یاشاسین آذربایجان ... یاشاسین تبریز!
پایگاه خبری تحلیلی «میار» به نقل از هفته نامه یادآوری، در سال ۱۵۰۰ میلادی، نام پنج شهر را به عنوان پرجمعیتترین شهرهای جهان به ثبت رساندهاند. در میان این پنج شهر نام «تبریز» عزیز چون خورشیدی تابان میدرخشد. این شهر هموارهِ زیبا در دوران اشکانیان دوّمین سلسله بزرگ تاریخ سیاسی ایران، پایهگذاری شد. در دوران ایلخانیان نیز اوج شکوفایی و تمدنی خود را تجربه کرد. اگر چه تاخت و تازهای بیگانه و بیمهری داخلی گاه این شهر را با مصیبتهایی بزرگ روبهرو کرد اما شُکوه ساکنان این شهر تاریخی و افسانهای، هیچگاه از میزان اهمّیّت و جایگاه رفیع فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... آن فرونکاست.
این شهر که در مقاطع تاریخی مانند دوران صفویان، به عنوان پایتخت ایران شناخته میشد، امروزه سوّمین شهر بزرگ ایران ـ پس از تهران و مشهد ـ و قطب اقتصادی خطه آذربایجان بهشمار میآید.
در بررسی تاریخ این شهر به نامهای بزرگی برمیخوریم. به نام نامی سردارانی فداکار و وطندوست مانند؛ ستارخان (سردار ملّی) و باقرخان (سالار ملّی). به نام متفکرانی فاضل و نامدار چون؛ حضرات علامه آیتالله سید محمدحسین طباطبایی صاحب کتاب المیزان، آیتالله عبدالحسین امینی صاحب کتاب وزین الغدیر و آیتالله محمدتقی جعفری فیلسوف و فقیه عالیقدر. به نامهای درخشان ستارگانِ ادب و ادبیات پارسی چون استاد بیبدیل جناب سید محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) صاحب شعر ماندگار و بینظیر «علی ای همای رحمت»، رخشنده (پروین) اعتصامی شاعره پرآوازه و افتخار بانوان کشور و میرزا محمدعلی صائب تبریزی اصفهانی (نامدارترین شاعر زمان صفویه). به نام نامی شهیدان والامقام محراب حضرات آیات اسدالله مدنی و سید محمدعلی قاضی طباطبایی که به دست شقیترین افراد یعنی منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت نائل گشتند. به نام نامی هزاران شهید آسمانی و گمنام امّا قهرمان چون شهیدان فکوری، شفیعزاده، کسایی، تولایی و باکریها که در طول سالها و خاصه در دوران نهضت انقلاب اسلامی و ایام دفاع مقدس و تحرک معاندین و اشرار، دلیرانه ایستادند و قهرمانانه و سرافرازانه شهد شیرین شهادت نوشیدند.
در میان صفحات کتاب حماسهها و افتخارات تبریز باید به عناوین و سطور «مقابله با تجزیهطلبان» نیز اشاراتی صریح سازیم. دشمن روبهصفت و طماع که برای حصول منافع و یافتهها و ثروتهای نامشروع از هر حربه و دسیسه و ابزاری سود میبرد؛ روزگاری در اندیشه تجزیه آذربایجان و خاصه تبریز پایدار برآمد. دشمن زبون، بحث زبان و قومیت و ملّیت را پیش کشید. عدّهای هم فریب خوردند و پرچم پانترکیسم را در دست گرفتند و غافل از اینکه دشمن ایران بزرگ در واقع دشمن تبریز و کلیت آذربایجان نیز برشمرده میشود چرا که آذربایجان از روزگار ایران باستان همواره جزیی از پیکره ایران و بخشی از هویت ایرانی محسوب میشده و میشود. معاندین نیز از روزگاران پهلوی منحوس بحث قومیت را پیش کشیدند.
روزی از آذربایجان بزرگ یاد کردند، روزی آذربایجانغربی و آذربایجانشرقی را «آذربایجان جنوبی» توصیف کردند. ارتش کمونیستی راه انداختند تا پاره تن ایران را جدا کنند. معاندین میدانستند که با جدا کردن خطه آذربایجان هم آذربایجان تضعیف میشود هم کلّیت ایران. امّا دشمن در اجرای طرحهای شوم و رذیلانه خود ناکام ماند و ناکام خواهد ماند. دلیل این اتفاق هم روشن بود و هست؛ عِرق ملّی و غیرت و بصیرت مردم ساعی و ولایتمدار آذربایجان و خاصه تبریز. مردمی که حاضر نشدند اسیر دست استعماریون و استکباریون و ایادی سُست عنصر آنان شوند. مردمی که شوروی کمونیست نتوانست دینشان را بگیرد و هویت دینیشان را بِزداید. انگلیس نتوانست میان صفوف مردم گُسست ایجاد کند، رضاخان ملعون نتوانست غیرت دینی را از آذریها بِستاند و عثمانی هم از تحمیل فرهنگ سخیف غربی خود به آذربایجان عزیز درمانده شد. پس چه بهجا و شایسته رهبر فرزانه، عزیز و آذری ما حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای؛ آذربایجان را «سر ایران» معرفی کردند.
حالا «تبریز» یکی از صدها نام نامی آذری است که کُلّیت آذربایجان قهرمان و فداکار و نخبهپرور را بهیاد میآورد.
پس باید گفت؛ یاشاسین آذربایجان ... یاشاسین تبریز!
دکتر حسن کربلایی حاجىاوغلی
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
این شهر که در مقاطع تاریخی مانند دوران صفویان، به عنوان پایتخت ایران شناخته میشد، امروزه سوّمین شهر بزرگ ایران ـ پس از تهران و مشهد ـ و قطب اقتصادی خطه آذربایجان بهشمار میآید.
در بررسی تاریخ این شهر به نامهای بزرگی برمیخوریم. به نام نامی سردارانی فداکار و وطندوست مانند؛ ستارخان (سردار ملّی) و باقرخان (سالار ملّی). به نام متفکرانی فاضل و نامدار چون؛ حضرات علامه آیتالله سید محمدحسین طباطبایی صاحب کتاب المیزان، آیتالله عبدالحسین امینی صاحب کتاب وزین الغدیر و آیتالله محمدتقی جعفری فیلسوف و فقیه عالیقدر. به نامهای درخشان ستارگانِ ادب و ادبیات پارسی چون استاد بیبدیل جناب سید محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) صاحب شعر ماندگار و بینظیر «علی ای همای رحمت»، رخشنده (پروین) اعتصامی شاعره پرآوازه و افتخار بانوان کشور و میرزا محمدعلی صائب تبریزی اصفهانی (نامدارترین شاعر زمان صفویه). به نام نامی شهیدان والامقام محراب حضرات آیات اسدالله مدنی و سید محمدعلی قاضی طباطبایی که به دست شقیترین افراد یعنی منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت نائل گشتند. به نام نامی هزاران شهید آسمانی و گمنام امّا قهرمان چون شهیدان فکوری، شفیعزاده، کسایی، تولایی و باکریها که در طول سالها و خاصه در دوران نهضت انقلاب اسلامی و ایام دفاع مقدس و تحرک معاندین و اشرار، دلیرانه ایستادند و قهرمانانه و سرافرازانه شهد شیرین شهادت نوشیدند.
در میان صفحات کتاب حماسهها و افتخارات تبریز باید به عناوین و سطور «مقابله با تجزیهطلبان» نیز اشاراتی صریح سازیم. دشمن روبهصفت و طماع که برای حصول منافع و یافتهها و ثروتهای نامشروع از هر حربه و دسیسه و ابزاری سود میبرد؛ روزگاری در اندیشه تجزیه آذربایجان و خاصه تبریز پایدار برآمد. دشمن زبون، بحث زبان و قومیت و ملّیت را پیش کشید. عدّهای هم فریب خوردند و پرچم پانترکیسم را در دست گرفتند و غافل از اینکه دشمن ایران بزرگ در واقع دشمن تبریز و کلیت آذربایجان نیز برشمرده میشود چرا که آذربایجان از روزگار ایران باستان همواره جزیی از پیکره ایران و بخشی از هویت ایرانی محسوب میشده و میشود. معاندین نیز از روزگاران پهلوی منحوس بحث قومیت را پیش کشیدند.
روزی از آذربایجان بزرگ یاد کردند، روزی آذربایجانغربی و آذربایجانشرقی را «آذربایجان جنوبی» توصیف کردند. ارتش کمونیستی راه انداختند تا پاره تن ایران را جدا کنند. معاندین میدانستند که با جدا کردن خطه آذربایجان هم آذربایجان تضعیف میشود هم کلّیت ایران. امّا دشمن در اجرای طرحهای شوم و رذیلانه خود ناکام ماند و ناکام خواهد ماند. دلیل این اتفاق هم روشن بود و هست؛ عِرق ملّی و غیرت و بصیرت مردم ساعی و ولایتمدار آذربایجان و خاصه تبریز. مردمی که حاضر نشدند اسیر دست استعماریون و استکباریون و ایادی سُست عنصر آنان شوند. مردمی که شوروی کمونیست نتوانست دینشان را بگیرد و هویت دینیشان را بِزداید. انگلیس نتوانست میان صفوف مردم گُسست ایجاد کند، رضاخان ملعون نتوانست غیرت دینی را از آذریها بِستاند و عثمانی هم از تحمیل فرهنگ سخیف غربی خود به آذربایجان عزیز درمانده شد. پس چه بهجا و شایسته رهبر فرزانه، عزیز و آذری ما حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای؛ آذربایجان را «سر ایران» معرفی کردند.
حالا «تبریز» یکی از صدها نام نامی آذری است که کُلّیت آذربایجان قهرمان و فداکار و نخبهپرور را بهیاد میآورد.
پس باید گفت؛ یاشاسین آذربایجان ... یاشاسین تبریز!
دکتر حسن کربلایی حاجىاوغلی
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
آدرس کوتاه خبر: