جمعه، 14 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » حوادث » پرونده های ویژه » خيرخواهي اين فيزيوتراپ از او سارق ساخت | هرجا به مشكل مي خوردم جعل مي كرديم + فيلم گفت و گو با جاعل حرفه اي

خيرخواهي اين فيزيوتراپ از او سارق ساخت | هرجا به مشكل مي خوردم جعل مي كرديم + فيلم گفت و گو با جاعل حرفه اي

0
709
کد خبر: 26807

میار: رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ، از دستگیری جاعل حرفه‌ای خبر داد که در پوشش ماساژدرمانی و پزشک فیزیوتراپ اقدام به سرقت خودرو می‌کرد.




به گزارش پايگاه خبري نيک رو؛ سرهنگ کامیار چهری در توضیح این خبر بيان داشت: در پی وصول دو فقره شکایت مبنی بر سرقت خودرو از داخل پارکینگ مجتمع‌های مسکونی، پرونده‌ای در اين خصوص تشکیل و جهت رسیدگی در اختیار پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .

مالباختگان پس از حضور در پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتی مشابه عنوان داشند به شخصی تحت عنوان ماساژور و فیزیوتراپ که به منزل آنها تردد داشته مشکوک شدند ؛ یکی از مالباختگان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : " از طریق یک برگه آگهی پخش شده در داخل مجتمع با شماره تماس درج شده در داخل آگهی تماس گرفتم ؛ پس از تماس جوانی حدودا 30 ساله که خودش را پزشک فیزیوتراپ معرفی کرده بود سه نوبت به منزل ما آمد و اقدام به ماساژدرمانی کرد ؛ پس از گذشت مدت کوتاهی از این ماجرا یک روز صبح که برای رفتن به محل کار ، به پارکینگ خانه رفته بودم تا سوار ماشین شوم ، در کمال تعجب متوجه شدم که خودرو داخل پارکینگ نیست و این در حالی بود که درب پارکینگ تنها با ریموت باز می شود .

یکی دیگر از مالباختگان نیز در اظهاراتی مشابه عنوان داشت که یک دکتر فیزیوتوراپ ، دو جلسه جهت ماساژ درمانی به منزل وی تردد داشته و سرقت خودرو 207 وی نیز پس از حضور این شخص انجام شده است .

کارآگاهان پایگاه سوم در همان تحقیقات اولیه و با بررسی آگهی تبلیغاتی ارائه شده از سوی شکات اطمینان پیدا کردند که در تمامی سرقت‌های انجام شده، فردی مشخص به منزل مالباختگان تردد داشته و به احتمال بسیار زیاد، با سوء‌استفاده از این موضوع اقدام به سرقت سوئیچ خودرو و ریموت پارکینگ منزل مالباختگان کرده و در ادامه سرقت خودروها را انجام داده است. همچنین در مراجعه به آدرس‌های اعلام شده در کارت‌های تبلیغاتی در خیابان شریعتی و سه راه طالقانی، مشاهده شد اساسا چنین مطب پزشکی وجود ندارد .

کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ با انجام اقدامات پلیسی اطلاع پیدا کردند که هویت استفاده شده در آگهی تبلیغاتی ، متعلق به یکی از شهروندان در غرب تهران است که چندی پیش اسناد و مدارکش مفقود شده و موضوع را به پلیس اطلاع داده است ؛ در ادامه یکی از بستگان نزدیک اين فرد به نام "مرتضی . ن" ( 26 ساله ) به عنوان یکی از مجرمین سابقه دار مورد شناسایی قرار گرفت و با انجام اقدامت ویژه پلیسی مشخص شد که مدارک شناسایی مفقود شده در واقع توسط مرتضی سرقت شده است. 

در ادامه، مرتضي به ناچار لب به اعتراف گشود و ضمن اعتراف صریح به سرقت مدارک شناسایی، عنوان داشت که این مدارک را در ازای دریافت مبلغ ناچیزی پول در اختیار یکی از دوستانش به نام مسعود قرار داده است.

با شناسایی مخفیگاه مسعود در محدوده سیدخندان، کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ  ضمن هماهنگی با مقام قضایی وارد مخفیگاه مسعود شده و در بازرسی از مخفیگاه وی، علاوه بر کشف کارت تبليغاتی با موضوع ماساژدرمانی در پوشش دکتر فیزیوتراپ، مقادیر قابل توجهی از اسناد و مدارک مجعول مرتبط با وزارت بهداشت، بیمارستان‌های سطح شهر تهران، امهار جعل شده ارگان‌های مختلف نظامی، انتظامی، دولتی و دادسراهای مختلف، به همراه یک دستگاه خودرو 207 سرقت شده از شکات پرونده کشف شد .مسعودکه چاره‌ای جز اعتراف نداشت، صراحتا به جعل عنوان پزشک فیزیوتواپ و سرقت خودرو متعلق به مالباختگان اعتراف کرد.

سرهنگ کارآگاه کامیار چهری ، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: تحقیقات از متهم در مراحل ابتدایی و مقدماتی قرار دارد لذا از کلیه شکات و مالباختگانی که بدین شیوه و شگرد مورد سرقت منزل ، سرقت خودرو و یا کلاهبرداری قرار گرفتند دعوت می شود تا جهت طرح و پیگیری شکایات خود به نشانی پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان خرمشهر – میدان نیلوفر مراجعه نمایند .



گفت‌و‌گو با متهم

چند سال داري؟

32 ساله هستم.

ماجراي سرقت‌هايت را توضيح مي‌دهي؟

قبل از اينكه به كار فيزيوتراپي روي بياورم ابتدا كنار دكترهايي در چند بيمارستان معتبر كارآموزي كرده بودم و اين كار را به صورت حرفه‌اي ياد گرفته بودم و حتي كار طب سوزني نيز بلد بودم. يك زماني تصميم گرفتم با زدن مطبي خودم اين كارها را انجام بدهم و به اين صورت ماهي سه الي پنج ميليون تومان درآمد داشتم تا اينكه يك تصادف باعث شد زندگي من به هم بريزد. بعد از آن تصادف بدبياري‌هايم بيشتر شد و يك چك‌ام نيز برگشت خورد. مانده بودم چه كار كنم، به هرحال بايد خرجي مادر و خواهرم را هم من مي‌دادم و اجاره بهاي منزل نيز سنگين بود. مدتي همينطور بدبياري‌هايم ادامه داشت تا اينكه يكي از دوستانم كه با او در دانشگاه هم كلاس بودم از زندان آزاد شد. او به جرم سرقت به زندان رفته بود و بعد از آزادي‌اش دوباره به سراغ من آمد و گفت كارهاي خيري كه براي من كرده‌اي را جبران خواهم كرد، چراكه از وقتي كه او زندان افتاده بود من به حساب پول مي‌زدم تا در آنجا به مشكل نخورد. چند روزي با هم رفت و آمد داشتيم تا اينكه متوجه شدم او كار جعل را در زندان به صورت حرفه‌اي ياد گرفته است و همين كارها را به من هم آموزش داد. بعد از آن رفتيم موتورسيكلت‌ام را با يك سري اسناد جعلي خارج كرديم و كم كم به فكر سرقت افتاديم و حدودا از 20 نفر به همين شيوه و شكل سرقت كرديم.

به چه شكل؟

چون قبلا هم كار فيزيوتراپي مي‌كردم افرادي با من تماس مي‌گرفتند و احتياج داشتند در خانه درمان شوند. من به سراغ‌شان مي‌رفتم و بعد از يك مدت كه همه چيز خانه‌شان دستم مي‌آمد در فرصت مناسب سوئيچ و ريموت را مي‌دزديدم و سر فرصت مناسب سرقت‌ها را انجام مي‌دادم و ماشين‌ها را نيز با جعل سند مي‌فروختم.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید