نفوذ شاخ و دم ندارد!
دکتر حسن کربلایی، نفوذ، يكي از اهرمهاي تخاصمورزي دشمن برای براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي محسوب ميشده و ميشود. نفوذ فرهنگي يكي از كاراترين و بُرندهترين سلاحها عليه جمهوري اسلامي است.
در اين نوع نفوذ، دشمن با ظاهري فرهنگي و زيركانه، اِلمانها و نشانههاي سياسي و ليبراليستي را به ذهن مخاطب تحميل ميكند؛ مثلاً در سينما، با انتخاب نام رجال بر روي شخصيتها، موجب جلب توجه مخاطب و تشويق او به بيشتر دانستن درباره هدف و غايات صاحب اسم ميشوند. يا صاحب نام را تطهير ميكنند تا مشي او القا گردد. اين از هنر و سينما بود و در ادامه ميرسيم به نامگذاري خيابانها!
در همه دنيا، اماكن و نقاط شهری و ... نام شخصيتها و قهرمانانشان را به منظور بزرگداشت افكار و كارهايشان به خود ميگيرند. کشور ما هم از این قاعده مستثنی نیست. از اين ابزار در ايران هم بهره گرفته ميشود. در این راستا عناصر و افرادی تلاش ميكنند شخصيتهای مطلوبشان، مروّج افكار سياسي باشد. اخيراً برخي از این عناصر در شوراي شهر، قصد دارند نام مهدي بازرگان را به روي خياباني در تهران قرار دهند.
اما بازرگان كيست؟
بازرگان همان كسي است كه خواهان سلطنت شاه جنايتكار بود و بعد از انقلاب به عنوان نخستوزير، كابينهاي انحصاري تشكيل داد و در مخالفت با حضرت امام استعفا داد. و پيش از همه اينها، پدر معنوي منافقين ملعون بشمار ميآيد آنچنان كه پس از انتشار خبر نحس قصد شوراي شهر تهران برای نامگذاری خیابانی به نام بازرگان، مريم رجوي سركرده منافقين و يكي از عوامل ترور و به شهادت رساندن ١٧ هزار ايراني مظلوم، رسماً ابراز شادي كرد و به تعريف و تمجيد از بازرگان و صدالبته شورای شهر تهران پرداخت!
بايد پرسيد وقتي افرادي در شوراي شهر تهران رسماً از پدر معنوي منافقين حمايت ميكنند و قصد طرح وي و افكار ليبرالي او را دارند، چرا نهادهاي اطّلاعاتي و امنيتي ساكتاند و اجازه ميدهند عدهاي كه نام مصدق بفرموده امام روحالله؛ نامسلمان را بر خياباني نهادند حالا در پي طرح نام بازرگان باشند؟ لابد مدتي بعد شوراي شهريها با افتخار نام مسعود رجوي ـ این جیرهخوار و سرسپرده دشمنان ملت انقلابی ایران ـ را هم بر ميداني يا خياباني خواهند گذاشت تا پازل نامگذاريهاي معنادار و معاندانه تكميل شود!
يادمان بماند؛ نفوذ و نفوذي شاخ و دُم ندارد!
در اين نوع نفوذ، دشمن با ظاهري فرهنگي و زيركانه، اِلمانها و نشانههاي سياسي و ليبراليستي را به ذهن مخاطب تحميل ميكند؛ مثلاً در سينما، با انتخاب نام رجال بر روي شخصيتها، موجب جلب توجه مخاطب و تشويق او به بيشتر دانستن درباره هدف و غايات صاحب اسم ميشوند. يا صاحب نام را تطهير ميكنند تا مشي او القا گردد. اين از هنر و سينما بود و در ادامه ميرسيم به نامگذاري خيابانها!
در همه دنيا، اماكن و نقاط شهری و ... نام شخصيتها و قهرمانانشان را به منظور بزرگداشت افكار و كارهايشان به خود ميگيرند. کشور ما هم از این قاعده مستثنی نیست. از اين ابزار در ايران هم بهره گرفته ميشود. در این راستا عناصر و افرادی تلاش ميكنند شخصيتهای مطلوبشان، مروّج افكار سياسي باشد. اخيراً برخي از این عناصر در شوراي شهر، قصد دارند نام مهدي بازرگان را به روي خياباني در تهران قرار دهند.
اما بازرگان كيست؟
بازرگان همان كسي است كه خواهان سلطنت شاه جنايتكار بود و بعد از انقلاب به عنوان نخستوزير، كابينهاي انحصاري تشكيل داد و در مخالفت با حضرت امام استعفا داد. و پيش از همه اينها، پدر معنوي منافقين ملعون بشمار ميآيد آنچنان كه پس از انتشار خبر نحس قصد شوراي شهر تهران برای نامگذاری خیابانی به نام بازرگان، مريم رجوي سركرده منافقين و يكي از عوامل ترور و به شهادت رساندن ١٧ هزار ايراني مظلوم، رسماً ابراز شادي كرد و به تعريف و تمجيد از بازرگان و صدالبته شورای شهر تهران پرداخت!
بايد پرسيد وقتي افرادي در شوراي شهر تهران رسماً از پدر معنوي منافقين حمايت ميكنند و قصد طرح وي و افكار ليبرالي او را دارند، چرا نهادهاي اطّلاعاتي و امنيتي ساكتاند و اجازه ميدهند عدهاي كه نام مصدق بفرموده امام روحالله؛ نامسلمان را بر خياباني نهادند حالا در پي طرح نام بازرگان باشند؟ لابد مدتي بعد شوراي شهريها با افتخار نام مسعود رجوي ـ این جیرهخوار و سرسپرده دشمنان ملت انقلابی ایران ـ را هم بر ميداني يا خياباني خواهند گذاشت تا پازل نامگذاريهاي معنادار و معاندانه تكميل شود!
يادمان بماند؛ نفوذ و نفوذي شاخ و دُم ندارد!
آدرس کوتاه خبر: