50 قسم خورنده هم نتوانست اين زن را قاتل كند| سرانجام ناخوش دعواي زن و شوهري سر كره و مربا!+ تصوير
به گزارش میار، رسیدگی به این پرونده از دوم فروردین ماه سال 94 آغاز شد. در آن زمان همسایگان این زن 34 ساله که با فریادهای او به خانهاش رفته بودند با مشاهده پیکر خونین شوهر 30 سالهاش به نام میثم موضوع را به پلیس خبر دادند. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیق از همسر وی آغاز شد. حمیده در نخستین بازجوییها مدعی شد همسرش خودکشی کرده است. وی گفت: من و شوهرم 8سال قبل در شهرستان با هم ازدواج کردیم و برای زندگی به تهران آمدیم. زندگی بدی نداشتیم اما چون بچه دار نمیشدیم اختلاف هایمان شدت گرفته بود.میثم بیکار بود در این مدت من با خیاطی سعی کردم زندگی را بچرخانم باوجود اینکه خانواده شوهرم مرا به خاطر اینکه چهارسال از شوهرم بزرگتر بودم تحقیر میکردند اما من فقط به خاطر اینکه شوهرم را دوست داشتم زندگی کردم.حتی بهخاطر او موضوع نازا بودنش را به کسی نگفتم چون در بین فامیل اعتماد به نفسش را ازدست میداد با این حال خانواده شوهرم که فکر میکردند مشکل از من است از شوهرم میخواستند که من را طلاق بدهد. صبح روز حادثه او دوباره بر سر اینکه چرا برای صبحانه کره نخریدهام با من دعوا کرد و ناگهان به آشپزخانه رفت و با چاقو چند ضربه به سینهاش زد من هم وحشتزده از همسایهها کمک خواستم.
این زن پس از بازداشت به اتهام قتل همسرش در دادگاه محاکمه و به درخواست مادر شوهرش به قصاص محکوم شد اما حکم صادره در دیوان عالی کشور تأیید نشد. به این ترتیب پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
متهم همچنان مدعی شد که بیگناه است و شوهرش خودکشی کرده است. به این ترتیب اين زن بار دیگر اوايل همين سال جاري از خودش دفاع کرد.
او در آن جلسه محاكمه كه در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران تشكيل شده بود، پای میز محاکمه ایستاد و در برابر قضات گفت: سامان مدتی بود اعتیادش را ترک کرده بود اما قرص مصرف میکرد. او هر بار به بهانهای با من درگیر میشد. چون روز ششم عید جشن عروسی برادرزادهام بود از شوهرم خواستم برای شرکت در جشن عروسی به شهرستان برویم، اما او بهانهگیری میکرد. همسرم چندبار نظرش را درباره رفتن به سفر تغییر داد و سر همین موضوع تا نیمهشب با هم درگیر بودیم. من صبح زود برای خرید از خانه بیرون رفتم. وقتی به خانه برگشتم برای سامان صبحانه آماده کردم. او وقتی دید کره نخریدهام بار دیگر عصبانی شد. به او گفتم فراموش کردهام کره بخرم اما او قبول نکرد. او میگفت قصد لجبازی با او را داشتهام. همسرم همان موقع به آشپزخانه رفت و با کارد به سینه خودش زد.
در پایان آن جلسه و با توجه به اختلاف آرا در این پرونده قضات برای بررسیهای بیشتر وارد شور شدند تا درباره سرنوشت متهم تصمیمگیری کنند و امروز بار ديگر اين جلسه در شعبه چهارم دادگاه كيفري تشكيل شد و اولياي دم كه سعي كرده بودند 53 نفر از فاميل هاي نسبي خود را براي ياد كردن قسم بياورند با به حساب نيامدن شش قسم از اين 53 قسم( به دليل انصراف خود قسم خورنده و يا نسبي نبودن نسبتش با مقتول) قرار شد اولياي دم قسم را به خود متهم رد كنند كه اولياي دم نپذيرفتند و به اين ترتيب با تصميم قضات به زودي متهم از زندان آزاد خواهد شد اما در صورتیکه اولیای دم بتوانند قسم خورندگان دیگری بیاورند امکان اثبات قاتل بودن زن جوان وجود دارد.