جمعه، 15 تیر 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » بلاي كثيفي كه مدعي رمالي بر سر نسترن درآورد

بلاي كثيفي كه مدعي رمالي بر سر نسترن درآورد

0
558
کد خبر: 12824

مرد رمال كه زن جواني را كشته بود به زودي در دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه خواهد شد

میار: هفتم آبان ماه سال ۹۶ زن میانسالی به نام طاهره به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن دختر 20ساله اش به نام لیدا خبر داد.وی به پلیس گفت دخترم دانشجو است. او صبح  به  قصد ملاقات با یکی از دوستانش از خانه بیرون رفت .لیدا که  پریشان احوال بود میگفت دارد قصد دارد  پولی را که مدتی پیش به یکی از دوستانش داده  از او پس بگیرد و سرمایه‌گذاری کند. از ظهر هرچه با دخترم تماس گرفتم کسی  پاسخ نداد. حالا گوشی موبایل  دخترم خاموش شده است. دقایقی پیش نیز یک رفتگر به خانه‌مان تماس گرفت و گفت کیف دستی دخترم را در جاده ملارد پیدا کرده است .من و پسرم برای تحویل گرفتن کیف به نشانی که مرد رفتگر داده بود رفتیم و کیف خالی  از پول را تحویل گرفتیم .مرد رفتگر گفت کیف را در حاشیه جاده پیدا کرده و با شماره تلفنی که داخل آن بوده تماس گرفته است.

با طرح اين شكايت تلاش هاي پلیسي برای به دست آمدن سرنخی از دختر گمشده آغاز شد تا این که72ساعت بعد  جنازه وی در جاده  شهریار پیدا شد .شواهد نشان می‌داد دختر جوان با پیچیده شدن یک دستمال مشکی به دور گردنش خفه شده است .پلیس به تحقیق پرداخت و دریافت این دختر از صبح چند بار با مرد ۴۲ ساله ای به نام مهدي تماس گرفته بود.

در ادامه تحقیقات مادر لیدا به پلیس گفت: مهدي را از ۱۲ سال قبل می‌شناسم.او ادعا می کرد انرژی درمان است .به همین خاطر برای درمان دردهای استخوانی ام  به خانه مان رفت و آمد داشت. چون دخترم  نیز مدتی است به  افسردگی مبتلا شده مهدي با او صحبت می‌کرد تا او را درمان کند.با رفت و آمدهای همسر و دختر مهدي به خانه مان نسترن  بیشتر به مهدي اعتماد کرد.در آن سالها  وقتی مهدي  فهمید خانه ام را فروختم تا خانه بزرگتری بخرم به من قول داد تا خانه‌ای با قیمت مناسب برایم پیدا کند.  پولم را به او دادم اما هیچ خبری از خانه نبود .مهدي دو سال  مرا معطل کرد و سپس پول را به من نداد .من این موضوع را به لیدا گفته و از او خواسته بودند تا ارتباطش را با مهدي کم کنند اما دخترم می‌گفتم مهدي مرد قابل اعتمادی است.

این زن گفت: حالا  گمان می کنم دخترم مبلغی را به مهدي داده بود  و قتل او با مهدي در ارتباط باشد.

اظهارات این زن پلیس را برانگیخت و مهدي به عنوان نخستین مظنون بازداشت شد. این مرد که سعی داشت با دروغ گویی های پلیس را گمراه کنند به قتل دختر جوان اعتراف کرد و گفت نسترن را به خاطر طلبی که از او داشته کشته است. این مردبه  بازسازی صحنه جرم پرداخت اما مدتی بعد لب به بیان حقیقت گشود و گفت به دروغ ماجرای طلب را مطرح کرده بود  و این بار می خواهد حقیقت را بگوید.

مهدي در تشریح ماجرا گفت: چون در زندگی  شخصی ام کمبودهای زیادی داشتم با زنان زیادی در ارتباط بودم. تا اینکه با مادر نسترن  آشنا شدم و به دروغ گفتم دستی در انرژی درمانی دارم.او هم  برای درمان دردهای استخوانی اش از من کمک خواست .همین ماجرا موجب شد تا به خانه آنها رفت و آمد داشته باشم. بعد از مدتی اعتماد نسترن به من زیاد شد. او  در چندین نوبت  به من پول قرض داد.من در مجموع ۴۵ میلیون تومان و  دو نیم سکه طلا به او بدهکار بودم. نسترن مدتی بود که پولش را می خواست اما پولی نداشتم تا به او بپردازم. آخرین بار با من تماس گرفت و از من خواست تا حوالی متروی صادقیه دنبالش بروم.من و نسترن یکدیگر را ملاقات کردیم اما او  با عصبانیت از من خواست تا پولهایش را برگردان.چون هیچ پولی نداشتم  تصمیم به قتلاو  گرفتم.ما به سمت کرج حرکت کردیم. در جاده مخصوص از ماشین پیاده شدم واز  صندوق عقب پارچه ای را که برای نظافت ماشین از آن استفاده می کردند بیرون آوردم. در این لحظه شال را دور گردن نسترن پیچیدم و او را خفه کردم. من جنازه را در جاده شهریار انداختم  و نیمه شب به خانه برگشتم .بعد از دستگیری  از ترسم به دروغ گفته بودم از نسترن طلبکار بودم و به همین خاطر او را کشتم.

به دنبال اعتراف های این مرد تحقيقات در پرونده تكميل شد و با صدور كيفرخواست براي اين موضوع، پرونده به دادگاه كيفري يك استان تهران ارسال شد تا به زودي جلسه محاكمه اي براي رسيدگي به اين موضوع برگزار شود.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید