شنبه، 15 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » حوادث » پرونده های ویژه » عامل جنایت پارک میگون در یک قدمی اعدام/ مرد جوان به طرز فجیعی کشته شده بود+ جزئیات وحشتناک

عامل جنایت پارک میگون در یک قدمی اعدام/ مرد جوان به طرز فجیعی کشته شده بود+ جزئیات وحشتناک

0
431
کد خبر: 26170

میار: مرد جوان که هم ولایتی خود را به طرز فجیعی کشته و جسدش را در پارک میگون فشم رها کرده بود با تایید حکم قصاص‌اش در شعبه نهم دیوان عالی کشور به زودی اعدام خواهد شد

به گزارش میار، در اين پرونده متهم به قتل ابتدا سعي به انكار اتهام خود داشت تا اينكه با بازجويي‌هاي پليسي بالاخره لب به بازگويي واقعيت گشود و پرده از جنايت برداشت و مدعي شد به دليل اينكه متهم پسردايي‌اش را كشته و به ايران فرار كرده بود دست به چنين كاري زده است.

روز ششم اردیبهشت سال 95 بود که به ماموران انتظامی در محدوده فشم خبر رسید جسد مرد جوانی در پارک کشف شده است. با وصول این گزارش، بازپرس کشیک قتل منطقه نیز در جریان موضوع قرار گرفت و با حضور در محل تحقیقات اولیه کلید زده شد.

در ادامه سه متهم در این رابطه بازداشت شدند و یکی از این سه متهم به نام نوراله که دوست صمیمی مقتول به نام نقیب بود در اظهاراتی بیان داشت: من و نقیب رابطه چندانی با هم نداشتیم و اواخر نیز او را ابدا ندیده بودم و از او خبر نداشتم. ما جزو کارگران خارجی بودیم که به تازگی به صورت غيرقانوني وارد ایران شده بودیم.

به این ترتیب متهم که در اظهاراتش مواردی دروغ دیده می‌شد به بازداشتگاه منتقل شد تا اینکه در روز چهاردهم همان ماه موتورسیکلت مقتول نیز در پارک میگون کشف و ضمیمه پرونده شد. در ادامه دوباره از نوراله تحقیق شد که او گفت: من و نقیب دوست بودیم و تنها اختلافات کوچکی بر سر پیراهنی داشتیم که او بر تن کرده و به باشگاه رفته بود. او نباید این کار را می‌کرد اما من از او کینه‌ای به دل نداشتم و از ماجرای قتل نیز خبری ندارم.

برای بار دیگر متهم به بازداشتگاه فرستاده شد تا اینکه با جمع آوری دلایل و مدارک علیه خود، چاره‌ای جز اعتراف ندید و این بار به افسر پرونده در اداره آگاهی گفت: آن روز با مقتول دیدار کردم. الکل خریده بود و به من گفت بیا برویم پارک مصرف کنیم. من قبول نکردم الکل بخورم اما برای اینکه با او دوست بودم به پارک رفتیم و در آنجا قبل از مصرف الکل کمی حشیش کشیدیم. حوالی ساعت 9 بود گفتم بیا برویم اما قبول نکرد و سوار بر موتورش رفت و یک شیشه مشروب هم خرید. بعد از خریدن مشروب بازگشت و با هم مصرفش کردیم. ساعت 9:30 بود که گفتم بیا برویم. باز هم قبول نکرد و این بار فحش خواهر و مادر به من داد. من او را بیخیال شدم و خودم به تنهایی راه افتادم. حدودا 10 قدمی نرفته بودم که با موتور به دنبالم آمد و باز هم فحش خواهر و مادر داد. به او گفتم به خودم فحش بده نه به مادر و خواهرم اما او قبول نکرد. در ادامه او را گرفتم و با صورت به زمین کوبیدم و قبل از اینکه بخواهد چاقویش را در بیاورد و مرا بزند شالش را دور گردنش پیچاندم و گره زدم و بعد از 10 دقیقه که مطمئن شدم او مرده است و تکان نمی‌خورد جسدش را در رودخانه پارک میگون رها کردم و از آنجایی که موتورسواری هم بلد نبودم موتورش را هم در آب رها کردم.

با ثبت این اظهارات در پرونده، متهم به دادسرا منتقل شد و این بار قسمتی از اظهارات قبلی خود را تکذیب کرد و با اقرار به قتل هم ولایتی خود گفت: مقتول پسردایی من را در افغانستان کشته بود، به همین دلیل از او کینه داشتم و به ایران آمدم تا او را بکشم و به کشور خودم بازگردم اما قبل از رفتن بازداشت شدم. در آن شب نه حشیش و نه الکل و نه مشروب مصرف نکرده بودم. بلکه او مشروب خورده بود و وقتی به من فحش داد تصویر جسد پسردایی‌ام جلوی چشمانم آمد و به همین دلیل او را به تنهایی کشتم تا به سزای اعمالش رسیده باشد.

نظریه پزشکی قانونی نیز موید صحبت‌های مقتول بود اما با این حال صدماتی به مقتول وارد شده بود که نشان می‌داد متهم مقتول را پس از کشتن نیز مورد ضرب و جرح قرار داده است، براساس نظریه پزشکی قانونی، ضربه مغزی و خفگی توامان با یکدیگر عامل مرگ نقیب بودند.

با این اوصاف بالاخره پرونده تکمیل و کیفرخواست علیه متهم صادر شد تا او در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت محاکمه قرار بگیرد. در این جلسه معاون اول قوه قضائیه به نیابت از رئیس دستگاه قضايی برای متهم درخواست قصاص كرد چراکه هیچکدام از اولیای دم مقتول در ایران شناسایی نشده بودند و به آنها در ایران نیز دسترسی نبود. در ادامه آن جلسه، متهم باز هم اظهارات قبلی خود را منکر شد و با اعتراف به نفس قتل گفت: من و مقتول سر بازی بیلیارد با هم به مشکل و اختلاف خورده بودیم. آن روز در پارک روی من چاقو کشید و من هم متعاقبا از خودم دفاع کردم تا نمیرم. به او یک چک زدم و او به زمین افتاد و شالش را دور گردنش پیچیدم تا اینکه بدنش یخ زد، من قصد کشتن او را نداشتم و اگر این کار را نمی‌کردم خودم می‌مردم. صدمات وارده بعد از فوت نیز شاید به این دلیل باشد که من او را به رودخانه انداختم و او بدنش به جایی خورده است و صدمات بعد از فوت را من به او وارد نکردم.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید