انتخابات آمریکا و مسیر اقتصاد ایران؛ جو بایدن یا ترامپ؟!
اقتصاد ایران این روزها در حالت انتظار به سر میبرد و این تصور برای بازارهای اقتصادی شکل گرفته که اگر جو بایدن، نامزد حزب دموکرات برنده انتخابات باشد، از آسمان ایران دلار میبارد و اقتصاد مسیر شکوفایی را در اندک مدتی طی میکند.
به گزارش میار، مسعود دانشمند کارشناس اقتصادی، در ادامه این یادداشت مینویسد؛ واقعیت این نیست و معجزهای رقم نخواهد خورد.نخست آنکه سیاست آمریکا بر خط مستقیمی در حال حرکت است و هر یک از این دو نامزد حزب جمهوریخواه یا دموکرات که انتخاب شوند، تفاوت چندانی نمیکند. بایدن در مناظرههای خود از بازگشت به برجام و بهبود روابط با ایران صحبت کرده است اما قرار نیست که یک شبه همه چیز تغییر کند.
اساسا بین روسای جمهور دموکرات و جمهوریخواه آمریکا فرق چندانی نمیتوان قائل شد و احتمال تغییر شرایط با انتخابات بایدن حدود 8 تا 10 درصد است. ضمن آنکه رئیس جمهوری تنها تصمیم گیرنده در آمریکا نیست و کنگره نیز نقشی حیاتی دارد. اما آنچه تغییر را در روند تعاملات بینالمللی ایران و تاثیر آن بر اقتصاد رقم میزند، رفتار و موضع ایران است.
با لحاظ تمام این مولفهها، اگر نامزد حزب دموکرات، رئیس جمهوری آمریکا شود و ایران به مذاکره با آمریکا و حل مسائل بپردازد، حداقل یک سال تا تغییر نسبی شرایط زمان میبرد. استقرار رئیس جمهوری جدید، تشکیل دولت، آغاز مذاکرات و در نهایت جمعبندی و شروع روند بازگشت آمریکا به برجام –آن هم در صورت قبول مذاکره از سوی ایران- حداقل تغییرات را به پاییز سال آتی موکول خواهد کرد و تا آن زمان باید با تحریمهایی که اکنون نیز برقرار است، سر کنیم.
از این رو انتظار بازار برای بهبود شرایط ظرف مدت کوتاه کاملا دور از واقعیت است و حتی ممکن است که با انتخاب بایدن باز هم اتفاقی برای بهبود اوضاع رخ ندهد. به این معنی که یک رئیس جمهور دموکرات هم حتما به برجام بازنمیگردد. بررسی تاریخی روابط ایران و آمریکا نیز مصداق این موضوع است. آغاز تحریمهای ایران در زمان جیمی کارتر بود. او از حزب دموکرات بود. تحریمها در دوره رونالد ویلسون ریگان –حزب جمهوریخواه- شدید بود اما بازهم روزنههایی برای فعالیت وجود داشت. جرج هربرت واکر بوش (جرج بوش پدر) جمهوریخواه بود. بیل کلینتون از حزب دموکرات بود و تحریمها را تشدید کرد.
جرج واکر بوش نیز جمهوریخواه بود و تحریمها را تا دوره باراک اوباما ادامه داد. در دوره اوباما آنچه باعث شد که برجام شکل بگیرد، دموکرات بودن او نبود؛ بلکه تمایل ایران به مذاکره بود. هیچ کدام از این اشخاص برای تحقق منافع ایران در کشورشان فعالیت نمیکردند و در دوره دونالد ترامپ نیز که تحریمها شدید شد.
حالا نیز بازارهای اقتصادی ایران و سیاستگذاران کشور نباید در انتظار معجزه در صورت انتخاب بایدن باشند. برای ایران مهمتر از انتخاب ترامپ یا بایدن، انسجام بخشی به نظام اقتصاد کشور است. ایران یک نظام اقتصادی منسجم ندارد و به همین سبب است که با گران شدن دلار شاهد افزایش قیمت کالاهایی هستیم که هیچ ارتباطی با ارز خارجی ندارند.
در کشور ما ظرفیتهای بی شماری وجود دارد که نتوانستهایم از آنها بهره ببریم. با استفاده از عضویت در برخی از سازمانهای بینالمللی و همین طور فرصتهای تهاتری کالاها به صورت دوجانبه و سهجانبه با کشورهای دیگر نیز فشار ناشی از کاهش درآمدهای ارزی کمتر خواهد شد. در همین حال باید به تنظیم بازار نیز پرداخته شود و معنی این تنظیم بازار برقراری تعادل میان عرضه و تقاضاست؛ نه قیمتگذاری.
دولت، شان بالاتری از تعیین کننده قیمتها دارد و با سیاستگذاری و برنامهریزی برای ماههای آتی باید به بهبود و ثبات بازارها کمک کند. در نتیجه آنچه اکنون میتواند اقتصاد ایران را متحول کند، تغییر در رویکرد سیاستگذاران، افزایش نظارت و برنامهریزی و استفاده حداکثری از ظرفیتهای داخل است. بازارها نیز نباید انتظار چندانی از تغییرات رئیس جمهوری آمریکا داشته باشند.
منبع:ایران
به گزارش میار، مسعود دانشمند کارشناس اقتصادی، در ادامه این یادداشت مینویسد؛ واقعیت این نیست و معجزهای رقم نخواهد خورد.نخست آنکه سیاست آمریکا بر خط مستقیمی در حال حرکت است و هر یک از این دو نامزد حزب جمهوریخواه یا دموکرات که انتخاب شوند، تفاوت چندانی نمیکند. بایدن در مناظرههای خود از بازگشت به برجام و بهبود روابط با ایران صحبت کرده است اما قرار نیست که یک شبه همه چیز تغییر کند.
اساسا بین روسای جمهور دموکرات و جمهوریخواه آمریکا فرق چندانی نمیتوان قائل شد و احتمال تغییر شرایط با انتخابات بایدن حدود 8 تا 10 درصد است. ضمن آنکه رئیس جمهوری تنها تصمیم گیرنده در آمریکا نیست و کنگره نیز نقشی حیاتی دارد. اما آنچه تغییر را در روند تعاملات بینالمللی ایران و تاثیر آن بر اقتصاد رقم میزند، رفتار و موضع ایران است.
با لحاظ تمام این مولفهها، اگر نامزد حزب دموکرات، رئیس جمهوری آمریکا شود و ایران به مذاکره با آمریکا و حل مسائل بپردازد، حداقل یک سال تا تغییر نسبی شرایط زمان میبرد. استقرار رئیس جمهوری جدید، تشکیل دولت، آغاز مذاکرات و در نهایت جمعبندی و شروع روند بازگشت آمریکا به برجام –آن هم در صورت قبول مذاکره از سوی ایران- حداقل تغییرات را به پاییز سال آتی موکول خواهد کرد و تا آن زمان باید با تحریمهایی که اکنون نیز برقرار است، سر کنیم.
از این رو انتظار بازار برای بهبود شرایط ظرف مدت کوتاه کاملا دور از واقعیت است و حتی ممکن است که با انتخاب بایدن باز هم اتفاقی برای بهبود اوضاع رخ ندهد. به این معنی که یک رئیس جمهور دموکرات هم حتما به برجام بازنمیگردد. بررسی تاریخی روابط ایران و آمریکا نیز مصداق این موضوع است. آغاز تحریمهای ایران در زمان جیمی کارتر بود. او از حزب دموکرات بود. تحریمها در دوره رونالد ویلسون ریگان –حزب جمهوریخواه- شدید بود اما بازهم روزنههایی برای فعالیت وجود داشت. جرج هربرت واکر بوش (جرج بوش پدر) جمهوریخواه بود. بیل کلینتون از حزب دموکرات بود و تحریمها را تشدید کرد.
جرج واکر بوش نیز جمهوریخواه بود و تحریمها را تا دوره باراک اوباما ادامه داد. در دوره اوباما آنچه باعث شد که برجام شکل بگیرد، دموکرات بودن او نبود؛ بلکه تمایل ایران به مذاکره بود. هیچ کدام از این اشخاص برای تحقق منافع ایران در کشورشان فعالیت نمیکردند و در دوره دونالد ترامپ نیز که تحریمها شدید شد.
حالا نیز بازارهای اقتصادی ایران و سیاستگذاران کشور نباید در انتظار معجزه در صورت انتخاب بایدن باشند. برای ایران مهمتر از انتخاب ترامپ یا بایدن، انسجام بخشی به نظام اقتصاد کشور است. ایران یک نظام اقتصادی منسجم ندارد و به همین سبب است که با گران شدن دلار شاهد افزایش قیمت کالاهایی هستیم که هیچ ارتباطی با ارز خارجی ندارند.
در کشور ما ظرفیتهای بی شماری وجود دارد که نتوانستهایم از آنها بهره ببریم. با استفاده از عضویت در برخی از سازمانهای بینالمللی و همین طور فرصتهای تهاتری کالاها به صورت دوجانبه و سهجانبه با کشورهای دیگر نیز فشار ناشی از کاهش درآمدهای ارزی کمتر خواهد شد. در همین حال باید به تنظیم بازار نیز پرداخته شود و معنی این تنظیم بازار برقراری تعادل میان عرضه و تقاضاست؛ نه قیمتگذاری.
دولت، شان بالاتری از تعیین کننده قیمتها دارد و با سیاستگذاری و برنامهریزی برای ماههای آتی باید به بهبود و ثبات بازارها کمک کند. در نتیجه آنچه اکنون میتواند اقتصاد ایران را متحول کند، تغییر در رویکرد سیاستگذاران، افزایش نظارت و برنامهریزی و استفاده حداکثری از ظرفیتهای داخل است. بازارها نیز نباید انتظار چندانی از تغییرات رئیس جمهوری آمریکا داشته باشند.
منبع:ایران
دسته بندی: اقتصادی
آدرس کوتاه خبر: