جمعه، 28 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » محاكمه عامل جنايت بيمارستان عرفان| او عاشق زن متاهل شد و يك شب با پنچر كردن لاستيك ماشين در خيابان خلوت....+ تصاوير صحنه قتل

محاكمه عامل جنايت بيمارستان عرفان| او عاشق زن متاهل شد و يك شب با پنچر كردن لاستيك ماشين در خيابان خلوت....+ تصاوير صحنه قتل

0
1 650
کد خبر: 15145
میار: آذر ماه سال 95 بود كه راننده‌های خودروهای عبوری در خیابان بخشایش سعادت‌آباد صدای تیراندازی شنیدند. آنها در آن‌طرف خیابان و کنار یک خودروی رانا مرد جوانی را دیدند که نقش زمین شده بود و آثار خون روی صورت و سرش دیده می‌شد. شاهدان به کمک او شتافتند و مردجوان را به بیمارستان عرفان که در نزدیکی محل حادثه بود، رساندند.

مرد جوان اما به‌دلیل شدت خونریزی جانش را از دست داده بود و گزارش مرگ اسرارآمیز وی به مأموران کلانتری شهرک غرب و قاضی مرادی کشیک جنایی اعلام شد. طولی نکشید که قاضی جنایی به همراه تیم تجسس در محل حادثه حاضر شدند. آنطور که مشخص بود قربانی مرد 34ساله‌ای بود که آن شب در حال گرفتن پنچری لاستیک خودروی رانای خود هدف 2شلیک گلوله قرار گرفته. هیچ‌کس شاهد تیراندازی نبود اما در بررسی‌ها مشخص شد یکی از ساختمان‌ها در نزدیکی محل حادثه مجهز به دوربین مداربسته است که با دستور قاضی، تصاویر آن مورد بازبینی قرار گرفت.

دوربین‌ها نشان می‌دادند که قربانی پس از توقف کنارخیابان، از ماشین پیاده شده و در حال پنچرگیری لاستیک بود که ناگهان خودروی پرایدی در یک قدمی او توقف کرد. به جز راننده که صورتش را پوشانده بود، مردی دیگر در صندلی جلو نشسته بود که از ماشین پیاده شد. او که نقاب به چهره داشت، اسلحه کمری را به سمت مرد جوان نشانه گرفت و 2گلوله شلیک کرد. پس از آن سوار ماشین شد و هردو گریختند.

در مرحله بعد کارآگاهان با شناسایی خانواده قربانی به تحقیق از آنها پرداختند که مشخص شد مرد جوان در یک دارالترجمه حوالی میدان فردوسی کار می‌کرده و شب حادثه در راه بازگشت به خانه‌اش در شهرک غرب بود که قربانی نقشه قاتلان نقابدار شده است. از سوی دیگر با توجه به اینکه قاتلان بسیار حرفه‌ای نقشه جنایت را اجرا کرده بودند، این فرضیه قوت یافت که پنچرکردن لاستیک خودروی مقتول هم جزئی از نقشه آنها بوده است تا سر فرصت و در جایی خلوت دست به جنایت بزنند. 

بازداشت متهم

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

کارآگاهان جنایی با حضور در محل جنایت اطلاع پیدا کردند که جنایت دقیقا در مقابل دوربین های مداربسته بیمارستان بوقوع پیوسته است ؛ بلافاصله تصاویر ضبط شده ی دوربین های مداربسته بیمارستان موردبررسی قرار گرفت و صحنه ی نحوه وقوع جنایت از چندین زاویه ، در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت .

با بررسی تصاویر بدست آمده از دوربین های مداربسته ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول به دلیل پنچر شدن لاستیک خودرو شخصی اش به روشنایی مقابل درب ورودی بیمارستان مراجعه ، در حین تعویض لاستیک خودرو شخصی با صورت پوشیده به او نزدیک و با خارج کردن اسلحه کمری از داخل یک پاکت [ظاهرا] تبلیغاتی ، از ناحیه پشت سر مورد اصابت دو گلوله قرار گرفته و قاتل پس از ارتکاب جنایت ، به سرعت از محل خارج و با یک دستگاه خودرو پراید سفید رنگ و بهمراه همدستش ( راننده پراید ) از محل متواری شده است .

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ، همزمان با بررسی دقیق تصاویر بدست آمده از دوربین های مداربسته به تحقیق از خانواده مقتول پرداخته و اطلاع پیدا کردند که مقتول ، متأهل ، پدر دو دختر 10 ساله و 18 ماهه ، مترجم زبان انگلیسی بوده و محل کارش نیز در محدوده دانشگاه تهران قرار داشته است .

تحقیقات پلیسی حکایت از آن داشت که مقتول دارای حسن شهرت در میان اعضای خانواده ، دوستان ، همکاران و همسایگانش بوده و هیچگونه سابقه درگیری و اختلاف شخصی و یا مالی با کسی نداشته است ؛ همچنین در ادامه ی تحقیقات مشخص شد که مقتول دارای سابقه فعالیت ورزشی در رشته والیبال بوده و شب وقوع جنایت نیز قصد داشته تا به یک سالن ورزشی در شهرک امید در شرق تهران مراجعه کندو دقیقا به همین دلیل از محل سکونتش در منطقه سعادت آباد خارج شده که در حین رفتن به سمت سالن ورزش ، به قتل رسیده است .

کارآگاهان جنایی در ادامه تحقیقات و با بررسی دقیق تصاویر بدست آمده از دوربین های مداربسته موفق به شناسایی دقیق خودرو پراید مورد استفاده در شب جنایت شدند .

با شناسایی دقیق پراید ،صاحب آن به نام "احسان . ل"  38 ساله  شناسایی ، کارآگاهان با مراجعه به محل کار احسان در یک چاپخانه واقع در منطقه ی هفت تیر ، او را در ساعت 17  عصر 29 دیماه همان سال دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل کردند .

"احسان . " در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع و یا معاونت در ارتکاب جنایت شد اما در ادامه تحقیقات با اعتراف صریح به حضور در محل جنایت ، یکی از دوستانش به نام "پوریا . الف" را به عنوان عامل اصلی جنایت معرفی کرد .

"احسان . " در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : " حدود سه سال پیش بود که با پوریا دوست شدم ؛ اخیرا پوریا مدعی شده بود که زن و مردی وارد زندگی پدرش شدند و باعث بروز مشکلات زیادی برای خانواده اش شدند و دائما می گفت که باید حال آنها را بگیرد ؛ چند روز پیش از جنایت ، با ماشین پوریا به سعادت رفتیم و مدتی را در خیابان چرخیدیم ؛ چند روز بعد ، پوریا مجددا به بهانه ی زاغ زدن و آمار گرفتن و نهایتا رفتن به استخر ، به در منزل ما آمد و اینبار ماشینش را پارک کرد و دو نفری با ماشین من به سعادت آباد رفتیم . داخل سعاد آباد ، مرتبه اول که پوریا از ماشین پیاده شد ، من در خیابان ایستادم و پوریا داخل یک کوچه رفت ؛ گویا ماشین  مقتول روبروی یک مغازه ایستاده بود  آنرا انگار پنچر کرده بود . زمانیکه پوریا سوار ماشین شد ، با راهنمایی پوریا به دنبال یک ماشین حرکت کردیم تا اینکه ماشین برای بار دوم و اینبار در مقابل بیمارستان عرفان توقف کرد و من با راهنمایی پوریا چند متر جلوتر توقف کردم . راننده خودرو مورد نظر پس از توقف ، صندوق عقب خودرو را باز کرد و مشغول تعویض لاستیک بود که پوریا از ماشین پیاده شد ؛ پوریا به سمت او رفت ؛ ناگهان صدای دو گلوله آمد ؛ من با وحشت فراوان حرکت کردم و پوریا را کمی بالاتر از محل توقف ماشین مقتول سوار کردم و محل را ترک کردیم ؛ بی هدف و با راهنمایی پوریا رانندگی می کردم ؛ کنار اتوبان شیخ فضل الله ایستادم ؛ پوریا پیاده شد و بعد از مدتی برگشت و اینبار اسلحه همراهش نبود " .

با اعترافات صریح احسان مبنی بر معرفی عامل اصلی جنایت ، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با مراجعه به محل کار پوریا . الف  39 ساله  در مغازه فست فودی اش واقع در منطقه هفت تیر ، او را دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل کردند .

پوریا پس از دستگیری منکر هرگونه ارتکاب جنایت می شود اما در تحقیقات پلیسی مشخص شد که او پیش از ازدواج مقتول ، در آنزمان خواستگار همسرِ مقتول بوده و بر این موضوع اصرار فراوان داشته است ؛ برابر تحقیقاتِ کارآگاهان ، پوریا نیز در آن زمان با شخص دیگری ازدواج می کند اما در فاصله کوتاهی ، متارکه کرده و این بار با وجود گذشت چندین سال و به انگیزه انتقام گیری ، طراحی ارتکاب جنایت و مرگ مقتول را داشته است.

محاكمه در دادگاه
متهمين كه در شعبه يازدهم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي متين راسخ حضور يافته بودند، با شكايت اولياي دم و تقاضاي شان مبني بر قصاص روبرو شدند. متهم رديف اول تمامي اعترافات خود را كه در اداره آگاهي در زمينه قتل مقتول انجام داده بود منكر مي شود و اين بار مي گويد من در اين ماجرا هيچ كاره ام و شب واقعه نيز در ميدان صادقيه بودم و از اصل ماجرا خبري ندارم. 
در ادامه متهم رديف دوم در جايگاه قرار مي گيرد و مي گويد كه تمامي نقشه را متهم رديف اول كشيده بود و انكار هاي الان ش نيز به دروغ است. در انتها قضات شعبه يازدهم دادگاه كيفري يك استان تهران وارد شور شدند تا براي تعيين سرنوشت متهمين تصميم گيري كنند. 
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید