یکشنبه، 17 تیر 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » توطئه پسرخاله برای شوهر دخترخاله اش به جنایت گره خورد/ پشت پرده رابطه آنها با یک گردنبند کشف شد+ تصاویر صحنه قتل

توطئه پسرخاله برای شوهر دخترخاله اش به جنایت گره خورد/ پشت پرده رابطه آنها با یک گردنبند کشف شد+ تصاویر صحنه قتل

0
1 245
کد خبر: 15288
میار: قتل شوهر با همكاري پسرخاله پايان يك رابطه عاطفي نافرجام بود.
دو متهم پرونده فجيع قتل و آتش زدن مرد بيچاره اي كه قرباني شوم نقشه پسرخاله همسرش شده بود به زودي در دادگاه محاكمه خواهند شد.
دو سال پيش بود كه جنازه سوخته مردي در يك سمند شعله ور در ورامين باعث كشف يك جنايت شد. بنابر اطلاعات پرونده، مقتول قرباني نقشه پسرخاله همسرش شده بود كه او را كشته و جسدش را در كنار خيابان سوزانده بود تا پرده از راز اين جنايت برداشته نشود اما تلاش او بيهوده بود و در انتها اعترافات زن جواني كه شوهر مقتول بود دست قاتل را رو كرد.
ساعت 3 بامداد روز 16 تیر سال 95، ماموران گشت پلیس با دیدن خودروی شعله‌ور در آتش، خود را به محل حادثه رسانده و آتش‌نشانی را خبر کردند. اما آتش‌نشان‌ها پس از خاموش کردن شعله‌ها و هنگام جست‌وجوی داخل خودرو، ناگهان نگاه‌شان به جسد سوخته مردی افتاد که روی صندلی کناری راننده افتاده بود.
پس از اعلام این خبر، کارآگاهان با حضور در محل حادثه، پی بردند جسد متعلق به مردی است که با ضربات چاقو به قتل رسیده است و به اين ترتيب پرونده اي براي رسيدگي به اين موضوع در شعبه سوم بازپرسي دادسراي جنايي تهران به دستور بازپرس سجاد منافي آذر تشكيل شد.
در ادامه با دستور قاضي منافي آذر پرونده براي انجام تحقيقات و بازداشت عامل يا عاملين جنايت، در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت كه به زودي روشن شد مقتول مردی 48 ساله به نام پژمان، مالک خودروی سمند بوده است.
برادر مقتول که از طریق گردنبند فلزی روی گردن پژمان موفق به شناسایی جسد شده بود، در نخستین تحقیقات به کارآگاهان گفت برادرم در فلکه سوم تهرانپارس زندگی می‌کرد و دارای همسر و دو دختر 10 و 12 ساله است.
با آغاز تحقیقات و حضور همسر مقتول در اداره دهم پلیس آگاهی، وی به کارآگاهان گفت: شب پانزدهم تیرماه همراه شوهرم و بچه‌ها به خانه پدرم برای صرف شام رفته بودیم. پس از آن، بهمن از خانه خارج شد. ساعت 30/11 با من تماس گرفت که از او خواستم به دنبال من و بچه‌ها بیاید تا به خانه برگردیم اما او با بیان اینکه خسته است پیشنهاد کرد من و بچه‌ها، شب را در منزل پدرم بمانم که من هم به ناچار قبول کردم. پس از آن دیگر اطلاعی از بهمن نداشتم تا اینکه پلیس با من تماس گرفت و خبر کشف جسدش را دادند.
به زودي با توجه به عمليات فني و پليسي، کارآگاهان در تحقیقات دریافتند که پژمان به همراه پسر خاله 23 ساله همسرش به نام ناصر در خرید و فروش خودرو با هم مشارکت داشته‌اند و به تازگی یک دستگاه خودرو پژو 207 خریده‌اند.
بنابراین کارآگاهان به تحقیق از «ناصر» پرداختند و او در بازجویی به کارآگاهان گفت: «به خاطر نداشتن پارکینگ، پژو 207 تازه خریداری شده را به پارکینگ خانه پژمان بردم تا پس از پایان تعطیلات آخر هفته، آن را بفروشیم؛ پس از پارک ماشین در پارکینگ، پژمان اصرار کرد مرا تا خانه‌ام برساند و من هم قبول کردم تا مرا به سه‌راه تهرانپارس برساند تا از آنجا خودم به خانه‌ام بروم و پس از آن، دیگر اطلاعی از پژمان نداشتم تا اینکه در تماس با همسرش که دختر خاله من است، متوجه شدم در آتش‌سوزی ماشینش مرده است.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان با بررسی اظهارات ناصر اطلاع پیدا کردند که پس از خارج شدن پژمان و ناصر از پارکینگ خانه که برخلاف ادعای ناصر، آنها به طرف منطقه حکیمیه رفته‌اند. با توجه به اطلاعات به دست آمده درباره دروغ بودن گفته‌های الهام و پسر خاله‌اش ناصر درخصوص شب جنایت، هر دو نفر را بازداشت و به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل كردند.
در تحقیقات پلیسی، الهام به رابطه عاطفی با پسر خاله‌اش اعتراف کرد اما منکر هرگونه مشارکت یا دخالت در جنایت و قتل همسرش شد. وی در قسمتی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: چندین بار ناصر از من درخواست ازدواج کرده بود اما من هر بار به او عنوان می کردم که من دارای همسر و دو فرزند هستم و این کار عملا امکان پذیر نیست؛ ناصر چندین بار عنوان کرده بود که باید مانع ازدواجمان را از میان بردارد و حتی یک بار نیز پیشنهاد داد که پژمان را با سم به قتل برسانیم که با او مخالفت کردم و به هیچ عنوان اطلاع ندارم که آیا او همسرم را کشته است یا نه ؟
ناصر در آخرین بازجویی‌ها پلیسی لب به اعتراف گشود و به قتل پژمان اعتراف کرد. بعد هم مدعی شد الهام هیچ گونه ارتباطی با این ماجرا ندارد.
ناصر گفت: یک روز قبل از جنایت طی تماس تلفنی با الهام، متوجه درگیری شدید بین او و همسرش شدم؛ بنابراین بسیار عصبانی شدم و تصمیم گرفتم این بار به هر شکل ممکن ، تصمیم گذشته خودم را برای کشتن پژمان عملی کنم. بنابراین ساعت 11 شب پانزدهم تیرماه با اطلاع از اینکه الهام خانه را ترک کرده است، به بهانه تحویل دادن پژو 207 به خانه پژمان رفتم.
متهم ادامه مي دهد: او قصد داشت مرا به خانه‌مان برساند اما با طرح این موضوع که با یکی از دوستانم در حکیمیه قرار ملاقات دارم، از او خواستم مرا به حکیمیه برساند. زمانی که به بهانه پیاده شدن از پژمان خواستم تا ماشین را نگه دارد، به محض توقف، با چاقو به طرفش حمله‌ور شدم و چندین ضربه به او زدم.
متهم در انتها نيز اضافه مي كند: بعد از قتل، جسد را روی صندلی شاگرد راننده  منتقل کردم و بی‌هدف به راه افتادم. مسیر اتوبان امام علی را ادامه دادم تا اینکه ناگهان خودم را در ابتدای جاده ورامین دیدم. ابتدا قصد آتش زدن ماشین را نداشتم اما پس از چند متری که از ماشین دور شده بودم، تصمیم به آتش زدن ماشین گرفتم. سپس با بنزین داخل صندوق عقب، صندلی راننده و شاگرد راننده را به آتش کشیدم و به سرعت از محل دور شدم.
با دستور بازپرس سجاد منافي آذر دو متهم اين پرونده بازداشت و براي تكميل تحقيقات در اختيار ماموران اداره دهم آگاهي پايتخت قرار گرفتند كه امروز صبح، با صدور كيفرخواست عليه متهمان از سوي دادسراي امور جنايي تهران، پرونده براي برگزاري جلسه محاكمه متهمان، به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. به اين ترتيب هر دو متهم در دادگاه محاكمه خواهند شد.


تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید