: متهمین پرونده سرقت های سریالی دوچرخه در محله های فلاح،  شهرک ولیعصر و خانی آباد دستگیر شدند

سرهنگ اردشیر نادری رییس کلانتری 161 ابوذر در توضیح این خبر به خبرنگار ما گفت: از مدتی پیش سرقت های سریالی دوچرخه در جنوب غرب تهران افزایش یافته بود و ماموران عملیات این کلانتری در جست و جوی سرنخی از متهمان برای دستگیری آنها بودند. در راستای رسیدگی به این پرونده دوربین های مداربسته یکی از محل های سرقتی توسط ماموران مورد بررسی قرار گرفت که یکی از متهمین سابقه دار با نام مستعار حسین دوقلو مورد شناسایی قرار گرفت که اتفاقا برادر این متهم سابقه دار نیز به اتهام سرقت در زندان به سر می برد. با کارهای عملیاتی ویژه مخفیگاه متهمین که خانه مجردی حسین دوقلو بود شناسایی شد و ماموران وارد محل شدند و متهمان را در اقدامی سریع دستگیر کردند و به کلانتری دلالت دادند و در محل نیز بیش از ۳۰ دستگاه دوچرخه سرقتی نیز  کشف شد. در ادامه حسین دوقلو مورد بازجویی قرار گرفت که بیان داشت به همراهی دو متهم دیگر پرونده معروف به احمدسیاه و مجیددختر (تنها متهم دختر پرونده) بیش از ۱۰۰ فقره سرقت دوچرخه از منازل مسکونی شهروندان مرتکب شده اند. متهمان شیوه و شگرد خود را نیز به این صورت بیان کردند که با مراجعه به مجتمع های مسکونی در ابتدای امر مجید دختر را برای جلب اعتماد جلو می انداختند تا او با بهانه اینکه همسایه واحد پایینی است و کلید خود را جا گذاشته در را برای متهمین باز کرده و در ادامه حسین دوقلو به همراه احمد سیاه وارد مجتمع می شدند و دوچرخه ها را سرقت می کردند. حسین دوقلو انگیزه سرقت ها را اینگونه توضیح داد که برای تهیه پول مواد مصرفی خود مجبور به سرقت بوده اند و هر دوچرخه را ۱۵۰ هزارتومان به میثم می فروختند که تنها ۱۳۰ هزار تومان آن را برای خرید یک گرم شیشه هزینه می کردند.

در ادامه گفت و گوي اختصاصي خبرنگار ما را با حسين دوقلو مي خوانيد:

انگيزه ات از سرقت چه بود؟

اعتياد. بايد مواد مي كشيدم و پول موادم جور نبود.

زياد مواد مي كشي؟

بله. تازگي ها كه مواد گران هم شده بود مجبور بوديم بيشتر هم دزدي كنيم.

اين باند را چطور تشكيل دادي؟

پس از آزادي از زندان به سراغ دوست دخترم رفتم، يعني مجيد دختر. با او صحبت كردم و قرار شد اين بار سرقت دوچرخه انجام بدهيم و حدودا چهار ماه بود كه سرقت مي كرديم.

مجيد دختر يعني چه؟

معناي خاصي ندارد. مجيد اسم ديگري دارد و از وقتي كه موهايش را كوتاه كرد و تقريبا يك بار موهايش را كچل كرده بود به او گفتند مجيد دختر. چون اسم پدرش نيز مجيد بود و ته چهره اش نيز به بابايش مي خورد درواقع اين اسم را رويش گذاشتند.

احمدسياه را كجا پيدا كردي؟

او راهش از ما جدا بود. با هم سرقت مي كرديم اما مال ها را كه قسمت مي كرديم يك قسمت از مال ها براي من بود كه به مالخرم مي فروختم و 150 هزار تومان مي گرفتم كه اين اواخر 130 هزار تومان از اين پول را فقط بابت خريدن شيشه و مصرف آن با مجيد مصرف مي كردم. احمدسياه نيز براي خودش دوچرخه ها را بر مي داشت و براي خريد مواد مصرفي اش آنها را سر وقت به مالخرش مي فروخت.

معمولا با يك شيوه سرقت مي كرديد؟

بله. هميشه مجيد را جلو مي انداختيم و چون دختر بود بيشتر به او اعتماد مي كردند. همينكه او زنگ ساختمان را مي زد و مي گفت من همسايه واحد پايين يا بالا هستم و كليدم را در خانه جا گذاشته ام در را برايش باز مي كردند. بعد از آن من و احمد دوچرخه ها را سرقت مي كرديم.

مثل اينكه قبلا هم تحت تعقيب بوده اي؟

من هميشه به خاطر سرقت تحت تعقيب ام و در اين مدت كه آزاد بودم دوبار از دست ماموران آگاهي كه براي دستگيري ام به خانه ام آمده بودند فرار كردم اما اين بار نمي دانم چه اتفاقي افتاد كه ماموران كلانتري توانستند مرا بازداشت كنند.

دسته بندی: انتظامی / حوادث / اسلاید
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید