سه شنبه، 18 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » فرهنگی » سینمای ایران » اختصاصی میار؛ فیلم عنکبوت مقدس چه می گوید و ما چه خواهیم دید

اختصاصی میار؛ فیلم عنکبوت مقدس چه می گوید و ما چه خواهیم دید

0
27
کد خبر: 73060
علی عباسی فیلمساز تحصیلکرده در رشته مرتبط با شغل کنونی اش است که در عنکبوت مقدس یا همان قاتل عنکبوتی به خوبی از پس فیلمی با آن همه پیچیدگی بر آمد اما یک نکته این وسط می ماند که دوست داشتم حتماً قبل از نگاشتن یادآوری کنم، مشکل علی عباسی با دین اسلام از همان ابتدای فیلم تا به لحظه آخر مشخص است و شاید فقط همین دلیل بود که او نتوانست در ایران این فیلم را بسازد.
به گزارش میار، دوست داشتم عنکبوت مقدس را از لحاظ فیلمبرداری و صدا گذاری و صحنه هایش نقد کنم اما اینقدر داستان فیلم مهم است که می خواهم همینجا عنوان کنم که در این فیلم فقط و فقط به داستان و محتوا خواهیم پرداخت و از آنجایی که می دانم هر کسی دوست ندارد چنین فیلمی را ببیند و اگر هم دوست داشته است ببینید حتماً تا الان توانسته دانلود کند و ببیندش، پس امکان اسپویل شدن داستان را هم از همین ابتدای مطلب یادآور می شوم.
داستان این است: سعید (جانباز هشت سال دفاع مقدس) تصمیم خود را قاطعانه گرفته است و طی سناریوهای از  پیش تعیین شده و با توجه به بیخیالی مسئولان نسبت به مسئله زنان روسپی که جلوی حرم امام رضا (ع) می ایستند، آنها را گول می زند و با وعده پول در ازای سکس، آنها را به خانه اش می برد و در آنجا نیز زنان را خفه می کند و اجساد را در اطراف شهر رها می کند.
تمامی شخصیت های داستان تخیلی هستند و در واقع نه رستمی پلیس وجود خارجی دارد، نه آن آخوندی که پیگیر مسئله است واقعیت خارجی دارد و نه خانم خبرنگار با بازی زهره امیر ابراهیمی واقعی است، همه شخصیت ها غیر واقعی و ساخته و پرداخته ذهن نویسنده هستند اما یک شخصیت در این میان وجود دارد که بیش از حد واقعی است و او انگار خود قاتل است.
بجستانی در نقش سعید حنایی انگار که خود قاتل است، با قاتل روانی قصه ما مو نمی زند و انگار سعید حنایی زنده شده و از گور درآمده است تا فیلم زندگی خود را یکبار بازی کند و به مردم بگوید که «ای ایها الناس! من قاتل نیستم فقط می خواستم زمین را از نجاست پاک کنم» باور کنید که انگار بجستانی واقعاً خود سعید است.
بقیه بازیگران هم در نقش ها خوب بودند اما مسئله اصلی که حاشیه های زیادی نیز برای فیلم ایجاد کرد همان مسئله مشکل عباسی با مذهب است و اگر چه دوست ندارم قضاوتش کنم اما خب واقعاً او با مذهب مشکل دارد و از همان سکانس های آغازین شروع می کند به بازی کردن با المان های مذهبی و عجیب نوستالژیک برای ما ایرانی ها و ناگفته نماند که او با سنت هم مشکل دارد، برای مثال به پوستر فیلم نگاه کنید تا ببینید که چطور ملغمه ای از سنت و مذهب را با هم در آمیخته تا تکلیفش را با مخاطب از همان ابتدای فیلم مشخص کند.
از تمثال امام علی (ع) در خانه قاتل تا سکس مقتول اول داستان در خانه تاجر زعفران که آنجا هم کلی المان مذهبی وجود دارد و الی آخر، همینطور کارگردان مذهب را مورد مذمت قرار می دهد، با این حال عباسی انصاف را در فیلم آنچنان رعایت می کند که قول می دهم اگر این مشکلش با مذهب را در فیلم یک طوری پنهان می کرد، حتماً فیلمش اولین بار در سینماهای ایران اکران می شد.
عباسی اینقدر در فیلم انصاف را رعایت کرده است که در جاهایی مخاطب تصور می کند، نکند فیلمساز دنبال موجه کردن نظام در ماجرای قتل های سعید حنایی است، برای مثال زهره امیر ابراهیمی دائماً از تئوری های توطئه می گوید و می خواهد هر طوری است به همکار مشهدی اش در روزنامه خراسان ثابت کند که اینها (حکومت) خودشان قاتل را رها کرده اند و همه این داستان ها هم کار خودشان است.
با این حال این نظریات عوام گرایانه خبرنگار داستان آنقدر آبکی است که مخاطب لحظه به لحظه که فیلم پیش می رود به عوام گرایانه بودن خبرنگار مطمئن تر می شود و فکر می کنیم دیگر خود فیلمساز هم در یک سری سکانس های فیلم نمی دانست چه می خواهد بگوید، با این حال او با توجه به اعترافات سعید حنایی واقعی مبنی بر انگیزه مذهبی اش در قتل ها، همین را اساس داستان قرار داده است و تا آخر همین انگیزه قاتل را عنوان می کند و از همین نقطه است که داستان ضربه می خورد.
در واقع عباسی سعی دارد تا آخر فقط یک چیز را بگوید و آن هم انگیزه قاتل برای قتل ها است که از نظر کارگردان و بنابر اعترافات سعید حنایی واقعی، پاک کردن مشهد از فاحشه هاست و همین نیز باعث می شود به جز قتل چیز دیگری از قاتل نبینید البته در یک مورد از قتل ها در فیلم قاتل قصد لغزش داشت و از قربانی اش خوشش آمده بود که همسرش رسید و او نتوانست با جسد سکس داشته باشد!
یعنی خداراشکر که نشد وگرنه واقعاً چه می خواست بشود این فیلم، اروتیک بود به هیستریک هم تبدیل می شد و یک ضعف واقعی دیگر داستان هم، این است که دائم صحنه های قتل تکرار می شوند، حالا واقعاً چه فرقی دارد که مثلاً یکی با روسری خفه شود دیگری با شال و آن یکی با ضربات جسم سخت، بالأخره صحنه های قتل باید تکرار بشوند و ای کاش عباسی برای این فیلم کمی هم از سینمای تارانتینو گرته برداری می کرد که لااقل نتیجه بهتری می گرفت.
البته موضوع مهمی هم داشت از قلم می افتاد، در مورد کیس دیگری هم قاتل قصد برقراری رابطه با قربانی تپلش را داشت که از این ماجرا نیز با توکل به خدا پیروز بیرون آمد و او را هم کشت تا دیگر به او نخندد، اتفاقات فیلم بیش از حد مشمئز کننده و آزاردهنده هستند که خب ذات فیلم بوده است و عجیب کارگردان است که به خوبی توانسته چنین کاراکتری را تا این حد واقعی بسازد که مسلماً اگر بجستانی را نداشت، نمی شد که نمی شد.
با این وجود در آخر مطلب یادآور می شوم که طبق گفته دادستان وقت، قاتل اگر قصدش برای کشتن آن 16 زن خیر بود، هیچوقت نباید به تعدادی از آنها تعرض می کرد، که همین نیز یکی از قسمت هایی است که در فیلم آورده نشده است، البته قصه ای که عباسی آن را روایت کرده است از واقعیت مقدار زیادی فاصله گرفته است و چنین تفاوت هایی بین واقعیت و داستان فیلم او نیز طبیعی است چرا که عباسی دنبال روایت خودش است نه روایت واقعیت.
در آخر نیز توصیه می کنم اگر فیلم را ندیده اید به هیچ عنوان نبینید چرا که فیلم بیش از حد آزاردهنده است و مشکل فیلمساز با اسلام نیز از همان آغاز فیلم کاملاً مشخص است، اگر قرار بر ژانر بندی فیلم باشد، به شخصه آن را جزو معدود فیلم های اروتیک ایرانی می دانم که به خوبی از عهده کارش برآمده است.
دسته بندی: سینمای ایران / سردبیر
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید