ماجراي صيغه اي كه سارق مسلح را لو داد+ تصوير
میار: پرونده عجيب سرقت از يك راننده تاكسي به خاطر اختلاف مالي، در حالي در دادگاه بررسي شد كه متهم اصلي كه سوابقي از جمله سرقت و تحصيل مال مسروقه دارد بالكل منكر ماجرا شد
به گزارش میار، رسيدگي به اين پرونده از 24 مرداد 96 و با اعلام يك فقره درگيري منجر به ضرب و جرح به ماموران انتظامي در محدوده خيابان نيروي دريايي تهران آغاز شد. پس از اين ماموران در محل حضور يافتند و تحقيقات اوليه را در اين زمينه كليد زدند.
براساس گفتههاي شهود، مردي به نام بهنام از تاكسيداران همان محدوده توسط چهار مرد مورد ضرب و جرح وحشيانه قرار ميگيرد و پس از آن متهمان كه به شدت بهنام را كتك زده بودند با رها كردن جسم نيمه جان وي در جوي آب از محل با استفاده از يك دستگاه موتورسيكلت و خودروي سرقتي كه خودرو براي مجروح حادثه بود متواري ميشوند.
در ادامه مجروح با بهبود يافتن به يگان انتظامي رفته و شكايت خود را به اين شكل عنوان كرد: من حوالي شب بود كه قصد داشتم از بستني فروشي يك بستني بخرم اما مردي كلاه كاسكت به سر به سمتم آمد و از من خواست كه او را دربست ببرم، ترسيدم و كمي عقب رفتم؛ دقت كردم و متوجه شدم كه پسر يكي از دوستانم است كه در دستانش نيز قمه داشت و با همان قمه شروع به زدن ضرباتي به سر و گردن من كرد و بعد از او سه نفر ديگر نيز به كمكش آمدند كه يك نفر پدر او و يك نفر نيز عمويش بود. بعد از اينكه بر اثر كتكهاي آنها بيهوش در جوي آب افتادم آنها با سرقت كردن خودروي من از محل متواري شدند.
با اين تفاسير، پروندهاي در اين زمينه تشكيل و در دادسراي ناحيه 34 تهران رسيدگي به آن آغاز شد. پس از اين يكي از متهمين به همراه برادرش بازداشت و يكي از آنها عنوان داشت فردي كه شاكي را كتك زده است پسرشان است. در مرحله بعدي، دو متهم بازداشتي پرونده با قرار وثيقه آزاد شدند و در حاليكه تحقيقات براي دستگيري متهم اصلي جريان داشت بالاخره شاكي موفق به ديدن او، حين انتقالش به يكي از دادسراها شد و او كه توسط نيروي انتظامي بازداشت شده بود را شناسايي كرد.
به اين ترتيب با بازداشت متهم اصلي، تحقيقات تكميل و پرونده براي انجام محاكمه به دادگاه كيفري يك استان تهران ارسال شد. روز گذشته جلسه دادگاه اين پرونده در شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي رحماني و با حضور مستشار محمدي كليد خورد و در اين جلسه كه تنها متهم اصلي پرونده به همراه شاكي و چند شاهد حضور يافته بودند متن كيفرخواست توسط نماينده دادستان قرائت شد.
در ادامه شاكي در جايگاه قرار گرفت و از متهم كه چند سابقه كيفري داشت شكايت خود را مطرح كرد و در ادامه گفت: من آن شب داخل خودروي خودم 26 ميليون تومان پول به همراه گوشي و مدارك هويتيام را گذاشته بودم كه با اين اتفاق همهشان گم و گور شدند. خودرو نيز در اين مدت در دستان متهمان بود و هر بلايي سر آن آمده است مربوط به خودشان ميشود بايد خسارتهاي مرا پرداخت كنند. آن روز پسر شاكي از قبل اين نقشه را براي من چيده بود و وقتي ظهر هنگام به ديدن من آمد نگاه خصمانهاي به من داشت اما نميدانستم كه قرار است عصر به سراغ من بيايند و مرا كتك بزنند. از همه آنها شكايت دارم.
همچنين چند تن از شهود در جايگاه قرار گرفتند و قسمتي از صحبتهاي شاكي را تاييد كردند كه در ادامه قضات متهم اصلي پرونده را به جايگاه فراخواندند و وي عنوان كرد: من هيچكدام از اتهامات انتسابي را قبول ندارم. من نه سرقتي كردهام و نه شاكي را كتك زدهام. من نميدانم بر اثر اختلاف مالي كه بين پدر و عمويم با اين آقا پيش آمده بود چه اتفاقاتي رقم خورده است و حالا نيز پاسوز ماجرايي شدهام كه اصلا در آن شركت نداشتهام و هيچ نفعي هم برايم نداشته است كه بخواهم شركت داشته باشم. من 22 مرداد 96 به همراه همسر صيغهايام به شمال رفتم و تا 31 همان ماه نيز آنجا بودم. اين حرفهاي شاكي را نيز قبول ندارم چون دقيقا در آن مدت اصلا تهران نبودهام. باور كنيد او دروغ ميگويد و پدر و عمويم نيز روي من اعترافات دروغين داشتهاند چراكه حتي چشم ندارند من را ببينند و به همين دليل همان بدو بازداشت تصميم به انداختن تقصيرات گردن من گرفتهاند. پدرم اعتياد داشت و براي اينكه در اداره آگاهي معطل نشود تصميم گرفت زودي روي من اعتراف كند و بگويد همه كاره من بودهام تا بتواند سريع آزاد شود و برود سراغ مواد مخدرش. من بيگناهم و از شما درخواست آزادي و تبرئه خود را دارم.
سپس همسر صيغه اي اين زن به عنوان شاهد حضور متهم در شمال كشور به دادگاه احضار شد و در حاليكه به تناقض گويي افتاده بود ادعا كرد صيغه شان نيز لفظي و به قولي شفاهي بوده است.در انتهاي اين جلسه در حاليكه متهم قصد برهم زدن نظم دادگاه را داشت، به بيرون از جلسه آورده شد و قضات وارد شور شدند تا براي تعيين سرنوشت متهم تصميم گيري كنند.