رهايي از طناب دار براي قاتلي كه پدر و مادرش را كشت+تصوير
میار: ٢٧ بهمن سال ٩٥ پسری در تماس با اورژانس و آتشنشانی از گازگرفتگی پدر و مادرش خبر داد. بلافاصله امدادگران راهی محل حادثه که خانهای قدیمی در بومهن بود، شدند. معاینات و بررسیهای اولیه نشان میداد که این زوج دچار خفگی شده و جان خود را از دست دادهاند. کارشناسان سازمان آتشنشانی هم نشت گاز شهری را علت این گازگرفتگی اعلام کردند.
در ادامه، تحقیقات در این زمینه آغاز و اجساد برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. کارآگاهان در ابتدا به سراغ پسر ۱۷ساله این زوج که با ماموران تماس گرفته بود، رفتند. حمید درباره این ماجرا به ماموران پلیس گفت: صبح برای کاری از خانه خارج شدم. وقتی برگشتم بوی شدید گاز در خانه پیچیده بود. همان لحظه نگران شدم و پس از بررسی خانه جسد پدر و مادرم را دیدم. همان موقع نیز با اورژانس تماس گرفتم که امدادگران بعد از حضور در خانه و معاینه پدر و مادرم، مرگشان را تأیید کردند.
درحالیکه همه تصور میکردند این زوج بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست دادهاند، گزارش پزشکی قانونی راز یک جنایت هولناک را فاش کرد. بررسی کارشناسان پزشکی قانونی نشان داد که روی گردن این زوج آثار خونمردگی وجود دارد و به احتمال زیاد کسی آنها را خفه کرده است. با این گزارش و کشف سرنخهای دیگری که حکایت از جنایت داشت، تحقیقات پلیس وارد مرحلهای تازه شد. کارآگاهان پلیس در نخستین گام از تجسسهای خود به پسر این زوج که با ماموران تماس گرفته بود، مظنون شدند و او را مورد بازجویی قرار دادند.
او که سعی داشت همان صحبتهای قبلی خود را تکرار کند، وقتی با دلایل و مدارک پلیس روبهرو شد، راز قتل عام خانوادگی را فاش و درنهایت اعتراف کرد که پدر و مادر خود را با همدستی دوستش به قتل رسانده است. حمید درباره جزییات این جنایت گفت: پدر و مادرم رفتار خوبی با من نداشتند و همیشه مرا اذیت میکردند. مرتب با آنها درگیر بودم. برای همین بعد از یک مشاجره طولانی، تصمیم به قتل گرفتم. موضوع را با صمیمیترین دوستم در میان گذاشتم. او هم گفت که کمکم میکند. ابتدا داروی بیهوشی تهیه کردیم. من دارو را به آنها دادم که پس از خوردن بیهوش شدند.بعد هر دو را خفه کردیم. رد زخم روی دستم هم مربوط به مقاومت آنهاست. وقتی از مرگشان مطمئن شدم، شیر گاز را باز گذاشتم و از خانه بیرون رفتم. میخواستم با صحنهسازی، مرگ آنها را بر اثر گازگرفتگی جلوه دهم.
با اعتراف این پسر ۱۷ساله، همدست او هم بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد. آنها صحنه جنایت را هم بازسازی کردند و پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.چندي پيش این دو پسر نوجوان از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه کیفری يك استان تهران منتقل شدند. متهمان به همراه یک مشاور در کانون اصلاح و تربیت، در جلسه حاضر شدند. تنها خواهر متهم که ١٣سال دارد، برای برادرش گریه میکرد و میگفت نمیخواهم او را اعدام کنند.
در اين جلسه كه به رياست قاضي كيخا و به مستشاري قاضي مقدم زهرا برگزار شده بود پس از قرائت کیفرخواست، خواهر متهم و دختر مقتولان در جایگاه ایستادند. او درحالیکه اشک میریخت، گفت: من نمیدانم برادرم چرا چنین کاری کرده است. او آن روز به من هم قرص خواب داده بود. قبلا از او شکایت داشتم، ولی حالا او را میبخشم. نمیخواهم برادرم اعدام شود. من نسبت به هر دو متهم اعلام رضایت میکنم. از برادرم هیچ چیزی نمیخواهم، ولی دوستش باید دیه بپردازد و اگر نمیتواند پرداخت کند، درخواست قصاصش را دارم.
در ادامه پدربزرگ متهم که پدر مادر حمید است، با اعلام شکایت گفت: من میخواهم هر دوی متهمان قصاص شوند.
در ادامه هر دو متهم در جايگاه ايستادند و از اتهامات خود دفاع كردند. بنابراين گزارش با راي قضات شعبه هفتم دادگاه كيفري يك استان تهران، هر دو متهم نوجوان از قصاص نجات پيدا كردند و به چهار سال حبس و پرداخت ديه به اولياي دم محكوم شدند.