شنبه، 15 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » حوادث » پرونده های ویژه » سارق قاتل بالاخره به ايستگاه محاكمه رسيد

سارق قاتل بالاخره به ايستگاه محاكمه رسيد

0
310
کد خبر: 26390

میار: مردي كه سال گذشته به اتهام قتل مردي جوان پس از سرقت گوشي‌اش بازداشت شده بود بالاخره محاكمه شد.

به گزارش میار، رسیدگی به اين پرونده از 12 بهمن سال 95 با تماس یک رهگذر با پلیس آغاز شد. او که جسد مرد جوانی را در کنار بزرگراه خرازی- حوالی دهکده المپیک- مشاهده کرده بود موضوع را به پلیس خبر داد.

با حضور تیم تحقیق در محل مشخص شد مرد جوان بر اثر خفگی به قتل رسیده است. از آنجایی که هویت جسد ناشناس بود به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد. همزمان کارآگاهان به سراغ پرونده‌های افراد گمشده‌ای رفتند که همان روز به پلیس گزارش شده بود. آنها در میان گمشدگان به پرونده جوانی به‌نام سعید برخوردند که صبح همان روز برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شده اما هرگز بازنگشته بود.

شباهت جسد کشف شده با مشخصات پسر جوان باعث شد تا از خانواده سعید خواسته شود برای شناسایی هویت به پزشکی قانونی بروند و به اين ترتیب هویت او بالاخره شناسایی شد.

در ادامه بررسی‌ها دستور ردزني تلفن همراه مقتول صادر شد اما تلفن بعد از جنایت خاموش شده بود. تحقیقات بدون هیچ سرنخی ادامه داشت تا اینکه پنج ماه بعد از واقعه بالاخره زن جوانی از تلفن مقتول استفاده کرد. این زن بلافاصله بازداشت اما با ابراز بی‌اطلاعی از سرنوشت سعید و ماجرای قتل، ادعا کرد که تلفن همراه هدیه همسرش برای روز تولد بوده است.

همسر این زن كه محمد نام داشت نیز دستگیر شد و برای بازجویی به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت. راننده جوان به دستور بازپرس جنایی بازداشت شد و با گذشت یک‌سال از دستگیری محمد و از آنجایی که مدارک پلیسی - قضایی حکایت از آن داشت که مرد جوان در این جنایت دست داشته است، کیفرخواست متهم به چهار دلیل صادر شد.

براساس اين گزارش، دلیل اول این بود که او در همان مسیری مسافرکشی می‌کرد که مقتول به انتظار خودرو ایستاده بود. از سویی متهم جوان با مسیر آشنایی کامل داشته است. سومین دلیل گوشی تلفن همراه مقتول بود که متهم جوان به‌عنوان هدیه به همسرش داده بود. چهارمین دلیل نیز این بود که متهم با مشاهده مأموران پلیس به جای آنکه تسلیم شود اقدام به فرار کرده بود.

در ادامه روز گذشته جلسه محاكمه اين پرونده در شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي قربانزاده تشكيل شد. اولياي دم براي متهم درخواست قصاص كردند و در ادامه پدر مقتول در جايگاه قرار گرفت و گفت: زمانی که این اتفاق برای پسرم سعید افتاد، من و همسرم در کربلا بودیم وقتی برگشتیم گفتند سعید بیمارستان است اما بعدها متوجه شدیم که او کشته شده است. پسرم فوق دیپلم داشت و در شرکت داروسازی کار می‌کرد. روز حادثه چون دیر از خواب بیدار شده بود، با ماشین خودش به محل کار نرفت و سوار خودروی مسافربری شد و اين بلا سرش آمد.

متهم نيز زماني‌كه در جايگاه قرار گرفت با مطرح كردن همان ادعاهاي خود در گذشته و انكار قتل گفت: چند سالی بود كه در تهران مسافرکشی مي‌كردم. چند هفته اینجا کار می‌کنم و برای اینکه بتوانم پس‌انداز کنم شب‌ها داخل ماشینم می‌خوابم و بعد از آن به شهرمان برمی‌گردم. حدود یک ماه قبل بعد از کارم در حال تمیز کردن ماشینم بودم که متوجه شدم یک تلفن همراه زیر صندلی افتاده است. آن را برداشتم و چون سیم کارت نداشت، داخل ماشینم گذاشتم. با خودم گفتم شاید صاحبش را در مسیر پیدا کنم اما خبری از مسافر نشد و من هم چند ماه قبل که به خانه رفتم، گوشی را به‌عنوان کادوی تولد به همسرم دادم. من در اين جنایت هیچ نقشی نداشتم و بی‌گناهم!

در انتهاي اين جلسه قضات وارد شور شدند تا براي تعيين سرنوشت متهم تصميم گيري كنند.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید