اين زن پليد بازداشت شد/ پيرمردها را اغفال مي كرد و آنها را ...

میار: رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی پایتخت از دستگیری زن ۵۰ ساله شیادی خبر داد که با اغفال مردان مسن، از منازل آنان سرقت می‌کرد.

به گزارش میار، ظهر 27 تیرماه امسال مردی ۶۸ ساله با تماس تلفنی با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ از وقوع سرقت منزل به شیوه بی‌هوشی توسط خانمی ۵۰ ساله  خبر داد که موضوع به ماموران کلانتری ۱۲۷ نارمک اطلاع داده شد و پس از حضور آنان در محل و انجام تحقیقات مقدماتی، پرونده تشکیل شده برای دستگیری سارق به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد.

در جریان رسیدگی به این پرونده، شاکی به کلانتری احضار شد و در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: چند روز پیش در پارک محل‌مان (شقایق) تنها نشسته بودم که خانمی ه‌نام سهیلا حدوداً ۵۰ ساله در کنارم نشست و صحبت را با من آغاز کرد و از گذشته و از این‌که متاهل هستی یا نه، صحبت به میان آمد و من هم گفتم چندسالی است که همسرم فوت کرده و تنها زندگی می‌کنم و از آنجایی که همدمی نداشتم، نظر مرا جلب کرد و ناخودآگاه به وی اعتماد کردم، پس از چند روز دیدار حضوری با وی در پارک شقایق، سهیلا پیشنهاد داد تا برای انجام امورات منزل به خانه‌ام بیاید و من هم قبول کردم و وقتی وارد منزل شدیم او سریع به سمت آشپزخانه رفت و یک نوشیدنی درست کرد تا باهم بخوریم. اما پس از گذشت کمتر از ۱۰ دقیقه از نوشیدن شربت احساس سنگینی در سرم کردم و دیگر چیزی نفهمیدم، پس از گذشت ۲۰ روز بی‌هوشی در بیمارستان چشم  باز کردم و تازه فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است و حدود ۷۰ میلیون تومان اموال با ارزشم از قبیل طلا و وجه نقد از سوی این زن به سرقت رفته بود.

در ادامه پنج فقره پرونده مشابه دیگر نیز به این پایگاه ارجاع شد و تیمی از کارآگاهان پایگاه چهارم به طور ویژه شناسایی این زن را در دستور کار قرار دادند که در جریان آن چهره متهم شناسایی و به دست آمد که وی سابقه‌دار بوده و پیش‌تر نیز در چندین نوبت به همین جرم دستگیر شده است.

 با شناسایی هویت واقعی متهم، مخفیگاه وی نیز شناسایی شد و در نهایت با هماهنگی قضايی، متهم ۲۵ تیر ماه امسال در مخفیگاهش دستگیر و به پایگاه چهارم پلیس آگاهی منتقل شد.

این زن در بازجويي‌هاي اولیه به پنج فقره سرقت اعتراف کرد و گفت: پس از رهایی از زندان دوباره شروع به سرقت کردم و حدود یک‌سال است با شناسایی افراد مسن در پارک‌های محدوده نارمک طعمه‌های خود را اغفال و با جلب اعتمادشان به منزل‌شان رفته و با ریختن داروهای بی‌هوشی در غذا یا نوشیدنی، آنان را مسموم و بی‌هوش می‌کردم. بلافاصله پس از سرقت اموال متواری می‌شدم و آنها را به افرادی ناشناس در محدوده خیابان دماوند به قیمت کمتر از قیمت واقعی می‌فروختم.