اين عروس و دوست پسرش، مادر شوهر را كشتند و به چاه انداختند+جزئيات فجيع
میار: خانواده زن ميانسالي كه زندگي‌اش بازيچه سناريوي شوم عروس خانواده و مردي كه با او رابطه نامشروع داشت شده بود بار ديگر در دادگاه حضور يافتند و براي متهمان درخواست قصاص كردند
اسفند 89، مردی با مراجعه به یکی از کلانتری‌های پایتخت از ناپدید شدن ناگهانی مادرش خبر داد و گفت: محل سکونت ما در نظرآباد قزوین است. مادرم چند روز پیش برای دیدن آشنایان‌مان به تهران آمد اما به طور ناگهانی ارتباطش با ما قطع شد و چند وقتی است که از او هیچ خبری نداریم.
با ثبت این شکایت، تحقیقات کارآگاهان از خانواده شاکی آغاز و در همان ابتدا مشخص شد یکی از عروس‌های خانواده به نام ناهید با مادرشوهرش اختلافات شخصی دارد و این ادعایی بود که خود شوهر ناهید مطرح کرده بود. با کسب این سرنخ، ناهید به کلانتری احضار و در بازجویی‌ها پرده از سرنوشت هولناک مادرشوهرش برداشت و به این قتل هولناک در تهران اعتراف کرد و همدست خود را نیز به کارآگاهان نشان داد.
پس از اعتراف ناهید، سامان نیز در مخفیگاهش شناسایی و دستگیر شد. او محل اختفای جسد را به ماموران نشان داد اما جسد به حدی متلاشی شده بود که تحقیقات ابتدایی پزشکی قانونی در کشف علت اصلی مرگ ناکام ماند و در نهایت مشخص شد که قاتل یا قاتلین با کشیدن جسمی منعطف از پشت گردن، باعث خفگی و قتل زن بیچاره شده‌اند. سرانجام پس از مدتی جزئیات پرونده تکمیل شد و برای رسیدگی در اختیار دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت که جلسه‌ای در این زمینه در شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران تشکیل شد.
براساس این گزارش، در آن جلسه قضات رای به قصاص متهم مرد پرونده و تبرئه زن جوان از مشارکت دراین قتل هولناک دادند اما قضات دیوان عالی کشور نظر دیگری داشتند و به همین دلیل پرونده را برای بررسی دوباره به دادگاه کیفری بازگرداندند که در نتیجه موضوع به شعبه هم عرض ارجاع شد.
در جلسه دوم رسيدگي به اين پرونده که در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی و مستشاري قاضی واعظی تشکیل شده بود ابتدا اولیای دم برای عامل این قتل درخواست قصاص کردند.
سپس عروس جنايتكار در جایگاه قرار گرفت و در توضیح ماجرا گفت: من و مادر شوهرم هر دو با این مرد که راننده وانت است رابطه داشتیم اما تا مدتی از اینکه او با هر دو نفر ما رابطه دارد خبری نداشتیم تا اینکه یک روز این ماجرا برملا شد و هر دویمان از این قضیه با خبر شدیم. این مرد که در آن موقع 22 ساله بود از مقتول مقدار سه میلیون تومان پول نيز بهره گرفته بود و قرار شد هر ماه 50 هزار تومان به او بازگرداند اما نمي‌توانست. این ماجرا‌ها ادامه داشت و روابط ما نیز برقرار بود تا اینکه یک روز مادرشوهرم از این مرد جوان خواست پولش را بازگرداند و او که در مضیقه مالی بود تصمیم گرفت مادرشوهرم را بکشد چراکه مادرشوهرم می‌توانست رابطه من و او را نیز برملا کند و به دلیل ترس از این موضوع من هم با او همکاری کردم و با مادرشوهرم قرار گذاشتیم که برای رابطه پنهانی با راننده وانت جوان به تهران برویم. در محدوده اشرفی اصفهانی یک چاه را نشان کرده بودیم که بار اول از ارتکاب به قتل پشیمان شدیم و با این حال راننده وانت، مادرشوهرم را بار دوم با بهانه برقراری رابطه نامشروع به داخل چهاردیواری برد که در آنجا یک چاه بود و قبل از اینکه من سر برسم، او خودش مادرشوهرم را به قتل رسانده و جسدش را به داخل چاه پرتاب کرده بود.
در ادامه مرد جوان که او نیز مانند این زن متهم به مشارکت در قتل مادرشوهر بیچاره است در جایگاه ایستاد و با انکار تمامی صحبت‌های عروس خیانتکار گفت: من در این ماجرا هیچ تقصیری نداشتم بلکه این خانم که در آن سن مرا گول زده و وسوسه‌های شیطانی او مرا عاشق و شیفته‌اش ساخته بود، مجبورم ساخت دست به چنین کاری بزنم چراکه عشق این زن چنان مرا کور کرده بود که حتی حاضر بودم به خاطر او شوهرش را هم بکشم.
این مرد در ادامه روز واقعه را توضیح داد و گفت: محل چاه را با همکاری هم پیدا کرده بودیم و این زن چون مادرشوهرش متوجه رابطه من و خودش شده بود با من نقشه قتل او را در میان گذاشته بود. او به من می‌گفت از اینکه رابطه‌مان برای شوهرش رو شود ترس دارد و به خاطر همین نقشه قتل مادرشوهرش را کشید و قرار شد مادرشوهرش را كه خيلي طلا و جواهر دوست داشت با بهانه خريدن طلا و جواهر به تهران بياوريم. آن روز وقتی که من این دو را با وانت خود به محل جنایت رساندم طی قرار قبلی به داخل چهاردیواری متروكه يا همان قتلگاه رفتند و درواقع اين زن به او گفته بود آنجا طلافروشي است! اما در واقع آنجا يك چاه بود و وقتی من به محل رسیدم دیدم که او در حال خفه کردن مادرشوهرش بود. به این ترتیب که روی سینه او قرار گرفته بود و با فشردن گلوی زن میانسال او را از پای درآورده بود. من نیز تصمیم گرفتم تکه سنگی را که آنجا بود به او بدهم که قبل از هرگونه اقدام من مادرشوهرش خفه شد و بعد از جنایت جسد را به داخل چاه آب پرتاب کردیم.
اين داستان‌ها در حالي مطرح شده بود كه كشاندن يك زن ميانسال به محلي پرت و متروكه براي خريدن طلا دور از عقل بود و براساس محتويات پرونده به نظر مي‌رسيد هر دو متهم تصميم گرفته‌اند تمامي تقصيرات را گردن يكديگر بيندازند تا از قصاص رهايي پيدا كنند.
به گزارش میار، در انتهای رسیدگی به این پرونده قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران وارد شور شدند و اين بار هر دو متهم را كه در قتل مشاركت داشتند به قصاص محكوم كردند اما اين تمامي جريان نبود و به دلايلي ديوان عالي كشور بار ديگر بر حكم صادره نقض گرفت و پرونده را دوباره به همان شعبه براي رفع نواقص موجود بازگرداند. ديروز صبح بار ديگر پرونده در شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران مورد بررسي‌هاي موشكافانه و دقيقي قرار گرفت و در انتها قضات وارد شور شدند تا براي متهمان راي صادر كنند.
