یکشنبه، 30 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » بلاي وحشتناكي كه بر سر زن جوان در نازي آباد آمد| او جلوي چشمان پسرش مورد...+ تصوير 18+

بلاي وحشتناكي كه بر سر زن جوان در نازي آباد آمد| او جلوي چشمان پسرش مورد...+ تصوير 18+

0
1 026
کد خبر: 15110

میار: مردي كه همسرش را در ماه رمضان دو سال پيش بعد از سحري خوردن كشته بود با درخواست قصاص دو پسرش روبرو شد.

روز 19 خرداد ماه سال 95، ماموران كلانتري 130 نازي‌آباد از قتل زن ميانسالي در خانه‌اش حوالي خيابان مدائن با خبر و همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حاضر شد.

تيم جنايي وقتي به محل حادثه رسيدند، دريافتند لحظاتي قبل مرد ميانسالي به نام جعفر زن 47 ساله‌اش به نام كبري را با ضربه چاقو به شدت زخمي كرده و از خانه گريخته است. همچنين مشخص شد كبري پس از انتقال به بيمارستان شهداي هفت‌تير بر اثر شدت خونريزي به كام مرگ رفته است. در حالي كه تحقيقات درباره اين حادثه ادامه داشت، كارآگاهان متوجه شدند جعفر خودش را به كلانتري نازي‌آباد معرفي و به قتل همسرش اعتراف كرده است. متهم ابتدا براي بررسي صحت سلامت روحي و رواني‌اش به پزشكي قانوني معرفي شد. پزشكي قانوني اعلام كرد متهم هنگام حادثه جنون نداشته و از سلامت روحي و رواني برخوردار بوده است. 

متهم به افسر بازجوي پرونده خود مي گويد: من معلم بازنشسته‌ام. 30 قبل با همسرم كه دختر خاله‌ام بود، ازدواج كردم. حاصل زندگي ما دو پسر و يك دختر بود كه پسر كوچكم 20 ساله است و با ما زندگي مي‌كرد. خانه ما در يكي از مناطق شمالي تهران بود، اما به اصرار همسرم كه دوست داشت نزديك مادر و پدرش زندگي كند، مجبور شدم خانه‌مان را به نازي‌آباد بياورم. زندگي خوب و شيريني داشتيم تا اينكه چند سال قبل متوجه شدم همسرم عضو عرفان‌ حلقه شده است. پس از اين خيلي تلاش كردم او ارتباطش را با حلقه قطع كند، اما موفق نشدم و اختلافات ما روز به روز بيشتر مي‌شد تا جايي كه من مشكل افسردگي پيدا كردم و خانواده‌ام مرا يك سال براي مداوا در بيمارستان امين‌آباد بستري كردند. وقتي حالم بهبود پيدا كرد، از بيمارستان مرخص شدم و دوباره به زندگي بازگشتم. ابتدا فكر كردم همسرم پس از اين مرا درك و به حرف‌هايم توجه كند، اما اشتباه فكر كردم او اخلاق و رفتارش نسبت به من بدتر شد و مثل يك آدم رواني با من رفتار مي‌كرد. مدتي بود متوجه شده بودم همسرم سرش در تلگرام است و به همين دليل هر روز اختلافات ما بيشتر مي‌شد تا جايي كه همسرم به دادگاه رفت و درخواست طلاق داد. قرار بود روز حادثه با هم به دادگاه برويم كه پس از خوردن سحري، چاقويي از آشپزخانه برداشتم و چند ضربه به او زدم. پس از اين پسرم با داد و فرياد از خواب بيدار شد و وقتي با اين صحنه روبه‌رو شد، موضوع را به پليس و اورژانس خبر داد. پس از اين من هم به اداره پليس آمدم و خودم را معرفي كردم.

متهم با صدور كيفرخواست در پرونده اش، ديروز صبح در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي زالي و مستشار قاضي اسلامي محاكمه شد در حاليكه دخترش از او گذشت كرد و دو پسرش براي او درخواست قصاص كردند.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید