با قرآن در زندگی/ مراقب فرصتطلبان باشیم!
یکی از آسیبهای جوامع اسلامی که کارآمدی را از مجموعه مدیریتی میگیرد نفوذ فرصتطلبان است. این نفوذ بسیار دقیق و برنامهریزی شده و در نقشهای چندگانه است. خداوند در این زمینه میفرماید.
«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ»
(عنکبوت/۱۰)
[و برخی از مردم گویند به خدا ایمان آوردیم و چون در راه خدا رنج و آزاری ببینند آزار و شکنجه مردم را مانند عذاب خدا شمرند؛ و اگر نصرتی از پروردگارت رسد (غنایمی به دست آورید) گویند: ماهم با شما بودیم! آیا خدا به آنچه در سینه مردم جهان است داناتر نیست؟]
زندگی میدان مبارزه برای دستیابی به حقوق واقعی انسانها، ایجاد عدالت و رها شدن از حاکمیت ستمگران و زورمداران است. در این میدان نبرد، انسانها به چهار دسته تقسیم میشوند:
۱. عدهای سکوت میکنند و با سازش، حاکمیت جور را میپذیرند.
۲. عدهای همدست ستمگران میشوند و با آنها که اهل مبارزه برای احقاق حق خود هستند میجنگند.
۳. عدهای نیز اهل مبارزه و جهاد و تلاش برای رهایی از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب هستند.
۴. در این بین، گروه چهارمی نیز هستند که به هیچ صراطی مستقیم نیستند. بهترین عنوان برای آنها «فرصتطلب» است. منتظر فرصت هستند تا پیروزی به نفع کدام جبهه رقم بخورد آنها نیز با همان گروه خواهند بود.
خداوند در آیه بالا خطر این افراد فرصتطلب را گوشزد کرده است تا مسلمانان فریب حرفهای چرب و نرم و دوگانه آنها را نخورند.
همچنین خداوند در آیهای دیگر نیز ماهیت این گروه را اینچنین روشن میسازد:
الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ۚ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا
[آنان که همواره حوادثی را برای شما انتظار میبرند، اگر از سوی خدا برایتان فتح و پیروزی رسد، میگویند: مگر ما با شما [در میدان جنگ] نبودیم؟ [پس سهم ما را از غنائم جنگی بپردازید] و اگر برای کافران بهرهای اندک [از غلبه و پیروزی] باشد به آنان میگویند: آیا [ما که در میان ارتش اسلام بودیم] بر شما چیره و مسلط نبودیم؟ [ولی دیدید که از ضربه زدن به شما خودداری کردیم] و شمارا [از آسیب و زیان مؤمنان] مانع میشدیم [پس سهم غنیمت ما را بدهید] خدا روز قیامت شما داوری میکند. خدا هرگز راه سلطهای به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است].
(نساء/۱۴۱)
این فرصتطلبان کمترین چیزی که برایشان ارزشی ندارد، اعتقادات و اصول و ارزشهایی است که مؤمنان به خاطر آن مجاهدت میورزند.
مشکل اساسی که این افراد دارند چون به دنبال منافع دنیوی خود هستند تمام تلاش خود را برای ورود به سیستم مدیریتی به کار میگیرند. رایزنیهای آنها نیز زیاد است. چهبسا چربزبان و چاپلوس نیز هستند و به همین خاطر به مرور در سیستم اجرایی نفوذ میکنند. مشکل اصلی این است که چون این نفوذیها اعتقادی به مبانی انقلاب و اسلام ندارند و به دنبال منافع خود هستند عملکرد خوبی از خویش بر جای نمیگذارند و در نتیجه باعث نارضایتی عمومی میشوند.
بهترین شیوه آن است که مسلمانان معتقد و مؤمن و آنها که بار همه سختیها برای حاکمیت حق بر دوششان هست نسبت به اینها هیچگونه مسامحه و کوتاهی نکنند. هر چند با ممانعت این افراد از ورود به بدنه اجرایی ممکن است جوسازی فراوان کنند؛ ولی بازهم نبود آنها در سیستم اجرایی از بودنشان که موجب ضربه به حاکمیت میشود خیلی بهتر است.
مهارت این افراد در رنگ عوض کردن بسیار زیاد است. مهارت کافی را به دست آوردهاند. با هر دولتی هم کاسه هستند. حس بویایی آنها برای استشمام بوی کباب بسیار زیاد است. آیندهنگر هستند. یا این نیت که بتوانند در بدنه قدرت حضور پیدا کنند و از غنائم قدرت بهرهای برگیرند.
ستادهای کاندیداها را که شروع به فعالیت میکنند به خوبی رصد میکنند. گاه برنامه بازدید از ستادهای تبلیغاتی هر کاندیدا را رصد میکنند به هر ستادی که میروند به تعبیر قرآن میگویند: أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ چه بسا اینها با چربزبانی، مؤمنين را فریب دهند. فریبی که زمینهساز حضور آنها در بدنه نظام خواهد بود. بدون تردید ورود این افراد به بدنه مدیریتی نظام اسلامی خسارت محض است. به این دلیل که چون اینها به دنبال منافع خود هستند هیچ هزینهای از خود برای مأموریتی که بر دوششان گذاشته شده نمیکنند.
ورود فرصتطلبان در جمع سازمانی مؤمنين دو خسارت عمده دارد:
۱. چون اعتقادی به عمل و انجام وظیفه ندارند مجموعه تحت مأموریتشان ناکارآمد خواهد بود و در نتیجه خدمات لازم به مردم ارائه نمیشود.
۲. همین ناکارآمدی موجب ناامیدی و سرخوردگی مردم از نظام و مسئولین خواهد شد.
بنابراین بهترین راه مبارزه با این افراد شناسایی آنها و اجازه ندادن به آنها برای حضور در بدنه مدیریتی است.
«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ»
(عنکبوت/۱۰)
[و برخی از مردم گویند به خدا ایمان آوردیم و چون در راه خدا رنج و آزاری ببینند آزار و شکنجه مردم را مانند عذاب خدا شمرند؛ و اگر نصرتی از پروردگارت رسد (غنایمی به دست آورید) گویند: ماهم با شما بودیم! آیا خدا به آنچه در سینه مردم جهان است داناتر نیست؟]
زندگی میدان مبارزه برای دستیابی به حقوق واقعی انسانها، ایجاد عدالت و رها شدن از حاکمیت ستمگران و زورمداران است. در این میدان نبرد، انسانها به چهار دسته تقسیم میشوند:
۱. عدهای سکوت میکنند و با سازش، حاکمیت جور را میپذیرند.
۲. عدهای همدست ستمگران میشوند و با آنها که اهل مبارزه برای احقاق حق خود هستند میجنگند.
۳. عدهای نیز اهل مبارزه و جهاد و تلاش برای رهایی از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب هستند.
۴. در این بین، گروه چهارمی نیز هستند که به هیچ صراطی مستقیم نیستند. بهترین عنوان برای آنها «فرصتطلب» است. منتظر فرصت هستند تا پیروزی به نفع کدام جبهه رقم بخورد آنها نیز با همان گروه خواهند بود.
خداوند در آیه بالا خطر این افراد فرصتطلب را گوشزد کرده است تا مسلمانان فریب حرفهای چرب و نرم و دوگانه آنها را نخورند.
همچنین خداوند در آیهای دیگر نیز ماهیت این گروه را اینچنین روشن میسازد:
الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ۚ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا
[آنان که همواره حوادثی را برای شما انتظار میبرند، اگر از سوی خدا برایتان فتح و پیروزی رسد، میگویند: مگر ما با شما [در میدان جنگ] نبودیم؟ [پس سهم ما را از غنائم جنگی بپردازید] و اگر برای کافران بهرهای اندک [از غلبه و پیروزی] باشد به آنان میگویند: آیا [ما که در میان ارتش اسلام بودیم] بر شما چیره و مسلط نبودیم؟ [ولی دیدید که از ضربه زدن به شما خودداری کردیم] و شمارا [از آسیب و زیان مؤمنان] مانع میشدیم [پس سهم غنیمت ما را بدهید] خدا روز قیامت شما داوری میکند. خدا هرگز راه سلطهای به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است].
(نساء/۱۴۱)
این فرصتطلبان کمترین چیزی که برایشان ارزشی ندارد، اعتقادات و اصول و ارزشهایی است که مؤمنان به خاطر آن مجاهدت میورزند.
مشکل اساسی که این افراد دارند چون به دنبال منافع دنیوی خود هستند تمام تلاش خود را برای ورود به سیستم مدیریتی به کار میگیرند. رایزنیهای آنها نیز زیاد است. چهبسا چربزبان و چاپلوس نیز هستند و به همین خاطر به مرور در سیستم اجرایی نفوذ میکنند. مشکل اصلی این است که چون این نفوذیها اعتقادی به مبانی انقلاب و اسلام ندارند و به دنبال منافع خود هستند عملکرد خوبی از خویش بر جای نمیگذارند و در نتیجه باعث نارضایتی عمومی میشوند.
بهترین شیوه آن است که مسلمانان معتقد و مؤمن و آنها که بار همه سختیها برای حاکمیت حق بر دوششان هست نسبت به اینها هیچگونه مسامحه و کوتاهی نکنند. هر چند با ممانعت این افراد از ورود به بدنه اجرایی ممکن است جوسازی فراوان کنند؛ ولی بازهم نبود آنها در سیستم اجرایی از بودنشان که موجب ضربه به حاکمیت میشود خیلی بهتر است.
مهارت این افراد در رنگ عوض کردن بسیار زیاد است. مهارت کافی را به دست آوردهاند. با هر دولتی هم کاسه هستند. حس بویایی آنها برای استشمام بوی کباب بسیار زیاد است. آیندهنگر هستند. یا این نیت که بتوانند در بدنه قدرت حضور پیدا کنند و از غنائم قدرت بهرهای برگیرند.
ستادهای کاندیداها را که شروع به فعالیت میکنند به خوبی رصد میکنند. گاه برنامه بازدید از ستادهای تبلیغاتی هر کاندیدا را رصد میکنند به هر ستادی که میروند به تعبیر قرآن میگویند: أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ چه بسا اینها با چربزبانی، مؤمنين را فریب دهند. فریبی که زمینهساز حضور آنها در بدنه نظام خواهد بود. بدون تردید ورود این افراد به بدنه مدیریتی نظام اسلامی خسارت محض است. به این دلیل که چون اینها به دنبال منافع خود هستند هیچ هزینهای از خود برای مأموریتی که بر دوششان گذاشته شده نمیکنند.
ورود فرصتطلبان در جمع سازمانی مؤمنين دو خسارت عمده دارد:
۱. چون اعتقادی به عمل و انجام وظیفه ندارند مجموعه تحت مأموریتشان ناکارآمد خواهد بود و در نتیجه خدمات لازم به مردم ارائه نمیشود.
۲. همین ناکارآمدی موجب ناامیدی و سرخوردگی مردم از نظام و مسئولین خواهد شد.
بنابراین بهترین راه مبارزه با این افراد شناسایی آنها و اجازه ندادن به آنها برای حضور در بدنه مدیریتی است.
دکتر نصرالله شفیعی
آدرس کوتاه خبر: