سارقان مسلح از طلافروشی در دادگاه| همه چیز از اسلحه شروع شد+ تصویر متهمان
به گزارش میار، دو متهم سرقت مسلحانه از دو طلافروشی در جنوب تهران بالاخره محاکمه شدند. آنها سال گذشته طی دو فقره سرقت مسلحانه حدود هشت کیلو گرم طلا سرقت کرده بودند.
سرقت از طلافروشی جوادیه
به گزارش میار، دزدان مسلح ساعت ۷ بعد از ظهر ۲۶ بهمن سال 95 نیز به یک طلافروشی دیگر در خیابان جوادیه هجوم برده بودند که صحنه این سرقت نیز بازسازی شد. صاحب طلافروشی مذکور نیز به خبرنگار «ایران» گفت:«هنگام غروب مغازه را تعطیل کرده بودم که مرد جوانی با اصرار وارد مغازه شد و خواست زنجیر و گردنبندی ببیند. در حالی که به پسر جوان مشکوک شده بودم خواستم از مغازه بیرون بیایم که ناگهان همدستش که کلاهی به سر داشت وارد مغازه شد. هر دو مسلح بودند و با تهدید، به جمع کردن طلاها پرداختند.ناگهان یکی از دزدان که نقاب نداشت با پشت اسلحه به سرم ضربهای زد و همان لحظه متوجه شدم که سرم خونریزی کرد.»
شروع تحقیقات پلیسی
همزمان با اعلام دو سرقت مسلحانه، کارآگاهان وارد عمل شده و تحقیقات گسترده برای شناسایی سارقان مسلح کلید خورد. در ادامه تجسسها، کارآگاهان با ردیابیهای تخصصی موفق به شناسایی هویت متهمان و مخفیگاه آنها شدند. این در حالی بود که دو سارق جوان در تدارک برای انجام سومین سرقت مسلحانهشان در ظهر چهارشنبه- یک شهریور- بودند که توسط کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهای دستگیر شدند.
دستگیری سارقان مسلح
فرمانده انتظامی تهران بزرگ دز آن زمان پس از بازداشت متهمان می گوید: پس از سرقت مسلحانه از طلافروشی خیابان عباسی جنوبی، بلافاصله تیمی ویژه از کارآگاهان برای رسیدگی به پرونده تعیین شدند. این در حالی بود که سارقان مسلح، پس از سرقت، هیچ سرنخی به جا نگذاشته بودند.سردار رحیمی با بیان اینکه متأسفانه طلافروشی مذکور فاقد تجهیزات ایمنی بهروز بود افزود. با توجه به پیچیدگیهای پیش رو و فقدان سرنخ، همکاران ما موفق شدند با تحقیقات گسترده شبانهروزی، سارقان را شناسایی کرده و آنها را در خانهشان غافلگیر و دستگیر کنند. همکاران ما در حالی این دو سارق را روز سهشنبه دستگیر کردند که در بررسیها مشخص شد آنها قصد داشتند روز چهارشنبه یکم شهریور نیز به یک طلافروشی دیگر دستبرد بزنند.رحیمی خاطرنشان کرد با توجه به دستگیری این دو سارق مسلح، آمار سرقتهای مسلحانه کشف نشده از طلافروشیهای شهر تهران به صفر رسیده است.
متهمان در ایستگاه محاکمه
روز جاری متهمان از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران آورده شدند و این بار نعمت یکی از سارقان مسلح ادعاهای عجیبی را مطرح کرد. او که مالخرش همچنان بازداشت نشده است در زمینه ارتکاب به سرقت هایش مدعی شد با مصرف شیشه به چنین روزگاری افتاده است و اسلحه ها را نیز به صورت هدیه از دوستانش دریافت کرده بود و دوستانش نیز برای سفر به آلمان رفته بودند و دیگر بازنگشته بودند. در حاشیه جلسه دادگاه با متهم اصلی این پرونده صحبتی کوتاه داشته ایم.
روز جاری متهمان از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران آورده شدند و این بار نعمت یکی از سارقان مسلح ادعاهای عجیبی را مطرح کرد. او که مالخرش همچنان بازداشت نشده است در زمینه ارتکاب به سرقت هایش مدعی شد با مصرف شیشه به چنین روزگاری افتاده است و اسلحه ها را نیز به صورت هدیه از دوستانش دریافت کرده بود و دوستانش نیز برای سفر به آلمان رفته بودند و دیگر بازنگشته بودند. در حاشیه جلسه دادگاه با متهم اصلی این پرونده صحبتی کوتاه داشته ایم.
از سیدی فروشی به اینجا رسیدم
نعمت، مغز متفکر و طراح اصلی سرقت هاست. او و همدستش میثم دو بچه محل هستند که از دوران دبستان با هم دوست شده و حتی دبیرستان هم در رشته نقشه کشی با هم درس خوانده بودند.آنها پس از دستگیری، تاکنون به دو سرقت مسلحانه از طلافروشیها پایتخت اعتراف کردهاند. نعمت- ۲۶ ساله- در گفتوگو با خبرنگار ما از جزییات سرقت و انگیزه ش گفت.
من اوایل تریاک می کشیدم. همان موقع که با دوستانم که اسلحه می دادند آشنا شدم و آنها در پارک بیسیم به من دو اسلحه دادند و گفتند آن را هشت میلیون تومان بفروش. بعد از رفتن آنها کم کم به سمت شیشه رفتم و با مصرف شیشه حالم بدتر شد. شیشه که مصرف می کردم دیگر خوابم نمی برد و نمی دانستم باید چه کار کنم. به همین دلیل کم کم همه جا را به رنگ های وحشتناکی می دیدم. وقتی همدستم با من صحبت می کرد او را به شکل عجیب می دیدم.
فکر سرقت از کجا به ذهنتان رسید؟
ما قبل از شروع سرقت هایمان سیدی میفروختیم. سی دیها را ۲۰۰ تومان میگرفتیم و هزار تومان میفروختیم. اما وقتی مأموران شهرداری سیدی هایم را گرفتند بیپول شدیم. شب عید هم بود به همین دلیل دنبال راهی گشتیم که پولدار شویم تا اینکه فکر سرقت از طلافروشی به ذهنمان رسید.
چرا طلافروشی، مثلاً چرا سراغ بانک نرفتید؟
می دانستیم که پولهای بانک شمارش شده و قابل پیگیری است.
از چند وقت قبل تصمیم به سرقت گرفتید؟
ما یکدفعه میرفتیم سرقت. سرقت از طلافروشی جوادیه، وقتی به ذهنم رسید که داشتم در خیابان راه میرفتم.یکدفعه چشمم به طلافروشی افتاد و تصمیم گرفتم که آنجا را بزنیم. روز اول موفق نشدیم و روز دوم نیم ساعتی با نقاب، مقابل طلافروشی ایستادم اما هیچ مشتری وارد طلافروشی نشد و به ناچار خودم را بهعنوان مشتری جا زدم و نقشه را اجرا کردیم.
قصد فرار از کشور را نداشتید؟
نه، یکبار رفتم آلمان البته قبل از اینکه سرقت کنم، آنجا بیکار بودم و برگشتم. دوست داشتم در ایران بمانم. میخواستیم با پولهای دزدی یک سوپرمارکت بزنیم و با میثم آنجا کار کنیم.
از هر سرقت چه مقدار گیرتان آمد؟
سرقت اول ۴۰۰ گرم طلا سرقت کردیم که نفری ۱۷ میلیون به ما رسید. سرقت دوم حدود یک کیلو طلا بود که البته مالخر کلاه سر ما گذاشت و با قیمتی خیلی پایین آنها را از ما خرید که در کل ۹۵ میلیون تومان گیرمان آمد.
اما طلافروشها گفتهاند که تقریباً از هر دو سرقت حدود ۸ کیلو طلا برده اید؟
طلافروشیها دوربین دارند و میتوانید از دوربینهای آنها ببینید که ما چقدر سرقت کردهایم.
در سرقت هایتان از چه وسیلهای استفاده میکردید؟
موتورسیکلت.در سرقت اول، موتور را کمی جلوتر پارک کردیم و سرقت را انجام دادیم. اما در هر دو سرقت پلاک موتورسیکلتی را کندیم و روی موتورمان چسباندیم. در سرقت دوم برای اینکه دستگیر نشویم موتور را در میدان راهآهن رها کردیم و با تاکسی به خانه رفتیم.
با پولهای دزدی چکار کردید؟
هیچی، همهاش از دستمان رفت. با پولهایی که از سرقت اول به دست آوردیم نفری ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان دادیم و موتورسیکلت خریدیم. کلی لباس مارک دار هم خریدیم. یک سفر هم به شیراز رفتیم. میخواستیم به ارمنستان و ترکیه برویم اما همدستم گفت میخواهد جاهای دیدنی ایران را ببیند که به شیراز رفتیم و شبی ۸۵۰ هزار تومان خرج هتل وخوشگذرانی کردیم.پس از سرقت دوم هم کلی وسایل خانه، آکواریوم و فرش دستباف و برای خودمان لباسهای مارک دار خریدیم. مدام هم پول خرج میکردیم. اما به خانوادهام پولی ندادم چون آنها اصلاً با کارهای من مخالف بودند و برای همین هم خانه مجردی گرفتیم.
دسته بندی: قضایی و حقوقی / پرونده های ویژه
آدرس کوتاه خبر: