شنبه، 29 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » مادرم چادرش را دور گلويم پيچيد و من با چاقويي كه در دستم بود...

مادرم چادرش را دور گلويم پيچيد و من با چاقويي كه در دستم بود...

0
473
کد خبر: 13339

میار: قتل مادر به خاطر ارثیه پدری به قصاص خاتمه يافت

پسرجوان که بر سر ارثیه با برادرش اختلاف داشت و در یک درگیری شدید به اشتباه مادرش را با چاقو به قتل رسانده بود با حكم قضات شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران به قصاص محكوم شد.

رسيدگي به اين پرونده از مرداد ماه سال 95 و در جريان يك فقره قتل عمدي آغاز شد. پس از اين اتفاق سريعا بازپرس كشيك قتل پايتخت در جريان موضوع قرار گرفت و به محل وقوع حادثه اعزام شد. در جريان رسيدگي به اين موضوع تحقيقات اوليه كليد خورد و به زودي مشخص شد مرد جواني كه در محل حضور داشت مادرش را حين دعوا با برادرش به قتل رسانده و در واقع مادر اين فرد قصد ميانجيگري بين اين دو نفر را داشته كه چنين بلايي سرش آمده است.

در ادامه روند رسيدگي به اين پرونده قاتل با قرار بازداشت موقت در اختيار كارآگاهان اداره دهم آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت و برادر اين مرد كه در جريان درگيري با او در صحنه جنايت حضور داشت در زمينه شكايت خود از برادرش چنين عنوان كرد: برادرم امروز به يكباره وارد خانه ما شد و تمامي شيشه هاي در و پنجره ها را شكست. باورمان نمي شد كه به خاطر ارث و ميراث بخواهد مادر را بكشد او به زور و از پنجره داخل خانه شد و با من درگير شد و بعد ازاينكه مادرم خواست او را جدا كند يكدفعه او با ضربات چاقو مادرمان را كشت.

متهم به قتل زمانيكه در برابر بازپرس امور جنايي تهران قرار گرفت چنين به شرح جنايتي كه مرتكب شده بود پرداخت: من قبول دارم مادرم را كشته ام و به خاطر اين جنايتي كه رخ داده است خودم را خواهم كشت. از شما هم مي خواهم هرچه زودتر مرا اعدام كنيد. باور كنيد قصدم كشتن او نبود اما وقتي با برادرم درگير شدم آمد تا مر بگيرد كه در اين گير و دار چاقو به او خورد و كشته شد. من و خواهران و برادرانم سر ارث و ميراث با هم مشكل داشتيم و اموال مادرم را كه بين خود تقسيم كرده بوديم آنها به من كمتر از سهم واقعي ام داده بودند و به همين دليل امروز به اينجا آمده بودم تا با برادرم سر اين ماجرا بحث كنم كه درگيري پيش آمد و اگر شيشه ها را شكستم تنها به خاطر اين بود كه مرا به خانه راه نمي دادند.

در ادامه رسيدگي به اين پرونده به زودي بازسازي صحنه جنايت انجام شد و بعد از مشخص شدن اولياي دم و درخواست شان پرونده براي رسيدگي بيشتر به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.

ديروز صبح بود كه اين موضوع در شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران بررسي شد و متهم از زندان به اين شعبه آورده شد.

زمانيكه اولياي دم در جايگاه مربوطه ايستادند هركدام به صورت جداگانه درخواست قصاص قاتل را كردند تا اينكه يكي از برادران مقتول به طرح شكايت نپرداخت و گفت در زمينه قتل مادرش از برادر خود شكايتي ندارد.

به اين ترتيب بود كه در اين جلسه كه به رياست قاضي حشمت الله توكلي و مستشاري قاضي محمدي برگزار شده بود متهم در جايگاه قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت و گفت: من قتل را قبول دارم اما برای کشتن مادرم هیچ انگیزه ای نداشتم درجریان درگیری بابرادرم این اتفاق افتاد. او وخواهرانم ارثیه پدری ام را درست تقسیم نکردند و سهم بیشتری از اموالی که به نام مادرم بود را بنام خودشان کرده بودند.

اين متهم در زمينه خودش عنوان داشت: قبل از اینکه دستگیر شوم شغل خاصی نداشتم و بعضی اوقات در آژانس مسکن مشغول به كار بودم. حتي سابقه كيفري هم نداشتم و زن و بچه هم داشتم. چاقو را نيز با خودم برده بودم اما نه اينكه بخواهم كسي را بكشم. من میخواستم وارد خانه مادرم بشوم كه در قفل بود و همين شد كه تصميم گرفتم از طریق پنجره وارد خانه شوم و برای همین شیشه پنجره هارا با یک چوب دستی شکستم نه اينكه بخواهم لات بازي براي مادرم در بياورم. در همين موقع برادرم آمد و يكدفعه با هم درگیر شدیم و من پایم به جدول کنار پیاده رو گیر کرد و افتادم روي زمين كه برادرم به طرف من آمد و باز با هم درگیر شدیم. مادرم هم از راه رسید و چادرش را دور گردنم گره زد تا ما را ازهم جدا کند و چاقویی که در دست من بود ناخواسته به پهلوي مادرم خورد. حتی من تا چند وقت بعد از دستگیری ام باور نمي شد که مادرم را ازدست داده ام وگرنه ارزش دنيا مگر چيست كه آدم مادر خود را بكشد. من مادرم را دوست داشتم اما وقتی زد و بندهای برادران و خواهرانم را می دیدم که در حقم نامردی مي کردند عصباني شدم و مرتكب اين اشتباه عظيم شدم. من خودم را نمی بخشم و مستحق قصاص مي دانم. فقط براي دو پسر 16 ساله و13 ساله ام نگران هستم و مادرشان كه بدون سرپرست خواهد شد. من واقعا نگران آينده فرزندانم هستم.

بعد از اين او در دفاع از خود به داروهايي اشاره كرد كه باعث شدند او قاتل شود و ادامه داد: من از دوران نوجوانی دارو ی ضد تشنج مصرف می کنم و چند روزی بود که به خاطر قهر همسرم خانه نمی رفتم و به خاطر شدن شان دارو هایم را نيز استفاده نمي كردم و برای همین روز حادثه بسیار مضطرب و هراسان شدم واختیاری از خودم براي كارهايي كه انجام مي دادم نداشتم . نه اعتیاد دارم و نه حتی سیگار مي كشم. من فقط برخی اوقات مشروب مي نوشيدم. قبل از این ماجرا نيز بر سر شغلم و مسائل خانوادگی با هم اختلاف پيدا كرده بوديم كه بعد از اين ماجرا او نيز مرا رها كرد و به خانه پدر و مادرش رفت.

در انتهاي رسيدگي به اين پرونده، قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص نفس محكوم كردند.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید