یکشنبه، 16 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » حوادث » پرونده های ویژه » گزارش محاکمه یک قاتل عجیب در تهران/ لطفا اعدام ام کنید!

گزارش محاکمه یک قاتل عجیب در تهران/ لطفا اعدام ام کنید!

0
322
کد خبر: 29848

میار: پسري كه در دفاع از دوست خود در درگيري خونيني شركت كرده بود، كشته شد و با تشكيل پرونده‌اي جنايي براي اين ماجرا، چند روز پيش متهم اصلي پرونده در شعبه يازدهم دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه و مدعي شد كه براي اعدام آماده شده است!

به گزارش میار، رسيدگي به اين پرونده از اردیبهشت سال 96 و با اعلام وقوع درگیری دسته جمعی در سه راه تقی آباد به پلیس تهران اعلام شد. سريعا پس از اعلام اين خبر، ماموران به محل درگیری اعزام شدند كه در بررسي‌هاي اوليه مشخص شد پسر ۲۶ ساله‌ای به نام رضا کشته شده است.  با مشخص شدن اين موضوع، پرونده رنگ و بوي جنايي گرفت و به اين ترتيب بازپرس كشيك قتل نيز از ماجرا آگاه شد. در ادامه جنازه رضا با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و محرز شد عامل اصلي جنایت شهروز 30 ساله، بعد از درگیری به محل نامعلومی گریخته است كه در انتها بعد از مدتي پليس موفق شد متهم را بازداشت كند.

خيلي زود متهم به شركت در درگیری دسته جمعی و قتل رضا اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت كه در ادامه با صدور كيفرخواست عليه متهم، پرونده براي برگزاري جلسه محاكمه به دادگاه كيفري يك استان تهران ارسال شد. اين متهم چند روز پيش از زندان به شعبه يازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد و در ابتدای این جلسه، پدر مقتول برای شهروز درخواست حکم قصاص كرد.

زماني‌كه شهروز براي بيان دفاعيات از خود در جايگاه قرار گرفت، گفت: آن روز از خیابان عبور می‌کردم که با دوست رضا به نام احسان روبه‌رو شدم. او به من چپ چپ نگاه کرد و من به خاطر نگاه‌هايش به او اعتراض کردم که در ادامه با هم گلاويز شدیم. ابتدا من به درگیری پایان دادم و می‌خواستم به خانه‌ام برگردم اما احسان با دوستش رضا تماس گرفت و از او خواست تا برای کمک بیاید. رضا وقتی به محل درگیری رسید، عرق خورده و مست كرده بود. او حالت طبیعی نداشت که به سمت من حمله‌ور شد. در ادامه احسان نيز به او پيوست که من برای دفاع از خودم چاقو و قمه کشیدم. در آن درگیری نيز چند نفر دیگر حضور داشتند و با اين‌حال من حاضرم هر چه زودتر اعدام شوم تا از این عذاب وجدان رهايي پيدا كنم. فقط از پدر و مادر رضا تقاضا دارم تا مرا حلال کنند و ببخشند. من رویم سیاه است و نمی‌دانم چه حرفی بزنم. من با مقتول هيچ خصومتی نداشتم و با احسان درگیر بودم.

در ادامه اين جلسه، پدر قربانی از جايش برخاست و گفت: مرگ پسرم داغ بزرگی بود و من نمی‌توانم از خون پسرم گذشت کنم و حتما قصاص قاتل فرزندم را مي‌خواهم. پسر من يك ورزشکار بود و کمربند مشکی يك رشته رزمي را داشت؛ او چندین مدال گرفته بود و هرگز در زندگی‌اش  مشروب نخورده بود اما حالا شهروز ادعا می‌کند پسرم مست بود که با او درگیر شده است. شهروز می‌خواهد با دروغگویی‌هایش اشتباه خود را توجیه کند. پسرم آن روز در خانه بود که دوستش احسان با او تماس گرفت و از او خواست تا برای دعوا بیرون برود و اين وسط بيگناه كشته شد. من از خون پسرم نخواهم گذشت چراكه پسرم به فجیع‌ترین شکل ممکن کشته شد؛ متهم اول شاهرگ پایش را زد، بعد با  چاقو  گردن او را برید و در انتها قمه را در قلبش فرو کرد. آيا مي‌توان با اين اوصاف از خون فرزند گذشت در حالي‌كه به فجيع‌ترين شكل ممكن او كشته شده است؟

در ادامه پدر متهم خطاب به دادگاه گفت: می‌دانم پسرم نادانی کرده و اشتباه بزرگی مرتکب شده است اما من از اولياي دم مقتول حلالیت مي‌خواهم. من چندین بار می‌خواستم مقابل خانه آنها بروم و با آنها صحبت کنم اما اجازه ندادند و حالا كه فرصت‌اش پيش آمده است التماس می‌کنم تا به خاطر نوه خردسالم او را ببخشيد.

در انتها هيات قضايي به رياست قاضي حشمتيان وارد شور شدند تا براي تعيين سرنوشت متهم پرونده تصميم گيري كنند.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید