اين پسر مزاحم مادرش را كشت| او تماس گرفت و به مادر و خواهرم فحش هاي ركيكي مي داد+ تصوير

رسيدگي به اين پرونده از تاريخ دوم مرداد ماه سال 95 و با اعلام درگيري مرگباري به مركز پيام پليس تهران آغاز شد. اتفاق در يكي از شهرستان هاي اطراف تهران رخ داده بود و بنابر شواهد پسر نوجواني بعد از اينكه مقتول او را با تكه آجر دنبال كرده بود چاقو كشيده بود و مقتول را كه مرد جواني بود با ضربه چاقو به قتل رسانده بود.

با توجه به اينكه متهم از صحنه متواري شده بود ماموران در حضور بازپرس كشيك قتل به تحقيق پرداختند و به زودي زني جوان به نام صفيه جلو آمد و خودش را قاتل اعلام كرد. او كه نمي دانست چه طور اين قتل رخ داده است مدعي بود مقتول مرد شري است كه براي او مدت هاي مديدي مزاحمت ايجاد كرده است و مدتي هم او را به قتل پسرش تهديد مي كرد.

به اين ترتيب مظنون اوليه ماجرا را به آگاهي منتقل كردند و تحقيقات از شهود صورت گرفت كه مردي جوان جلو آمد و به افسر بازجوي پرونده گفت: من صحنه درگيري و قتل را ديدم. ابتداي امر درگيري به صورت لفظي بود و خانم جواني به همراه پسرش با مقتول صحبت مي كردند. مقتول به يكباره آجري را از روي زمين برداشت و پسر نوجوان را دنبال كرد كه پسر نوجوان نيز ترسيد و چاقو كشيد و او را با ضربه اي به از پاي درآورد و فقط صداي مقتول را شنيدم كه آخ گفت و روي زمين افتاد.

با اين اوصاف بار ديگر تحقيق از صفيه آغاز شد و او كه چاره اي جز اعتراف به حقيقت نداشت در ابتدا در زمينه آشنايي اش با مقتول گفت: مدت دو ماه با او صيغه بودم و بعد از آن صيغه را كنسل كردم اما او دائما مرا اذيت مي كرد و با تهديد و ارسال پيامك هاي توهين آميز مي خواست كه من دوباره با او ازدواج كنم اما من به خواستگاري هاي او بي اعتنا بودم چرا كه او مرد مشروب خوري بود. او همچنان بيخيال ماجرا نمي شد تا اينكه روز واقعه تماس گرفت و گفت كه يا خودم را مي كشم و يا از داخل خانه بيا بيرون. من هم سريعا براي اينكه آبروريزي نشود رفتم پايين و متوجه شدم كه ماشين پليس آمده است بي خبر از اينكه پسرم قبل از من سراغ مقتول رفته و با او درگير شده است. فكر مي كنم پسرم چاقو را از داخل آشپزخانه برداشته و به دليل تهديدهايي كه قبلا متهم كرده بود او را زده است.

به اين ترتيب بالاخره متهم با عمليات فني و پليسي بازداشت و در اختيار مقام قضائي قرار گرفت. متهم پس از تشريح جنايت و انجام تمامي مراحل بازپرسي و بازسازي صحنه قتل مقتول به كانون اصلاح تربيت رفته و چندي پيش با توجه به صدور كيفرخواست از سوي مقام قضائي در دادگاه محاكمه شد.

جلسه رسيدگي به اين پرونده در شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي بابايي تشكيل شده بود. در ابتداي جلسه اولياي دم در جايگاه قرار گرفتند و براي متهم به قتل درخواست قصاص كردند. در ادامه جلسه رسيدگي به اين پرونده متهم نوجوان در جايگاه قرار گرفت و گفت: مقتول خواستگار مادرم بود. من به مادرم گفته بودم با او ازدواج نكند و مادرم هم قبول كرده بود. او مرد مستي بود و به دليل فروش مواد مخدر نيز بازداشت شده بود. قصد من كشتن او نبود اما او دائما مرا تهديد و تحريك مي كرد. به خواهر و مادرم فحش مي داد و مي گفت كه تو عرضه نداري. همين تهديد هاي او بود كه آخر سر باعث شد من او را بكشم.

اين پسر 17 ساله در ادامه جزئيات روز ماجرا را چنين شرح مي دهد: روز قبل از اتفاق در خانه پدرم جشن تولد دعوت بوديم. به همراه خواهرم و مادرم به آنجا رفتيم. قبل از رفتن مان مقتول با مادرم و من تماس گرفت و ما را تهديد كرد و نسبت به ما فحاشي نيز كرد. اين تماس ها تا فرداي جشن تولد كه ما به خانه بازگشته بوديم كماكان ادامه داشت تا اينكه اين آقا زنگ زد و گفت به من و خانواده ام آسيب مي رساند. اين فحش ها و تهديد ها براي من نوجوان بسيار سنگين بود و واقعا تحقير مي شدم. به قصد مذاكره با او تماس گرفتم و گفتم كه از جان ما چه مي خواهي. بگو چه كار كنم كه دست بردار ما باشي. گفت بايد 10 ميليون تومان بدهي و من پذيرفتم اما بعد از قطع تماس كه فكر كردم ديدم چرا بايد به اين آقا باج بدهم. دوباره تماس گرفتم و او مست كرده بود و مثل هميشه فحاشي مي كرد. به او گفتم براي مذاكره بيايد اما چون مكالمه مان خشن بود او فكر كرد كه قصد دعوا دارم و شروع به فحاشي به خواهر و مادرم كرد و گفت كه اگر سر قرار نيايم مادر و خواهرت فلان كاره است. من نيز پايين رفتم و وقتي او را ديدم يك تكه آجر در دستانش داشت. با همان تكه آجر به دنبال من افتاد و مي خواست مرا بزند كه مادرم نيز رسيد. از قبل چاقو را از آشپزخانه برداشته و زير لباسم پنهان كرده بودم. وقتي ديدم او دست بردار نيست يك ضربه به او زدم و از محل فراري كرد.

بنابر اطلاعات مندرج در پرونده، مقتول انواع اتهامات از جمله شرب خمر و فروش مواد مخدر را در سابقه خود دارد. در انتهاي جلسه برگزار شده در شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به قانون مجازات اسلامي جديد از قصاص تبرئه كردند و به او حبس دادند اما اولياي دم به اين راي اعتراض كردند و پرونده براي بررسي هاي بيشتر به شعبه 24 ديوان عالي كشور فرستاده شد كه راي صادره از شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران در زمينه اين پرونده عينا در ديوان عالي كشور  تاييد شد و متهم نوجوان با كمك قانون جديد موفق شد از قصاص بگريزد.