یکشنبه، 16 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » فرهنگی » دین و اندیشه » غریبانه‌ای برای اربعین42؛ کجاست یاری‌کننده‌ای که ...

غریبانه‌ای برای اربعین42؛ کجاست یاری‌کننده‌ای که ...

0
512
کد خبر: 55618
پایگاه خبری تحلیلی میار؛ برگزاری اربعین 1442 هجری با حضور عزاداران مقیم و بدون حضور میلیونی دلسوختگان "اباعبدالله"، فرصت مغتنمی است تا شوریده‌دلانی که هرساله پای در مسیر عشق می‌نهادند امسال با پایِ دل و بامعرفتی غیرقابل‌ وصف، حرم ارباب بی‌کفن را در کوی و بَرزن خویش ببینند.

مغناطیس حسینی
چَشم خیل کثیری از ملت‌های آزاده‌‌ی جهان و همچنین شیعیان سرزمین‌های دور و نزدیک در عصر حاضر، به عزیمت هرساله عاشقان به سوی قبله دل‌ها دوخته شده است. نقطه‌ای که مغناطیسش دل‌ها را شیدایی کرده و مرد و زن، کودک و پیر و هر پافتاده‌ای راهی کویش می‌شوند.
لشکر چند ده میلیونی که سرآسیمه و بدون پشتیبانی‌های سازمانیِ مرسوم، دل به دریای عشق حسینی می‌زنند و در دریای معرفتش جان‌ها را با زمزمِ فرات می‌شویند تا غبار روزمرگی‌ها را بزدایند و به اندازه ذره‌ای از رنج لایتناهی که خیمه‌ی حسینی در صحرای نینوا به جان خریده‌اند را چشیده باشند.

تاریخ تکرار نمی‌شود/ اینجا اربعین 1442 است

تاریخ از محرم 61 هجری فرسنگ‌ها و قرن‌ها فاصله گرفته است. از چشم انتظاری "حسین" برای اجابت دعوت کوفیان زمان زیادی گذشته است. اگرچه این چشم‌انتظاری بیشتر برای کمک به دعوت‌کنندگان بود تا یاری‌رساندن به حسین!
عبید‌الله ابن حر به امام گفته بود: شمشیر و اسبم از آنِ شما؛ ولی با من کاری نداشته باش که من از رودررویی با مرگ سخت بیمناکم. امام به او فرمود: حال که در راه ما از نثار جان دریغ می‌ورزی، ما نیز به تو، شمشیر و اسبت نیازی نداریم؛ که من از گمراهان نیرو نمی‌گیرم.
عمروبن قیس نیز به امام گفته بود: عایله و مال زیادی دارم و به امورشان نمی‌رسم و از فرجام کار می‌ترسم... هرثمه بن ابی مسلم هم، دخترانش را بهانه کرد و عازم نشد و ... تا به همراه ده‌ها هزار تن دیگر برای همیشه تاریخ در زمره‌ی جاماندگان قافله عشق باشند.
اما در این سال‌های بعد از حاکمیّت حزب بعث و زمامدار خونریزش در عراق و به برکت پایان‌یافتن دفاع مقدس و خون‌های ریخته‌شده بر خاک سرزمین‌های همجوار کربلا، نسیم حسینی وزیدن گرفته است. موج خروشان آزادگان جهان در هر رنگ و نژاد و دینی خصوصاً در دهه‌ی اخیر زبان گویایی شده‌اند که قادر است دلِ تاریخ را بشکافد و فریاد برآوَرد و به ندای "هَل مِن ناصر ینصُرنی" حسین در ظهر عاشورا لبیک بگوید و تاریخ را تکرار نکند.
شگفت آنکه همه این خروش در ملتهب‌ترین نقطه از کره‌ی زمین که جای رفت و آمد حکّام جور بوده و هست، رخ می‌دهد.
کجایند جیره‌خواران بنی‌امیّه ویزیدیان تا ببینند چگونه "حسین" قبله آرزومندان شده، کجایند لشکر کُفر که "حسین" را به ارتداد و خروج متهم می‌کردند؟ چشم باز کنند و بنگرند خروج آزادگان جهان را، کوردلانی که به جای یاری‌رساندن به فرزند دخت رسول خدا به استخاره بسنده کردند، بهانه‌جویی کرده و به حسین گفته بودند: اهل و عیال و زراعتمان معطل مانده! گوشه‌گیرانی که تأمل‌کردند و دوراندیشی پیشه کردند و دل به اما و اگرها بسته بودند.
... اینک و در عصر خمینی کبیر کجایند آن سبک‌مغزها تا چشم باز کنند و ببینند چگونه فوج فوج فرشته‌ی سبک‌بال، پَرکِشان و بی‌هراس از دست‌دادن مال و اموالشان، دل از جان شُسته و بی‌وقفه می‌تازند و آسیمه‌سَر خود را به کاروان نینوا می‌رسانند.
این آسیمه‌سری و شیدایی بی‌امان به "حسین بن علی" نقطه‌ی درخشان ارادت ملت‌ها به سلاله رسول‌الله است.

وقتی ندای قلبت تو را راهی می‌کند
این گزافه نیست که هر آزاده‌ای در مقابل عظمت امام سر خَم کند و روایت کننده‌ی نهضتش باشد.
خاطره‌ی کوتاه دکتر جان اندرو مورو (محقق و پژوهشگر مسلمان آمریکایی) که نام اسلامی ایشان "الیاس عبدالعلی" است و به دعوت کمپینی بین‌المللی در پیاده‌روی اربعین شرکت کرده بود خواندنی است. وی در مورد این دعوت و سفر اربعین گفته بود: وقتی آن دعوت را دریافت کردم، می‌دانستم که در آن زمان، دیگر نمی‌توانم تأخیر کنم ... دیگر نمی‌توانم تعلل کنم، اما فقط این نبود.
انگار خودِ امام بود که مرا صدا می‌کرد. اینطوری نیست که او از طریق تلفن یا پیام کوتاه یا ایمیل با شما تماس بگیرد؛ نه، او در قلب شما، شما را صدا می‌کند... و این‌گونه شد که من با 20 میلیون نفری که این تماس را شنیده‌اند و به آن تماس پاسخ داده‌اند، اینجا هستم.
شاید هرکسی که این تجربه را نداشته باشد باور این جملات برایش سخت باشد.
جان اندرو می‌گوید: باور کنید من تقریباً به همه دنیا سفر کرده‌ام، و مکان‌های بسیار زیبایی را دیده‌ام، اما با وجود درد وحشتناک کَمر و برنامه‌های کاری‌ام، نمی‌توانستم مقاومت کنم و به این سفر نروم. این سفر دشوار، غبارآلود و طاقت‌فرسا به اندازه کافی، آرام و زیباست.
اربعین 1442 هجری
این چه نامی است که دل‌ها همه دیوانه‌ی اوست
حسین نامی است که هر دلی را مجنون می‌کند قدم اول را که برای اربعین برمی داری عقل و هوشت از آن خودت نیست نامی که هر شنونده‌ای را مجنون کرده و تا سرحدّ از خود بیخود‌شدن با خود می‌برد. خون حسین می‌جوشد و می‌جوشد و این جوشش ابدی را پایانی نیست. چون شعله‌ای که هر روز و هر شب فروزانتر می‌شود.

اربعینی متفاوت
امسال بیماری به جان ملت‌ها افتاده است؛ ویروسی که به توصیه پزشکان و مسئولان امر باید مراقبت کرد و با بی‌احتیاطی اندک جان انسان‌های زیادی به خطر میفتد. از آن گریزی نیست و معنی این احتیاط با ترس و دلهره فرق دارد.
توصیه اکید شده تا مرزها بسته شود و تردد‌ها به حداقل برسد تا بساط کووید 19 جمع شود. با این وصف باید دل به اربعینی متفاوت بَست و این کار رادیو و تلویزیون و رسانه‌های مجازی را سخت خواهد کرد تا این ارتباط معنوی در هیئتی جدید رخ بنمایاند.

سلام بر حسین
این روزها دلمان لک زده برای اینکه چون جابر انصاری در آب فرات غسل کنیم، پیراهن پاکیزه‌ای به تَن کنیم. بوی خوش به سر و روی خود بزنیم و پابرهنه روانه شویم. به نزدیک مضجع شریف که رسیدیم؛ سه مرتبه "الله اکبر" بگوییم و ... بی‌هوش شویم و وقتی به هوش می‌آییم عرض ادب کنیم؛

"صَلی‌الله علیک یا اَباعبدِالله"

قاسم شجاع
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید