شش سال حبس و 74 ضربه شلاق براي پرستار قاتل
میار: مرد جواني كه حين پرستاري از يك پيرمرد، عصباني شده و او را با به وجود آوردن شرايطي به كشتن داده بود، به پرداخت يك فقره ديه، تحمل حبس و 74 ضربه شلاق محكوم شد.
سیدخلیل موسوی نیا/ نوزدهم بهمن سال 92 بود كه ماموران انتظامي در شمال تهران در جريان يك فقره فوت مشكوك پيرمردي در خانه‌اي ويلايي قرار گرفتند و سريعا با حضور در محل تحقيقات اوليه خود را درباره موضوع كليد زدند كه مشخص شد ماموران اورژانس قبل از رسيدن ماموران انتظامي در محل حضور يافته و براي بهبودي حال متوفي تلاش كرده بودند اما از دستشان كاري برنيامده بود.
به زودي خانواده متوفي براي اظهارات اوليه به دادسرا احضار كه آنها مدعي شدند، مرد جواني كه پرستاري متوفي را برعهده داشته پدرشان را به قتل رسانده است. زني كه مدعي بود دختر متوفي است، توضيح داد: پرستار پدرم معتاد به مواد مخدر است و به همين دليل او را رد كرده بودم چراكه او اواخر هر جايي كه مي‌شد شيشه مصرف مي‌كرد و اين مرا ناراحت مي‌كرد تا اينكه با وساطت افرادي او را بخشيدم اما قول گرفتم كه ديگر در محل كار مواد مخدر مصرف نكند و قرار بود موقتا پرستار پدرم بماند تا در صورت تاييد من، براي كار ماندگار شود. روز واقعه ما در خانه نبوديم و بعد از اينكه پرستار با ما تماس گرفت سريعا به خانه آمديم و متوجه شديم كه متهم پدر ما را مورد ضرب و شتم قرار داده و با كردن شلنگ آب در دهانش او را خفه كرده است كه نظريه پزشكي قانوني نيز مويد اين موضوع است چراكه براساس اين نظريه پدر ما با ماندن آب در گلويش فوت شده است و دوربين‌هاي مداربسته نصب شده در خانه‌مان نيز همين موضوع را نشان مي‌دهد.
در ادامه متهم اين پرونده بازداشت و به بازداشتگاه آگاهي تهران بزرگ منتقل و پس از تكميل تحقيقات با قرار وثيقه 500 ميليون توماني آزاد شد تا اينكه روز گذشته جلسه رسيدگي به اين پرونده در شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي عبداللهي و مستشاري قاضي واعظي تشكيل شد.
زماني‌كه وكيل اولياي دم در جايگاه قرار گرفت از سوي آنها درخواست قصاص براي متهم را كرد و در ادامه متهم در جايگاه قرار گرفت و در حالي‌كه براساس متن كيفرخواست با اتهام قتل عمدي و سرقت از خانه پيرمرد روبه‌رو شده بود گفت: من كسي را نكشته‌ام و تمامي اين اتهامات دروغ و افترا است.
قاضي از او پرسيد تمامي فيلم‌هاي دوربين مداربسته كه در محل نصب شده بودند نشان مي‌دهد شما مقتول را كتك زده‌ايد كه وي توضيح داد: چند روزي بود كه با دختر متوفي بحثم شده بود. او درباره حقوق و مزاياي من كوتاهي مي‌كرد و همين باعث شده بود من ديگر سر كار نروم تااينكه آنها تصميم گرفتند به مسافرت بروند و سرايدار خانه را گذاشته بودند از متوفي نگهداري كند. سرايدار داروهاي دفع سموم متوفي را كه مبتلا به سيروز كبدي بود نمي‌داد و همين باعث بد شدن حال متوفي شده بود كه وقتي با من تماس گرفتند با واسطه چندين نفر بالاخره پذيرفتم براي نگهداري از او به خانه متوفي بروم! در آنجا ديدم كه داروهايش را مصرف نكرده و به همين دليل نصف شربت موجود در شيشه را به او دادم و وقتي او خورد حالش بد شد اما اين طبق توصيه دكتر بود و من سر خود چنين كاري را نكرده بودم. در ادامه وقتي ديدم متوفي بيهوش شده است ضرباتي به سر و صورت او زدم كه به هوش بيايد اما باز همانطور ماند.
قاضي عبداللهي از متهم پرسيد ضربات شما خيلي سنگين بوده است كه متهم مدعي شد لابد در حال خودش نبوده است و وقتي قاضي از او ماجراي آب رفتن به گلوي متوفي را پرسيد متهم مدعي شد: وقتي داروي دفع سموم بدن را به خورد متوفي دادم حالش خيلي خراب شد و بيرون روي شديدي پيدا كرد كه به همين دليل او را بردم حمام تا تميز بشويم اما در آنجا به احتمال زياد موقع شستن سر و صورتش آب به گلويش پريده باشد، من هيچ سابقه كيفري ندارم و اعتيادم نيز بعد از اين ماجرا شدت گرفت و حالا بايد هر روز شيشه بكشم چراكه نگران پايان اين پرونده هستم.
در انتها قاضي عبداللهي از متهم پرسيد: شما 20 سال پيش هم يك فقره ضرب و جرح عمدي در سابقه‌تان داشته‌ايد كه متهم گفت من يادم نمي‌آيد، چون براي خيلي وقت پيش است و زمان زيادي از آن مي‌گذرد و ماجراي سرقت وسايل متوفي نيز واقعيت ندارد و همه چيز را به خانواده‌اش بازگردانده‌ام.
در انتها قضات وارد شور شدند و به متهم با غير عمدي دانستن اين قتل راي به پرداخت يك فقره ديه كامل، تحمل شش سال حبس و 74 ضربه شلاق حكم دادند.
