با شوهرت رابطه سياه داشتم، شوهرم او را در اتاق خواب ديد و با آجر...+ تصوير

وقتي از رابطه دوست صميمي ام با همسرم با خبر شدم او را با آجر كشتم...

میار: مرد جوان افغان كه متهم است به خاطر رابطه شيطاني همسرش با دوست خود، دوستش را به قتل رسانده است ديروز صبح در شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شد. براساس متن كيفرخواست مرد جوان به همراه زنش در قتل دوستش شركت داشته در حاليكه اولياي دم مقتول تنها از متهم مرد پرونده شاكي شده و درخواست قصاص او را كرده اند.

گزارش كشف يك جسد

18 مهر سال 95 از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110، کشف جسد فردی ناشناس توسط عوامل خدماتی شهرداری در جاده ورامین، به کلانتری 173 امین آباد اعلام شد. با حضور ماموران در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد جسد متعلق به مردی حدودا 35 ساله، با دست و پای بسته شده و قرار داده شده در داخل یک گونی است.

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با بررسی مشخصات افراد فقدانی ثبت شده در سیستم جامع پلیس آگاهی اطلاع پیدا کردند که  خانمی افاغنه با مراجعه به کلانتری 132 نبرد با طرح شکایتی عنوان داشته همسرش به نام بهنام 34 ساله و تبعه افغانستان  برای رفتن به منزل یکی از دوستان افاغنه اش بنام حامد از خانه خارج و پس از آن دیگر مراجعتی به خانه نداشته است. در ادامه تحقیقات و با حضور اعضای خانواده فقدانی در اداره دهم و مطابقت تصاویر فقدانی با تصاویر جسد ناشناس و همچنین شناسایی دسته کلید همراه جسد، هویت مقتول مورد شناسایی قرار گرفت.

با توجه به اظهارات همسر مقتول، کارآگاهان با شناسایی محل سکونت حامد 29 ساله  در اتابک، به این محل مراجعه و در همان تحقیقات اولیه اطلاع پیدا کردند که حامد همزمان با ناپدید شدن مقتول، به صورت ناگهانی اقدام به تغییر محل سکونت خود کرده است. در تحقیقات تکمیلی مشخص شد که حامد بدون هرگونه برنامه قبلی از صاحبخانه اش خواسته تا پول ودیعه ی منزلش را به او تحویل دهد اما صاحبخانه برای  تهیه پول چند روزی از او فرصت خواسته، با این وجود حامد بدون هرگونه دریافت پولی از صاحبخانه و تسویه حساب کامل، اقدام به تغییر محل سکونت خود کرده است.

شناسايي قاتل

در ادامه با شناسایی همسر مقتول، تحقیقات از او در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. همسر حامد که پیش از این و در ملاقات با همسر مقتول به او عنوان کرده بود که جنایت توسط همسرش انجام شده، در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان داشت شب جنایت همسرم با تحت فشار قرار دادنم مرا مجبور کرد تا به او بگویم که با مقتول ارتباط دارم. پس از آن با بهنام تماس گرفت و او را به بهانه کشیدن قلیان به خانه مان دعوت کرد. داخل خانه بودیم که حامد با یک آجر چند ضربه به سر بهنام زد و باعث مرگش شد. پس از آن نیز جسد او را در داخل یک گونی قرار داد و با موتورسیکلت از خانه خارج کرد.

بازداشت متهم

کارآگاهان موفق به شناسایی آخرین محل کار و در حقیقت مخفیگاه متهم در یک ساختمان نیمه ساز در محدوده خیابان سبلان شدند و سرانجام با شناسایی دقیق مخفیگاه متهم و اطمینان از حضور حامد، کارآگاهان اداره دهم آگاهی در ساعت 15 روز گذشته  او را دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.

حامد  پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی، با تأیید اظهارات همسر اولش به کارآگاهان گفت :از حدود یک ماه پیش به تماس های تلفنی همسرم مشکوک شده بودم. از طرفی دیگر طی همین مدت، تماس های تلفنی مقتول نیز با من زیاد شده بود و به بهانه های مختلف با من تماس می گرفت تا ببیند من کجا هستم! تا اینکه صبح روز حادثه با همسرم درگیر شده و او را تحت فشار قرار دادم تا علت تماس های تلفنی مشکوکش را متوجه شدم که او عنوان داشت از چندی پیش و پس از آنکه من تصمیم به ازدواج دوم خود گرفتم، او نیز با بهنام طرح دوستی ریخته است.همان جا تصمیم به کشتن بهنام گرفتم او را بهانه کشیدن قلیان به خانه مان دعوت کردم ؛ بعدازظهر آن روز، زمانی که بهنام به خانه مان آمد، در حالی که همسرم در داخل آشپزخانه در حال آماده کردن قلیان بود، با آجر چند ضربه به سر بهنام زده و او را به قتل رساندم. سپس دست و پا او را بسته و داخل یک گونی گذاشتم و جنازه را با موتورسیکلت به بیابان اطراف ورامین بردم.

سناريوي سياه

حامد امروز در دادگاه حضور يافت و در تازه ترين دفاع به قاضي قربانزاده گفت: من آن روز با همسرم خانه بودم كه تصميم گرفتم به مقتول زنگ بزنم و از او بخواهم براي قليان كشيدن نزدم بيايد. همسرم كنار دست من ايستاده بود و همينكه تماسم را قطع كردم به من گفت اين آقاي خ نمي خواهد دست از سر ما بردارد. من هم ناراحت شدم و گفتم مگر چه كرده است كه او با من درد و دلش را شروع كرد و ماجرايي كه پيش آمده بود را توضيح داد. مقتول در ماجراي دعا نويسي براي همسرم به او گفته بود بايد به من پول بدهي و اگر پول نداري بايد با من رابطه داشته باشي و همسرم به اين شرط كه ديگر همه چيز تسويه شود و حساب بي حساب شوند ماجرا را قبول كرده بود اما مقتول از همسرم فيلمبرداري كرده بود و به او گفته بود اگر مي خواهي فيلمت را پخش نكنم بايد يك بار ديگر نيز با من رابطه داشته باشي. همسرم به شرط پاك كردن فيلم اين را قبول كرده بود اما مقتول بدحسابي كرد و فيلم را جايي كپي كرده بود و اين بار او را مجبور كرده بود كه همسر دومم را به پارك ببرد تا مقتول با او نيز رابطه داشته باشد اما همسر دومم قبول نكرده بود. همسرم در حال صحبت بود كه مقتول در زد و چون خيلي عصباني بودم او را به بالا بردم و از آنجايي كه آجر در خانه ما موجود بود، چون خانه مان قديمي بود، تصميم گرفتم با همان آجر به سرش ضربه اي بزنم و او را با يك روسري خفه كنم اما وقتي رفتم و دست و صورتم را شستم و بازگشتم ديدم كه همسرم از من عصباني تر است و با آجر بالاي سر مقتول نشسته و چندين ضربه به سرش مي زند.

با تمام شدن صحبت هاي متهم قاضي پرسيد پس چرا صحبت هاي اوليه ات چيز ديگري بوده كه متهم گفت الان خلاصه صحبت كردم و صحبت هاي آن موقعم نيز درست بوده است!

بعد از آن زن متهم نيز به اتهام مشاركت در قتل در جايگاه قرار گرفت در حاليكه بچه خود را نيز از زندان به دادگاه آورده بود و در جايگاه به قاضي گفت: من در قتل شركت نداشتم و شوهرم به من گفت يا با من همكاري مي كني يا من تو را هم مي كشم اما من خودم هيچ كاري نمي خواستم بكنم و او دروغ مي گويد كه من در قتل شركت كرده ام. اگر همسرم زن دوم نمي گرفت من نيز هيچوقت با مقتول رابطه برقرار نمي كردم چراكه مي خواستم براي شوهرم دعا بنويسم تا مهرش نسبت به من زياد بشود اما مقتول از فرصت پيش آمده سواستفاده كرد و در آن يك ماه كه با هم در ارتباط بوديم چهار بار با من رابطه برقرار كرد.