یکشنبه، 30 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » سناریوی عجیب برای قتل پسرک افغان در سعادت آباد تهران| چاقو را از روی زمین برداشتم و...+ تصویر

سناریوی عجیب برای قتل پسرک افغان در سعادت آباد تهران| چاقو را از روی زمین برداشتم و...+ تصویر

0
691
کد خبر: 13366

میار: پسر جواني كه در شب چهارشنبه سوري در دفاع از دوستش مرتكب قتل پسر افغان شده بود، روز گذشته در جلسه محاكمه با گذشت اولياي دم از قصاص نجات يافت.

به گزارش میار، در ساعت 23 روز 27 اسفندماه سال گذشته از طریق بیمارستان بهمن یک فقره فوت مشکوک جوانی 20 ساله به علت اصابت چاقو به ناحیه قفسه سینه به کلانتری 134 شهرک قدس اعلام شد. که در بررسی های اولیه از دوستان مقتول مشخص شد، مقتول به‌نام كريم تبعه افغانستان به همراه آنها درخیابان علامه جنوبی به پارکی در این خیابان مراجعه کرده که در داخل پارک میان آنها و چندجوان ناشناس نزاع و درگیری دسته جمعی رخ داده و طی آن کریم براثر اصابت چاقو به ناحیه قفسه سینه مصدوم و توسط دوستانش به بیمارستان منتقل شد اما به علت شدت جراحت وارده فوت کرد وضاربان نیز از همان محل درگیری متواری شدند.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به تحقیق از دوستان مقتول که آنها نیز از اتباع افاغنه هستند پرداخته که همگی با ارائه اظهارات مشابه عنوان داشتند برای شرکت در مراسم سه شنبه پایانی سال به پارک رفته بودیم که در آنجا چند جوان با ما درگیر شدند و طی آن مصطفی از ناحیه سینه مجروح شد و زمانیکه مصطفی بر روی زمین افتاد، آن چند جوان به سرعت از محل متواری شدند و ما نیز به سرعت مصطفی را به بیمارستان منتقل کردیم اما پس از چند ساعت او فوت کرد.

با وجود آنکه دوستان مقتول همگی اظهارات مشابهی را بیان می کردند اما در میان صحبت های چند نفر از آنها مطالبی بیان شد که گره از این پرونده را باز کرد؛ دوستان مقتول عنوان کرده بودند که چند جوان شرکت کننده در درگیری را به هیچ عنوان نمی شناسند اما در در ادامه و در میان صحبت هایشان عنوان شد که پیش از درگیری، یکی از آنها به‌نام عارف . س 18 ساله توسط طرف مقابل فرا خوانده شده و در ادامه، با شدت گرفتن درگیری مابین عارف با این افراد آنها نیز به طرفداری از عارف وارد درگیری شدند؛ تحقیقات پلیسی از عارف در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و او نیز در ادامه تحقیقات عنوان داشت که دو برادر به‌نام های محمد و میعاد 17 ساله، ساکن منطقه سعادت آباد را می شناسد.

با شناسایی محل سکونت محمد و میعاد در منطقه سعادت آباد، هر دوی آنها دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند، محمد و میعاد ضمن اعتراف به مشارکت در نزاع و درگیری و همچنین معرفی دو نفر از دوستان خود به‌نام رسول و سروش 17 ساله به عنوان نفرات شرکت کننده در نزاع و درگیری، عنوان کردند که عامل جنایت شخصی ناشناس بوده است.

با دستگیری چهار متهم و با توجه به سن کمتر از 18 سال هر چهار متهم ، پرونده به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای 29 تهران ارجاع شد.

تحقیقات از چهار متهم همچنان در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داشت و آنها در اظهاراتی مشابه مدعی بودند که قاتل را نمی شناسند اما با این وجود، اظهاراتشان قابل پذیرش از سوی کارآگاهان نبود، سرانجام در سلسله اقدامات و تحقیقات پلیسی، این چهار نوجوان اعتراف کردند که قتل توسط یکی از دوستانشان به نام مهدی . م 18 ساله صورت گرفته است که آنها در خصوص علت عدم معرفی عامل جنایت به پلیس عنوان داشتند که پس از ارتکاب جنایت توسط مصطفی، با یکدیگر تبانی کرده بودند که در صورت دستگیری توسط پلیس به هیچ عنوان مصطفی را معرفی نکنند.


وی در خصوص شب حادثه به کارآگاهان گفت: شب حادثه سروش به من و سایر بچه‌ها مراجعه کرد و عنوان داشت که چندی پیش با چند جوان افاغنه درگیر شده و در حال حاضر، آن چند جوان افاغنه داخل پارک هستند. چهار نفری، به همراه سروش به پارک رفتیم؛ سروش یکی از افاغنه به نام عارف را صدا زد و او پیش ما آمد، درگیری لفظی اولیه میان عارف و سروش رخ داد که در همین حین سایر دوستان عارف به طرفداری از او به سمت ما حمله ور شدند. با شدت گرفتن درگیری، مقتول با چاقویی که در دست داشت، قصد زدن مرا داشت که ضربات وی به من اصابت نکرد؛ من نیز زمانیکه دیدم او از چاقو استفاده کرده ، چاقوی خود را از جیب درآورده و برای تلافی کردن و ترساندن ضربه ای به سمت مقتول پرتاب کردم که چاقو به قفسه سینه اش برخورد کرد و به علت شدت ضربه مقتول روی زمین افتاد و خون زیادی از وی رفت. همگی از روی ترس و به سرعت از محل فرار کردیم و پس از فرار قرار شد تا در صورت دستگیری به هیچ عنوان قتل را بر عهده نگیریم و در اظهاراتی مشابه عنوان کنیم که قتل توسط فردی ناشناس صورت گرفته است.

به زودی با اقرار متهمان و بازسازي صحنه جرم، پرونده كامل و جهت رسيدگي به شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
به اين ترتيب متهمان صبح ديروز در همان شعبه به رياست قاضي عبداللهي حاضر شدند و بعد از قرائت كيفرخواست از سوي نماينده دادستان، اولياي‌دم كه از افغانستان به ايران آمده بودند درخواست قصاص كردند.
سپس پيام به دستور رياست دادگاه در جايگاه ايستاد و در شرح ماجرا گفت: «آن شب چهارشنبه سوري بود به همين دليل با دوستانم براي تفريح به يكي از پارك‌هاي محله سعادت آباد رفته بوديم. چند نفري روي صندلي پارك در حال صحبت كردن بوديم كه يكي از دوستانم به نام سروش به گوشي همراهم زنگ زد و گفت با دو پسر افغان در گوشه‌اي از پارك درگير شده است و آنها قصد خفتگيري دارند. بلافاصله خودم را به سروش رساندم و ديدم آنها در حال كتك زدن دوستم هستند.‌»
متهم در ادامه گفت: «با ديدن آن صحنه براي دفاع از سروش وارد درگيري شدم و همان لحظه چشمم به چاقويي افتاد كه روي زمين بود. چاقو را برداشتم و يك ضربه به سينه مقتول زدم.‌»
متهم در حاليكه سرش پايين بود، گفت: «باور كنيد اصلاً كريم را نمي‌شناختم و با او خصومتي نداشتم. فقط وقتي به صحنه درگيري رسيدم و دوستم را در حال كتك خوردن ديدم هل كردم و مي‌خواستم او را نجات دهم.‌»
بعد از اين توضيحات متهم در حاليكه اشك مي‌ريخت به دست و پاي پدر و مادر مقتول افتاد و التماس مي‌كرد تا او را ببخشند. اشك و خواهش‌هاي پسر جوان كه همه حاضران در دادگاه را متأثر كرده بود موجب شد تا اولياي‌دم نيز به جواني او رحم كنند و به شرط پرداخت ديه از قصاص منصرف شوند. پدر مقتول درباره تصميمش گفت: «پسرم به بهانه كار به ايران آمده بود تا كمك خرج ما باشد. او 22ساله بود كه اين حادثه اتفاق افتاد و با مرگ او داغ بزرگي به دلمان نشست و هيچ وقت اين غم براي ما فراموش شدني نيست. بنابراين نمي‌خواهم پدر و مادر اين پسر جوان نيز داغ فرزند ببينند و مثل ما داغدار شوند.‌»
بعد از اعلام گذشت بود كه متهم اشك شوق ريخت و با بوسه به دستان پدر مقتول از او قدرداني كرد.
در ادامه دوست متهم نيز در جايگاه قرار گرفت و به اتهام شركت در نزاع دسته جمعي از خودش دفاع كرد و گفت: «آن روز مقتول و دوستش به قصد خفتگيري با من درگير شدند. به همين دليل چاره نداشتم جز اينكه با پيام تماس بگيريم و از او كمك بخواهم. با رسيدن پيام او قصد دفاع از مرا داشت كه اين حادثه رقم خورد.‌» بعد از اين دفاعيات، دوست مقتول اما ادعاي ديگري مطرح كرد و گفت: «علت درگيري روز حادثه به خاطر چشم در چشم شدن بود. من در آن درگيري ميانجي بودم و سعي داشتم كريم را آرام كنم، اما وقتي متهم از راه رسيد دست به چاقو شد و يك ضربه به سينه كريم زد.‌»
در پايان هيئت قضايي جهت صدور رأي وارد شور شد.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید