یادداشت پیرمحمد ملازهی؛ چالش قدرت در سیستان و بلوچستان
پیر محمد ملازھی در یادداشتی به ماجرای چالش نظام درباره جمعه های اعتراضی زاهدان پرداخته است.
به گزارش میار، پیر محمد ملازهی تحلیلگر سیاسی نوشته است: این پرسش همچنان مطرح باقی مانده است که بالاخره راه حل واقع بینانه پایان دادن به این تقابل جوئی خطرناک بین حاکمیت وجریان مسجد مکی چیست؟!
اهمیت این موضوع در آن است که به نظر میرسد هر دو طرف حل مشکل را به مرور زمان سپرده اند. بدین معنی که حاکمیت امیدوار است با گذشت زمان و افزایش هزینه ها برای نمازگزاران جوان بلوچ و اهل سنت و جریان مکی، از طریق امنیتی کردن فضای کلی و دستگیری فعالان و وارد کردن اتهامات سنگین و مرتبط با خارج از کشور، مسجد مکی را مجبور به تسلیم کند و مطالباتش را درحد قابل اجرائی بودن محدود کند و در مقابل جریان مسجد مکی در پیگیری مطالبات خود در سطح غیر قابل بازگشتی پیش رفته است و با پیوند مطالبات خود باجریان اعتراضی کلی در سطح کشوری امید به تغییر شرایط در قدرت مرکزی بسته است.
بخشی از بن بست موجود، در ارتباط با همین ذهنیت هر دو طرف قرار دارد، این در حالی است که در یک نگاه واقع بینانه تر میتوان گفت که هر دو طرف ارزیابی درستی از موقعیت دشواری که در آن قرار گرفته اند، ندارند.
جریان مکی تصور واقع بینانه ای از ساز و کار قدرت ایدئولوژیک شیعی ندارد و در فهم این که ایدئولوژی میتواند در خدمت حفظ قدرت معنی شود و اگر لازم باشد احکام اصلی اسلام را هم برای حفظ قدرت موقتا میتوان تعطیل کرد، دچار کژ فهمی است. همچنانکه بنظر میرسد حاکمیت اسلامی هم از فهم میزان پای بندی بلوچ و اهل سنت به شکل ظاهری دین داری اش آگاهی کافی ندارد. از این رو است که برداشت واقع بینانه ای از عمق نفوذ ایدئولوژیک و تأثیرگذاری جریان مکی در کلیت جامعه دینی بلوچ ندارد.
در فضای فاصله ساز کنونی که هر دو طرف بر برداشت های ذهنی ایدئولوژیک خود تأکید دارند و قادر نیستند گامی بطرف یکدیگر بردارند، منتها بحث این است که چگونه میتوان به مشکل بوجود آمده بین حاکمیت اسلامی و جریان مکی پایان داد؟!
به لحاظ تئوریک این مشکل میتواند دو راه حل داشته باشد:
۱. راه حل سیاسی و از طریق مذاکره
۲. راه حل نظامی و از طریق بگیر و ببند
اولین نیاز حرکت به طرف یافتن راه حل سیاسی، وجود زمینه ای اعتماد ساز است.
تعارف را باید کنار گذاشت. نه حاکمیت اسلامی به جریان مکی اعتماد دارد و نه جریان مکی اعتمادی به حاکمیت دارد!! وقایع مرتبط با کشتار جمعه های خونین زاهدان و خاش در مهر ماه
سال ۱۴۰۱ و نحوه برخورد نهاد قدرت با این موضوع همان اندک اعتمادی را که وجود داشت و روزنه امیدی هرچند کم سو که به کنشگری درون نظام اسلامی وجود داشت مسدود کرد.
در چنین فضایی از بیاعتمادی متقابل حاکمیت راه حل را در امنیتی کردن بیشتر فضا در روزهای جمعه و سختگیری بیشتر بر نمازگزاران جوان اهل سنت و بلوچ تشخیص داده است.
این راه حل حتی اگر بتواند اوضاع را تحت کنترل خود دربیاورد موقتی و ظاهری خواهد بود و نمیتواند راه حلی پایدار و اعتماد ساز بدست دهد. بنابراین دیر یا زود باید بطرف راه حل سیاسی رفت. لازمه حرکت بطرف راه حل سیاسی قبل از هر اقدامی پذیرش مشکل است. مادامی که در حاکمیت این موضوع جای خود را باز نکند که توطئه ای خارجی در کار نیست و عملکرد ضعیف و مدیریت ناقص داخلی بحران را بوجود آورده و در تداوم آن نقش دارد، به دشواری میتوان راه حلی سیاسی یافت.
البته قابل انکار نیست که دشمن خارجی از هر روزنه ای که ندانم کاری های خودی باز کند وارد خواهد شد. دقیقاً به همین دلیل هم ادامه وضع موجود نه به سود حاکمیت است و نه جریان مکی از آن بهره خواهد برد.
خطر واقعی این جا است که برداشت توطئه ای حاکمیت در نگاهی پر رنگ، نظامی و امنیتی باعث تضعیف جریان میانه رو و آماده کنشگری درون نظام اسلامی مکی شده و جریان رادیکال با ذهنیت جهادی مرتبط با جریان جهادی رادیکال اهل سنت جایگزین شده است.
اگر حاکمیت اسلامی ارزیابی درست و به موقعی در این باره نتواند بدست بیاورد بطور ناخواسته در همان مسیری قرار خواهد گرفت که از آن نگرانی دارد. در واقع میتوان گفت که با تضعیف جریان میانه رو در اهل سنت جنوب شرق کشور که به هر دلیلی مسجد مکی و شخص مولانا عبدالحمید در کانون آن قرار گرفته اند، خلاف تصور موجود در حاکمیت که با سازماندهی یک جریان موازی با جریان مسجد مکی، از روحانیون موافق میتوان آلترناتیوی بوجود آورد و به مشکلات موجود پایان داد، این جایگزینی را بجای روحانیون و مولوی های موافق جریان رادیکال بیرون از سیستم با سرعت بیشتری انجام خواهد داد و خلا بوجود آمده را پر خواهد کرد.
به لحاظ نظری هم در شرایط موجود سیستان و بلوچستان، سه مرجع فکری قابل تصور است که بتوانند در صورت تضعیف و یا حتی حذف جریان مکی از طریق نرم افزاری یا سخت افزاری باحمایت حاکمیتی جایگزین شوند:
الف. بخش سرداری احیا شده مصنوعی و سرطایفه ای
ب. بخش مولوی های موافق
ج. بخش تحصیل کردگان نظام آموزش رسمی و دانشگاهی
اما در نگاهی واقع بینانه تر و به دور از پیش داوری این هر سه جریان در پر کردن خلا احتمالی بعد از حذف جریان میانه رو از توان و ظرفیت کافی برای جلب اعتماد عمومی در بلوچ و اهل سنت برخوردار نیستند، از این ادعا که ممکن است برخی داشته باشند و خود را آماده جایگزینی و توان جلب حمایت مردمی نشان دهند، باید صرف نظر کرد و این احتمال را در نظر گرفت که انگیزه های شخصی و منفعت طلبی های احتمالی در بعضی جریان ها، باعث شود که بیش از ظرفیت های تأثیرگذار واقعی از خود ارزیابی مثبت اما فریب دهنده به نمایش بگذارند.
گذشته از این، پس از گذشت ۴۴ سال که از استقرار نظام اسلامی درایران میگذرد، علی القاعده برای حاکمیت هم ثابت شده باشد که در بخش هایی از جامعه ایرانی انگیزه و منافع شخصی و گروهی در لباس مصالح و منفعت عمومی و ملی پوشانده می شود و میزان وفاداری آنها به نظام تا زمانی است که این منافع تامین شود و اگر به هر دلیلی منافع شخصی و گروهی شان به خطر بیفتد در میزان وفاداری آنها به انقلاب و نظام اثرگذار است.
در سیستان و بلوچستان هم نباید انتظاری ویژه و خارج از عرف عمومی در کشور داشت، در یک نگاه واقع بینانه تر قابل پذیرش خواهد شد که تصور شود جریان های مدنظر جایگزین میانه روهای مسجد مکی، کاملاً فارغ از محاسبات منافع شخصی نباشند.
این واقعیت را باید جدا از این موضوع درنظر گرفت که حاکمیت هم نتواند به قشرهای داوطلب جایگزین جریان مکی اعتماد کامل داشته باشد.
آدرس کوتاه خبر: