احتمالا به زودی درگیریهای غزه به حالت «نه جنگ و نه صلح» برسد
یکی از موضوعاتی که باعث نگرانی آمریکاییها شده و از همان روز ۷ اکتبر نسبت به آن هشدار میدادند، گسترده شدن جنگ غزه و باز شدن پای دیگر گروههای مقاومت از جمله حزبالله و همچنین کشورهایی مانند ایران به آن است.
به گزارش میار ؛ آمریکا میداند در صورت حضور سایر گروهها و کشورها در جنگ غزه، این جنگ تبدیل به باتلاقی برایش خواهد شد که خارج شدن از آن حالا حالاها ممکن نیست. در همین راستا آمریکا ضمن اینکه تلاش دارد از طریق سایر کشورهای عربی به حزبالله پیغام بفرستد که به حملات موشکی و پهپادی خود علیه مواضع اسرائیل پایان دهد و بیش از این در جنگ غزه دخالت نکند، از اسرائیل نیز خواسته است پاسخی به حملات حزبالله ندهد.
همچنین اینکه مقامات آمریکایی از همان نخستین روزهای آغاز طوفانالاقصی تاکید داشتند ایران در وقوع این عملیات نقشی نداشته است، نشان میدهد که ایالات متحده ابدا خواهان گسترش جنگ نیست، زیرا میداند تلآویو نمیتواند همزمان در چندین جبهه بجنگد. به علاوه گسترش جنگ غزه، با هدف چند سال اخیر آمریکا مبنی بر کاهش تنشها در خاورمیانه و هزینههای ایالات متحده در این منطقه همخوانی ندارد.
این موضوعات باعث شده بسیاری از تحلیلگران بر این باور باشند که احتمالا جنگ غزه چندان طولانی نخواهد بود و به زودی شاهد توقف درگیریها باشیم.
داریوش پایسته، تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه از قرن ۱۹ به بعد قوم یهود استفاده از تئوری موسوم به پادشاهی بدون تاج و تخت را در پیش گرفت، اظهار کرد: در این تفکر، گروهی بدون اینکه سرزمینی از خودشان داشته باشند، حکومت میکنند. اعضای صهیون حدود دو قرن پیش این رویه را در پیش گرفتند و در این راستا در برخی مواقع به دنبال حذف مسیحیت از صحنه سیاست جهان بودند و سپس در تلاش برای حذف مسلمانان برآمدند.
وی افزود: در جنگ جهانی دوم صهیونیستها با پررنگ کردن هولوکاست و مظلومنمایی در سطح جهان، توانستند اروپا و آمریکا را کاملا با خود همراه و سرزمین فلسطین را اشغال کنند و همچنین در ابعاد اقتصادی و رسانهای خود را به یکی از قدرتها تبدیل کردند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به تاریخ درگیریهای اعراب و اسرائیل، عنوان کرد: در سالهای اخیر اما با نقشآفرینی موثر آمریکا و اجرای طرحهایی مانند پیمان ابراهیم و پیش از آن پیمانهای صلح اسرائیل با مصر و اردن، روابط برخی از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی عادی شد. آمریکا و اسرائیل همچنین در پی توسعه عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی بودند که اگر محقق میشد، چالشهای بین یهودیان و مسلمانان اتمام مییافت. ضمن اینکه تعاملاتی هم بین اعراب و اسرائیل ایجاد شده بود که توازن منطقهای را از تقابل ایدئولوژیک به تعامل راهبردی تغییر داد، اما طوفانالاقصی تمام این معادلات را به هم ریخت.
پایسته با بیان اینکه به نظر میرسد به زودی وضعیت در غزه به شرایط نه جنگ و نه صلح برسد، اضافه کرد: در این حالت قرارداد آتشبسی بین طرفین امضا نمیشود، اما هم فلسطین و هم اسرائیل از جنگ با یکدیگر کوتاه خواهند آمد. به نظر میرسد با توجه به شرایط فعلی فلسطین، اسرائیل و اعراب، نه جنگ و نه صلح محتملترین گزینه در خصوص آینده جنگ فعلی در غزه باشد. البته ممکن است در صورت اشتباه هر کدام از طرفین، شاهد بحرانیتر شدن شرایط باشیم.
طوفانالاقصی باعث کاهش حمایتهای نظامی آمریکا از اوکراین نمیشود
وی همچنین در خصوص تاثیرات طوفانالاقصی بر به حاشیه رفتن جنگ اوکراین، گفت: طوفانالاقصی باعث شد فشار افکار عمومی جهان و توجهات رسانهای، از جنگ اوکراین به جنگ در سرزمینهای اشغالی منتقل شود. البته من با این گفته برخی تحلیلگران مبنی بر دست داشتن روسیه در ایجاد طوفانالاقصی مخالفم، اما به هر حال جنگ در غزه مفری برای روسیه شد تا حداقل تا مدتی از زیر فشارهای رسانهای خارج شود.
وی با اشاره به افزایش بیش از پیش کمکهای تسلیحاتی غرب به اسرائیل، افزود: این موضوع باعث کاهش کیفیت کمکهای تسلیحاتی غرب به اوکراین نخواهد شد. ممکن است این کمکها به لحاظ کمی کاهش پیدا کند، اما به لحاظ کیفی نه تنها کاهش نمییابد بلکه ممکن است بیشتر هم شود، کما اینکه اخیرا موشکهای دوربرد آمریکایی اتکمز به اوکراین ارسال شده است، زیرا غرب میداند در صورت فراغت روسیه از جنگ اوکراین، این کشور در راستای تقویت گروههای معارض با غرب در اسرائیل حرکت خواهد کرد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در خصوص اینکه آیا آمریکا میتواند همزمان از اوکراین و اسرائیل حمایتهای تسلیحاتی کند، بیان کرد: این موضوع به قدری برای آمریکا حیاتی است که قطعا تحت هر شرایطی، منابع مالی لازم برای حمایتهای تسلیحاتی از اوکراین و اسرائیل را فراهم خواهد آورد. ذخایر تسلیحاتی آمریکا در سطحی هست که بتواند همزمان در دو جنگ همزمان یا بیشتر مشارکت کند.
پایسته ادامه داد: ضمن اینکه باید توجه داشت اساسا روش آمریکا این است که وقتی در جنگی شرکت میکند، پس از پایان جنگ، بهرهبرداریهای مالی را از کشورهای میزبان انجام میدهد، کاری که در قبال عراق، افغانستان و بوسنی و هرزگوین نیز کرد. یعنی در حقیقت آمریکا در هنگام جنگ به کشورها وام میدهد و سپس با بهرهبرداریهای مالی از آنان، هزینههای دادهشده را جبران میکند.
وی اضافه کرد: هرچند آمریکا در پی افزایش تنشها در خاورمیانه نیست و حتی میخواهد سطح آشوبها را کاهش دهد، اما اگر موجودیت اسرائیل به خطر بیفتد، آمریکا دیگر نه به لزوم کاهش تنشها در خاورمیانه توجه میکند و نه به هزینههای مالی کمک به اسرائیل و به هر قیمتی اقدام به حمایت همهجانبه از مهمترین شریک خاورمیانهای خود خواهد کرد.
آدرس کوتاه خبر: