یکشنبه، 30 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » خواهران دوقلو براي قتل پدرشان دو دانش آموز را اجير كردند

خواهران دوقلو براي قتل پدرشان دو دانش آموز را اجير كردند

0
810
کد خبر: 13678

میار: دو خواهر با ادعاي اينكه پدرشان آنها را آزار مي داد و كتك مي زد از طريق مرد جواني دو نفر را اجير كردند تا پدرشان را بكشد.

ساعت 11 شب هشتم دي ماه سال 93 زنگ آيفون يک خانه ويلايي در تهران نو به صدا درآمد. دختر خانواده وقتي آيفون را برداشت صداي مرد غريبه اي را شنيد که از او خواست به پدرش بگويد براي دقايقي به در حياط خانه شان برود.

از آنجا که اشكان پدر خانواده در خواب بود همزمان با صداي زنگ از خواب بيدار شد و وقتي از دخترش شنيد جلوي در با او کار دارند غافل از اينکه چه سرنوشت شومي در کمين است پايين رفت، او در حياط را باز کرد و در تاريکي شب با دو جوان ناشناس روبه رو شد. هنوز ثانيه هايي نگذشته بود که اهل خانه با صداي کمک خواهي پدر به جلوي در دويدند و با پيکر خون آلود اشكان که کنار در حياط افتاده بود روبه رو شدند. مادر و دختر خانواده که شوکه شده بودند فريادزنان از همسايه ها کمک خواستند تا اينکه دقايقي بعد تکنيسين هاي اورژانس پاي در قتلگاه گذاشتند و ديدند کار از کار گذشته و مرد 60 ساله ديگر نفس نمي کشد. ماجراي قتل اين مرد به بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران مخابره شد. دقايقي بعد تيمي از کارآگاهان وارد عمل شدند و در بررسي هاي ميداني پي بردند که قرباني جنايت از سوي دو پسرجوان هدف چاقو قرار گرفته و عاملان جنايت پس از ارتكاب جنايت سريعا از محل گريخته اند. دختر خانواده که از پشت پنجره صحنه قتل پدرش را ديده بود به تيم تحقيق گفت: پدرم خواب بود که زنگ آيفون به صدا درآمد، وقتي آيفون را برداشتم مرد جواني با صداي خشن گفت به اشكان بگو براي دقايقي به در حياط بيايد. پدرم خواب بود چون هوا سرد بود پدرم کاپشن پوشيد و از پنجره او را مي ديدم، وقتي در را باز کرد ديدم که دو پسر جوان به زور مي خواهند وارد حياط شوند اما پدرم مقاومت کرد. همان لحظه زمين خورد، با ديدن اين صحنه سريع خودم را به پدرم رساندم و ناگهان ديدم که خونريزي شديد دارد. همانجا فريادزنان از همسايه ها کمک خواستم. در ادامه تحقيقات ميداني پليس جنايي پي برد که پدر خانواده از مدت ها پيش با همسرش اختلاف داشته است.

در اين مرحله مادر خانواده گفت: شوهرم مردي سختگير بود و هميشه به دخترم فرناز که مهندس صنايع غذايي است به خاطر رشته دانشگاهي اش اعتراض مي کرد و مدام مي گفت چرا ازدواج نمي کني. از سويي هميشه نسبت به شوهر مهناز دختر ديگرم انتقاد داشت و مي گفت چرا سرکار نمي رود و بيکار در خانه مي نشيند. اختلاف ما بيشتر سر اين موضوع ها بود.

همين سرنخ کافي بود تا کارآگاهان پليس خواهران دوقلو را که هر دو مهندس صنايع غذايي هستند تحت بازجويي قرار دهند. فرناز که دچار تناقص گويي شده بود در اعترافاتش گفت: چون پدرم به بهانه هاي مختلف مرا اذيت مي کرد به ستوه آمده بودم و با مردي به نام محمدحسين مشورت کردم تا پدرم را بترساند و او نيز پذيرفت اما هرگز به او نگفتم پدرم را به قتل برساند. با اعترافات اين دختر ناخلف، محمدحسين دستگير شد و خيلي زود اعتراف کرد که براي کشتن اشكان دو پسر محصل را که هم محلي شان است اجير کرده بود. با اعترافات اين مرد، دو پسر دانش آموز به نام هاي اصغر و حسين دستگير شدند. حسين که عامل اصلي اين جنايت هولناک است در شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران به رياست قاضي عبداللهي و چهار مستشار محاکمه شد. اين پسر جوان وقتي پشت تريبون ايستاد در مقام آخرين دفاع از خود گفت: قتل را قبول دارم اما هيچ گاه قصد کشتن اشكان را نداشتم، چند روز پيش از جنايت محمدحسين که انسان شريف و مورد اعتماد بنده بود نزد من و اصغر آمد و گفت مردي در تهران دخترانش را خيلي شکنجه مي دهد. محمدحسين با اين حرف ها من و اصغر را تحت تاثير قرار داد و خواست که اين مرد را به قتل برسانيم و 200 هزار تومان به ما پول داد تا چاقو و لباس بخريم. يک روز پيش از جنايت به ميدان گمرک رفتيم و چاقويي خريديم سپس به خاورشهر رفتيم، شب جنايت محمدحسين من و اصغر را سوار بر خودرويش کرد و براي کشتن مقتول ما را به تهران نو برد. شب حادثه ما به در خانه قرباني رفتيم، من زنگ خانه را زدم و به دختر او گفتم به اشكان بگو به مقابل در حياط بيايد. اشكان وقتي آمد با او درگير شديم، اصغر او را هل داد همزمان من ضربه اي به او زدم، ناگهان تعادلم را از دست دادم و چاقو از دستم افتاد. آنجا بود که اصغر فرار کرد و من تنها ماندم. ترسيدم که مبادا اشكان مرا بگيرد و تحويل پليس دهد كه دوباره چاقو را از روي زمين برداشتم و سه ضربه ديگر به او زدم و از محل فرار کردم، از آنجا که 200 متر جلوتر محمدحسين داخل خودرويش منتظر ما بود سوار خودروي او شديم و از محل فرار كرديم. بنابر اين گزارش، در پرونده اين جنايت حسين عامل اصلي جنايت شناخته شده و به قصاص محكوم مي شود و محمدحسين نيز به همراه خواهران دوقلو و اصغر با اتهام معاونت در قتل بازداشت مي شوند.

با اين تفاسير پرونده به ديوان عالي كشور فرستاده مي شود كه به علت وجود نقض هايي پرونده به دادگاه بازگردانده شده و در شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي بابايي مورد بررسي قرار مي گيرد و دوباره متهم اصلي به قصاص محكوم مي شود و محمدحسين 15 سال و بقيه متهمان نيز حبس هاي با مدت كمتري مي گيرند. با ارسال اين پرونده به ديوان عالي كشور، راي مورد تاييد قضات عاليرتبه ديوان عالي قرار گرفت و پرونده براي اجراي احكام مربوطه به دادسراي جنايي تهران ارسال شد.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید