شنبه، 29 اردیبهشت 1403

چهل سپيده غم

چهل چراغ دلم خموش از هجران است چهل سپيده است که خيمه ی دل، ويران است کجاست اکبر و عبّاس و آل اللّه کجاست آن که قائم عرش رحمان است زِ بوستان زندگی ام رونق بهاران رفت کنون که باغ وجود، بی روح و ريحان است دگر زِ دريای شعف، موج برنمی خيزد سحاب آسمان غم، ...